فصلنامه45-مزایای رقابتی تولید محصولات کشاورزی و خشکبار

مزایای رقابتی تولید محصولات کشاورزی و خشکبار

بنا به تعریف، مزیت رقابتی آن خاصیت از کالا یا خدمات است که بتوان حول آن نیازهای مشتری را پاسخ گفت و مشتری را به خرید کالا در فضای رقابتی ترغیب کرد.

هدف تئوری مزیت رقابتی توجه هدفمند بر نقش حساس بازار رقابتی و کاهش هزینه‌های تولید و ایجاد تنوع در تولیدات، جهت خلق برتری در رقابت‌های اقتصادی است. مؤلفه‌های مفهوم مزیت رقابتی شامل ارزش آفرینی، بازارگرایی، خشنودی مشتری، شناخت توان بالقوه، حرکت دادن توان بالفعل، انگیزه‌سازی، مهارت‌سازی، قیمت مناسب، پاسخگویی و نوآوری است. این مزیت رقابتی خود را در مفهوم زنجیره ارزش نشان می‌دهد یعنی از تولید تا مصرف و این امکان را برای بنگاه‌های مختلف اقتصادی فراهم می‌سازد که بتوانند طراحی تولید، بازاریابی و توزیع کالا و خدمات را به‌صورت قانون‌مند و کارآ مدیریت نمایند. بحث مزیت رقابتی و خلق مزیت امروزه شالوده و بنیان اصلی نظریه توسعه پایدار است. بخش کشاورزی نیز در راستای توسعه پایدار و دستیابی به اهداف آن نیازمند توجه به رویکرد و تفکر اندیشه‌ای مزیت رقابتی در تولید و تجارت است بخصوص که با مشکلاتی درخصوص آب، خاک، تغییر اقلیم، بهره‌وری و کارآیی مواجه است. نکته مهم دیگر این است که مزیت رقابتی در طول زمان در حال تغییر و پویا است و از این رو ضروری است به‌طور مرتب مورد پایش، واکاوی و رصد قرار گیرد تا در صورت انحراف از مسیر درست و بهینه با برنامه‌ریزی و تدوین اقدامات مناسب، مجددا در مسیر درست قرارگیرد. همه این موارد نیازمند مطالعه، تحقیق و بعد از آن ترویج یافته‌های تحقیقاتی و دانشی است که متاسفانه طی دهه گذشته بودجه‌‌های تحقیقاتی و ترویجی برای مطالعات کاربردی آن به حداقل رسیده است.

فصلنامه45-مزایای رقابتی تولید محصولات کشاورزی و خشکبار

همین مطالعات که در ایران درخصوص محصولات کشاورزی انجام شده و روند تاریخی صادرات محصول حاکی از آن است که به‌صورت بالقوه مزیتی برای برخی محصولات کشاورزی همانند زعفران، پسته، میوه، شیلات، سبزیجات و خشکبار وجود دارد اما این مزیت، تبدیل به مزیت رقابتی نشده است، یعنی بر اساس ظرفیت‌ها و استعدادها (طبیعی، انسانی، اقتصادی، اجتماعی) خلق مزیت نشده است و نتایج مطالعات نشان می‌دهد که حضور محصولات کشاورزی در بازارهای جهانی و سهم از این بازار دارای نوسان وبصورت کاهشی بوده است. در بخش تولید هم ارتباط هدفمند و منطقی بین تجارت و تولید به گونه ای برقرار نشده که تولید نیز بر اساس مزیت رقابتی باشد.

هنوز تولید‌کننده، تولید می‌ نماید بدون اینکه در جریان اطلاعات شفاف (قیمت‌ها، بازارهای هدف) و حکایت‌های منطقی باشد که باید محصولی را تولید کند که دارای مزیت باشد و منجر به کارآیی و بهره‌وری شود، بر اساس نیاز بازارهای هدف برای صادرات تولید را انجام دهد و برای مصرف‌کننده داخلی،کیفیت و قیمت تمام شده پایین را به همراه داشته باشد. صادرات هنگامی منجر به خلق مزیت و برتری در بازارهای جهانی می‌شود که تولید صادرات محور داشته باشد. یعنی بر اساس برنامه تولید و استراتژی تولید و تجارت هر محصول، تولید‌کننده بداند چه بخشی از تولید خود را می‌تواند در بازار جهانی عرضه کند با چه خصوصیاتی و به چه کشورهایی. در این صورت است که تولید بر اساس تقاضای خارجی شکل گرفته و کیفیت، استاندارد، بسته‌بندی، قیمت و سایر عوامل بر اساس نیاز مشتری شکل می‌گیرد. تولید مشتری مدار بوده و طبیعتا با درصد خطای پایینی در بازار جهانی به فروش می‌رسد.

