فصلنامه48-سخن سردبیر

سخن سردبیر-زيبايى، پاكيزگى و خودآرايى

خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد.

نگاهمان را به پيرامونمان بدوزيم ، در چشم انداز كائنات كه بشر نقشى در آفرينش، بوجود آوردن و ساختن آن ندارد نشانى از ناموزونى و زشتى مي‌بينيد؟ قطعا خير…اين مقدمه بدان معنا نيست كه به اين نظريه برسیم كه همه انسان‌ها زشتى آفرينند……

در چرخه طبيعت يك چشم انداز نازيبا مي‌بينید؟ آسمان ،دريا؟، كوه؟دره، تپه و…

هيچ فكر كرده‌ايد كه اگر آسمان زرد و دريا قهوه‌اى بود و چمنزارها و علفزارها قرمز، هرگز نمي‌توانست اينچنين چشم‌نواز و دل‌انگيز باشد (شايد بگوييد در آنصورت حس و حال ما متمايل به اين رنگ‌ها مي‌شد….اين تفكر انتزاعي و منفى نگريست كه ما را از واقعيات و بديهيات دور مي‌سازد….).

هر گز به تركيب طرح‌ها و رنگ‌هاى گلها تامل و تفكر نموده‌ايد؟ هرگز انديشيده‌ايد كه گل نرگس، رز، مريم، اقاقيا و….و…..و……زيباتر و خوشرنگ‌تر و خوش بوتر از اين باشد؟

هيچ وقت به شكل و رنگ ميوه‌ها و مزه آنها توجه نموده‌ايد ؟ اگر گيلاس چهار گوش بود و هلو استوانه‌اي و خيار شبيه ستاره دريايي، آيا لذتى كه امروز از نگاه كردن و خوردن آن مي‌برديم مشابه هماني بود كه امروز مي‌بريم؟ نگاهى به پرندگان ماهى‌ها و جانوران بياندازيم، آيا قنارى، طاووس، پلنگ ….و….مي‌توانست زيباتر از اين باشد؟ و اصولا فلسفه اين همه تنوع در رنگ و طرح و تنوع در شكل و مزه گونه‌هاى گوناگون براى چيست؟ آيا جز اينست كه تنوع و زيبایى را در حد كمال به ادميان اهداء نمايد.

ترديد نكنيم كه نقاش روزگار و آفريننده هستى‌ها در حد كمال همه آفريده‌هايش را زيبا ساخته و زيبا دوست دارد… شايد در اين مجال اندک نمي‌شد در زيباانديشى و خلق زيبايي‌ها نگرشى هم به آناتومى انسان‌ها داشته باشیم….حتى به زيبايي در كلام و رفتار مي‌پرداختيم كه جامعه امروز سخت نياز به بازآموزي و آويزه گوش نمودن آن را دارد، آيا تاكنون از مردان واقعى خدا، فلاسفه، ادبا و دانشمندان هر گز سخنى نازيبا و سخيف شنيده‌ايد؟ قطعا خير….

در يك جمع‌بندي مي‌گويم كه زيبايي در هر پديده‌اى هدف اصلى از خلقت توسط خالق هستى و كائنات بوده و هست..

وما آدميان كه خودرا فخر عالم لايتناهى و آفريده برتر اين چرخه هستى مي‌دانيم مي‌بايد همه تلاشمان در حفظ نعمت ها وزيبائي‌هاى به ارمغان داده شده در اين كره خاكى و زيباتر نمودن همه اين تحفه‌هاى رايگان خداوندى باشد…..

و بالاخره:

زندگى زيباست اى زيبا پسند، زيبه انديشان به زيبايى رسند

انقدر زيباست اين بى‌بازگشت، كزبرايش مي‌توان از جان گذشت

و حيف است كه اين نوشتار را مرور دوباره‌اى نكنيم:

زندگى خالى نيست

مهربانى هست، سيب هست، ايمان هست

آرى تا شقايق هست ( وزيبايى) زندگى بايدكرد.