رویکرد تولید صادرات محور برای محصولاتی که مزیت بالقوه(اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی) داشته و در برنامه تولید و صادرات آن با تحقیق علمی آورده شده است، نیاز توسعه صادرات بخش کشاورزی است. در بخش تولید هم با توجه به مشکلات بخش تولیدی، خلق مزیت رقابتی از مهم‌ترین رویکردهای اندیشه‌ای برنامه‌های توسعه پایدار بخش کشاورزی باید قرار بگیرد. چون هم منابع پایه محدود و در معرض خطر است و هم تغییرات اقلیم، مدیریت مدبرانه رقابتی را طلب می‌کند و هم افزایش رفاه و تامین اجتماعی کشاورزان و بهره‌برداران بخش کشاورزی، خلق مزیت را ضروری می‌سازد. اینکه چه تولید کنیم، به چه میزان، کجا (منطقه) برای چه کسانی؟ نیازمند توجه به مولفه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی است به عبارت دیگر نیازمند تحلیل هزینه- فایده اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی برای هر محصول است.

محصولات خشکبار طی سال‌های گذشته نقش مهمی در صادرات غیر نفتی ایران داشته و تعیین استراتژی‌های مناسب در مواجهه با رقبای موجود در بازار موجب بهبود جایگاه ایران در صادرات جهانی خشکبار ‌می‌گردد. به همین منظور لازم است استراتژی‌های رقابتی در زمینه خشکبار مورد بررسی قرار گیرد.

در زیر به چند نمونه از مشخصات محصولات خشکبار ایران و وضعیت صادراتی آن پرداخته میشود:

فصلنامه45-مزایای رقابتی تولید محصولات کشاورزی و خشکبار

پِسته

حدود 70 تا 90 گونه از پسته در ایران شناخته شده‌است که بیشتر در شهرستان‌های رفسنجان، سیرجان، دامغان، نی ریز، مروست، انار، شهربابک، راور، زرند و نائین تولید ‌می‌شوند.

در بین باغداران و کارشناسان برای شناسایی پسته ها سه اصطلاح “رقم”، “واریِته” و “ژنوتیپ” بسیار رواج دارد

         رقم، تیپ یا کولتیوار Cultivar به انواعی از گونه‌های یک گیاه خاص می‌گویند

         گونه ممکن است به زیرگونه و نژاد یا واریِته Variety تقسیم شود

دو اصطلاح رقم پسته و واریته در تقسیم بندی باغبانی و گیاه شناسی اندکی با یکدیگر تفاوت دارند اما از نظر کاربردی تفاوتی بین رقم پسته و واریته وجود ندارد

         ژنوتیپ Genotype به کل یا قسمتی از اطلاعات ژنتیکی گفته می‌شود

مهمترین ارقام پسته ایران عبارت از پسته اکبری، پسته کله قوچی، پسته احمدآقایی، پسته فندقی یا اوحدی ‌می‌باشند. در یک تقسیم‌بندی کلی انواع پسته را به دو دسته فندقی (گرد) و بادامی (دراز) گروه‌بندی می‌کنند. به عنوان نمونه ارقام کله‌قوچی و اوحدی در گروه فندقی و ارقام اکبری، احمد آقایی، ممتاز و سفید پسته نوق در گروه بادامی طبقه بندی می‌شوند.

مزیت رقابتی پسته ایران

ایران، آمریکا، ترکیه، چین، سوریه، یونان، ایتالیا، افغانستان، تونس و اسپانیا ۱۰ کشور اول تولید کننده پسته در جهان هستند، اما تولید و تجارت پسته بین سه کشور ایران، ترکیه و امریکا همواره در رقابت تنگاتنگ قرار دارد، که در زیر به نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای بازار پسته ایران پرداخته ‌می‌شود.

نقاط قوت

1-    تنوع گونه

         مهمترین ارقام پسته ایران عبارتند از پسته اکبری، پسته کله قوچی، پسته احمدآقایی، پسته فندقی یا اوحدی

         مهمترین ارقام پسته ترکیه عبارتند از Uzun، Kirmizi، Halebi، Abiad miwahi، The Jalale، Aintaby و Ayimi است که دو رقم اول برایشان در اولویت است

         مهمترین ارقام پسته امریکا عبارتند از Kerman، Red Aleppo، Joley، Randy که حدود ۹۷ درصد پسته‌های مورد کشت و کار در آمریکا از یک رقم به نام کرمان Kerman است .

2-    طعم

طعم، رنگ و سبزینگی پسته ایران از انواع امریکایی و ترکیه ای بسیار متفاوت است اما فقط فعالین بازار پسته متوجه تفاوت طعم پسته ایرانی ‌می‌شوند؛ اما متاسفانه یک مصرف کننده معمولی که وارد فروشگاه ‌می‌شود و تمایل به خرید پسته دادر متوجه تفاوتها نمی شود

3-    قابلیت برشتگی

هدف از برشته کردن پسته دو چیز است: یکی ایجاد طعم مطبوع پسته و دیگری از بین بردن آلودگی‌های میکروبی. غالب میکرو ارگانیسم‌های مضر در دمای ۱۷۰ درجه سانتیگراد تاب مقاومت ندارند. از این روست که برشته شدن پسته یک نوع پاستوریزاسیون کم هزینه است

پسته ایران به علت غنای روغن‌های خود قادر است دمای برشته شدن حدود ۱۷۰ درجه سانتیگراد را تحمل کند، در حالی‌که پسته کم چربی آمریکایی در حرارت بالاتر از ۱۳۰ درجه سانتیگراد ‌می‌سوزد. دمای برشتگی بالا سبب ارزش در طعم و عطر محصول نیز می‌شود. یکی از دلایل اصلی مزه مطلوب پسته همین رسیدن به “بلوغ برشتگی” است. اما مصرف کننده معمولی متوجه آن نخواهد شد.

4-    میوه رسیده

رقم کرمان محصول کالیفرنیا صرف نظر از تفاوتی که در ماهیت با رقم مشابه آن در شهر کرمان دارد، مغز آن نیز از نظر ظاهری با ارقام پسته ایران تفاوت‌هایی دارد.

اگر مغز پسته رقم کرمان محصول کالیفرنیا با چاقوی تیزی از کمر به دو نیم با دو لپه مغز از یکدیگر جدا شوند، در مقطع مغز حفره ای به چشم ‌می‌خورد. این نوع حفره در داخل مغز پسته محصول کالیفرنیا تقریباً بدون استثنا وجود دارد و تنها کوچکی و بزرگی آن تفاوت ‌می‌کند.

بدون تردید شرایط اقلیم پسته خیز کالیفرنیا موجب ایجاد این پدیده (حفره هوای درون مغز) ‌می‌شود. چون کالیفرنیا شرایط اقلیمی نواحی پسته خیز ایران (کرانه بیابان‌های کویری) را ندارد تا بتواند مغز پسته را به مرحله کمال (رسیدن کامل میوه) برساند.

نقاط ضعف

1-    هزینه

هزینه تولید پسته در ایران 60% بیشتر از کالیفرنیا است. دلایل این هزینه گزاف به استناد مطلبی با عنوان “مقایسه تولید پسته ایران و آمریکا” از وب سایت روزنامه دنیای اقتصاد عبارتند از :

·        کمیت و کیفیت آب : صدور پروانه‌های بهره‌برداری بیش از ظرفیت آبی دشت‌های کشور باعث تحلیل رفتن کمّی و کیفی منابع آب مورد استفاده کشاورزان شده است

 

·        روال آبیاری : باغ‌های پسته ایران در تمام ماه‌های سال تقریباً بطور یکنواخت با آب‌های نسبتا شور به روش غرقابی آبیاری می‌شوند؛ اما در کالیفرنیا بدلیل وجود آب‌های شیرین سطحی ذخیره شده در پشت‌سد با شوری نزدیک صفر و تنها در 8 ماه از سال متناسب با نیاز آبی درختان، به روش آبیاری قطره‌ای آبیاری ‌می‌شوند.

·        اقلیم : بیشتر باغ‌های پسته ایران در دشت‌های کویری ایجاد شده‌اند. تغییرات شدید دما در طی شبانه روز از خصوصیات اقلیم این مناطق است، بنابراین دائما در معرض خطر سرمازدگی و یا خسارات ناشی از نوسانات شدید دمایی قرار دارند؛ اما باغ‌های پسته کالیفرنیا از اقلیم نسبتاً معتدلی برخوردار هستند.

·        پایه و پیوند : باغ‌های جدید در کالیفرنیا، اغلب با استفاده از پایه پسته 1UCB (اصلاح ژنتیک) ایجاد شده‌اند که نسبت به قارچ‌های خاکزی، سرما و شوری مقاوم بوده و بیشترین برداشت از درخت پسته را ممکن ‌می‌سازد.

·        مکانیزاسیون : ایجاد باغ‌های پسته درکالیفرنیا به نحوی صورت می‌گیرد که عمده فعالیت‌های باغی در کاشت، داشت و برداشت، با استفاده از ماشین‌آلات کشاورزی و حداقل نیاز به نیروی‌کارانسانی میسر است، اما در ایران عمدتا بدلیل نحوه باغ ریزی سنتی نیاز به استفاده وسیع از نیروی کار انسانی در اغلب فعالیت‌های باغی است.

·        خُرده مالکی : متوسط مساحت باغ‌های پسته تحت تملک هر بهره‌بردار در ایران در سال 1386 کمتر از 2 هکتار بوده که معمولاً همین مقدار نیز در یکجا متمرکز نیست.

این در حالی است که بر اساس سرشماری سال 2007 میلادی وزارت کشاورزی آمریکا، متوسط مساحت باغ پسته در کالیفرنیا نزدیک به48 هکتار (حدود 25 برابر ایران) بوده است.

خُرد بودن مالکیت باغ‌های پسته ایران منجر به تداوم شیوه کشاورزی معیشتی و سنتی، دشواری مبارزه موثر با آفات، هدرروی منابع آب و بالا رفتن هزینه تأمین نهاده‌ها و خدمات می‌شود. خرده مالکی را می‌توان یکی از دلایل مهم بالاتر بودن هزینه تولید پسته در کشور نسبت به رقیب دانست.

(لازم به توضیح است که در حال حاضر باغداران در قالب كارگاه هاي آموزشي تخصصی کشاورزی به هوشیاری لازم درخصوص تولید و کشت محصول رسیده اند)

2-    عدم پایبندی تجار ایرانی به قراردادها

خریدار تمایل به قراردادهای بلند مدت دارد، کالا به موقع برسد و اشخاص به شرایط قراردادهایی که می‌بندند از نظر حجمی و زمانی پایبند باشند.

3-    تحریم‌های بانکی

4-    مارکتینگ (شامل تحقیق بازار، برندینگ، تبلیغات، راهکارهای فروش)

متاسفانه صادرکننده‌های ایرانی صادرات را همان فروش ‌می‌دانند. فروش تصادفی، یکباره، خلاص شدن از انبار و موجودی صادرات محسوب ن‌می‌شود. صادرات یک تفکر است. برای تصاحب یک بازار باید برنامه ریزی صورت گیرد، استراتژی و تاکتیک وجود داشته باشد. صادرات بدوا به معنی خروج سرمایه است. چون باید ابتدا در بازارها سرمایه گذاری شود وریسک و هزینه تحمل شود.

فصلنامه45-مزایای رقابتی تولید محصولات کشاورزی و خشکبار

زعفران

زعفران به عنوان طلای سرخ ایران با ارزش ترین محصول کشاورزی و گران ترین ادویه جهان در تاریخ صادرات کشورمان همواره از جایگاه خاصی برخوردار بوده و پس از پسته مهم ترین محصول صادراتی غیرنفتی کشور می باشد. نتایج حاصل از محاسبه شاخص مزیت نسبی نشان می دهد که ایران در تولید زعفران از مزیت نسبی بالایی برخوردار بوده و تولیدات زعفران به علت وضعيت بي نظير آن در جهان به عنوان يک توليد تجاري و باارزش به متوسط توليد سالانه 120 الي 170 تن می رسد. این آمار نشان می دهد ايران نسبت به ساير کشورها بيشترين توليد و صادرات و بالاترين مزيت نسبي را دارا می باشد. اسپانيا، يونان و هند در رديف هاي بعدي قرار دارند. محاسبات جهانی نشان می دهد که سهم ايران در صادرات جهاني زعفران بيش از 97 درصد است.

 

منابع:

کمیسیون کشاورزی اتاق ایران

سایت اتاق بازرگانی ایران

مرکز آمار ایران

وب سایت pestah.com

وب سایت انجمن پسته ایران

انواع پسته و ارقام مختلف آن در ایران و جهان – دکتر محمدرضا پورقیومی / وب سایت انجیران

فصلنامه45-فناوری‌های همگرا یا همگرایی فناوری در صنعت؛ رویکرد، چالش، راهکار

فناوری‌های همگرا یا همگرایی فناوری در صنعت؛ رویکرد، چالش، راهکار

خشایار خازن
مدیر عامل گروه تحقیق و توسعه کوانتومت[1]-فرانسه، محقق انستیتو علوم نانوی پاریس[2]،
عضو هیات علمی وزارت علوم

فصلنامه45-فناوری‌های همگرا یا همگرایی فناوری در صنعت؛ رویکرد، چالش، راهکار

چکیده:  همگرایی علوم طبیعی، انسانی و فناوری در سالهای اخیر موجی از علوم و صنایع جدید را رقم زده  است که با تشکیل محصولات، بازار، و فرهنگی نوین در سرتاسر جهان تحولی را ایجاد کرده است که ازآن با نام انقلاب صنعتی چهارم[1] یاد میشود. این مقاله، مروری دارد مختصر بر مفهوم و تاریخچه فناوری­های همگرا در صنعت و نقش آنها در صنایع تولیدی امروز،و نهایتا جایگاه آنها در ایران و شرایط زیرساختی جهت دستیابی به آنها.

فناوری­های همگرا و تاریخچه آن: همگرایی در علم و فناوری به مفهوم تجمیع علوم و فنونی است که در گذشته تکاملی خود ارتباط مستقیم با هم نداشته اند، در جهت ایجاد یک دانش، حوزه و یا محصول با کاربرد و عملکردی ارتقا یافته و یا بطور کل جدید. در چنین قالبی همگرایی مفهومی چند-، میان- و نهایاتا فرا-حوزه ای است که از بطن نیاز های انسان و جامعه به صورت تلفیقی از علوم طبیعی، انسانی، و فناوری­های  گوناگون ایجاد می­شود.

با این تعریف به وضوح می­توان دید که صنعت، به لحاظ ماهیتی، از لحظه تولد و انقلاب اول صنعتی که با اختراع ماشین بخار در اواخر قرن ۱۸  میلادی به بلوغ رسید خصیصه همگرایی را در خود داشته و همگرایی در فناوری بالذات مفهومی جدید و تازه در این حوزه نیست. شاید بتوان تولد صنعت برق، از تلفیق فناوری ماشین بخار (مهندسی مکانیک) و الکترومغناطیس (علم فیزیک) در اواخر قرن ۱۹، را که خود آغازگر انقلاب صنعتی جدیدتری (دوم) بود از بارزترین این همگرایی در دوران آغازین صنعت دانست. انقلاب سوم صنعتی (انقلاب دیجیتال)که در دهه ۵۰ قرن بیستم آغاز شد نیز، همچون دو مورد قبلی خود، زاییده همگرایی فناوری بود (ماشینهای مکانیکی محاسبات و فناوری ارتباطات، علم ریاضیات و صنعت الکترونیک).

با پیشرفت چشمگیرتر صنعت کامپیوتر و دیجیتال، نسبت به سایر صنایع، در سالهای پایانی قرن بیستم و ورود آن به ابعاد گسترده جامعه، اما بحث همگرایی فناوری وارد عرصه جدیدی شد. پیشرفت چشمگیر در صنعت کامپیوتر و قابلیت محاسبات رایانه­ای  در این دوره، عاملی برای بلوغ حوزه های جدیدی از علوم نوظهور چون علم نانو[1]، هوش مصنوعی، علوم شناختی[2]، ژنتیک و غیره گشته بود که هرکدام حدود ۵۰ سال قبل از همگرایی علوم مجزای فیزیک، شیمی، ریاضیات، علوم زیستی و علوم انسانی پا به عرصه وجود گذشته بودند. از این سالها بود که گروه های محتلف علمی، صنعتی، و فکری، با الهام از تجربه موفق پیشین در همگرایی فناوریها، اینبار به گونه ای مشخص به دنبال راهکارهای نوین برای گذار از محدودیتها و مشکلات صنعتی از طریق تلفیق علوم و فناوری های مختلف شدند.

 از معروفترین و پیشگام این گروهها، بنیاد ملی علم ایالات متحده[3] بود که در سال ۲۰۰۳ در یک سند و چشم­انداز ملی[4] همگرایی میان سه فناوری نانو، فناوری اطلاعات[5]، زیست فناوری[6]، و علوم شناختی با اختصار  NBICرا راهکاری برای رسیدن به راهکارهای فناورانه آینده با هدف ارتقا و بالابردن توانایی عملکرد انسان معرفی کرده است. این چشم انداز مبنای سیاست­گزاری ایالات متحده را در این کارزار، ارتقا فردی انسان با تکیه خاص بر برتری در میدانهای نظامی و همگرایی بر محوریت نانوتکنولوژی معرفی کرده است.

از سویی دیگر اتحادیه اروپا بلافاصله کمیته ای از متخصصین حوزه های مختلف را مسئول بررسی این موضوع کرد و در گزارشی چاپ شده در سال ۲۰۰۴[7]، در مقابل  سند چشم­انداز ایالات متحده، دستور کاری کلی برای سیاست­گزاری در ارتباط با فناوریهای همگرا با اختصار CTEKS ارائه کرد. این سند راهکار همگرایی را نه فقط در چهار مورد ذکر شده در NBIC، که در همگرایی کلیه حوزه­های علوم (به خصوص علوم انسانی) و نه برای ارتقا عملکرد انسان، بلکه برای پاسخ به نیازهای زندگی انسان، از جمله مشکلات محیط زیست و سلامت، و با در نظر گرفتن کلیه ابعاد فرهنگی، اقتصادی، فلسفی و اخلاقی پیاده­سازی این فناوری­ها دانسته است. در کنار این ارگانهای دولتی، متخصصان و اندیشمندان متعددی نیز در سالهای اخیر، با استناد به تجربیات و دانش خود، دسته­بندی­های مختلفی را به عنوان فناوریهای همگرا ارائه داده­اند که از مشهورترین آنها میتوان به (ژنتیک[8]، نانوتکنولوژی،روباتیک GNR) توسط بیل جوی در سال [9]۲۰۰۰، (ژنتیک، روباتیک،اطلاعات، و نانوتکنولوژی  GRIN) توسط جوئل گرو در سال ۲۰۰۵ [10]، و (ژنتیک، روباتیک، هوش مصنوعی، و نانوتکنولوژیGRAIN ) توسط داگلاس مولال در سال ۲۰۰۲ [11] اشاره کرد.

نگاهی مختصر به نحوه نامگذاری ودسته­بندی­های ارائه شده نشان دهنده عدم وجود یک نگرش و تعریف مشخص از این عبارت در میان فعالان بخشی مختلف است و هر گروهی، بنا بر سیاستهای داخلی و ارزشهای خود، دسته بندی مورد نظر خود را معرفی کرده است. نهایتا در سال ۲۰۱۶، میهایل روکو که از نویسندگان و توریپردازان اصلی طرح NBIC به شمار میرود، در کتاب خود اصل همگرایی را بر همگرایی کامل میان کلیه علوم و فناوری معرفی کرد[12]. در این میان نکته ای که شاید هرگز به گونه ای مستقیم به آن اشاره نشد این بود که داستان فناوریهای  همگرا، که نهایتا به واژه درست­تر همگرایی فناوری (technological convergence) تغییر یافته است، نشان­دهنده این بود که دسته­بندی­هایی که در علم و فناوری از آغازین دوران تولد فلسفه غربی (فلسفه ارسطویی) جهت ایجاد نظم و اسلوب ایجاد شد (و توسط سایر نقاط وام­گیری شد) و نتیجه آن دسته­بندی صنایع، فناوری، و دانش بود، ماهیتا امری اشتباه بود. قابل تامل اینکه، امروزه نهادهای ذیربط دریافته­اند (یا حداقل از محتوای گزارشها اینگونه برداشت می­شود که در حال درک این موضوع هستند) که آنچه تا به امروز به عنوان دستاوردهای اصلی و بزرگ بشر در عرصه علم و صنعت حاصل گشته نه تنها زاییده همگرایی ذاتی میان حوزه های مختلف بوده، بلکه شاید در عدم حضور مرزهای قراردادی میان این حوزه­ها، که حاصل امروز آن جز عدم توانایی ارتباط و مکالمه کارآمد میان ایشان، تبعیض­های غیر اصولی در الویت بندی آنها و عدم پیشرفت هماهنگ این حوزه ها نبوده است، مشکلات بنیادین در تکنولوژی و صنعت همچون مشکلات محیط­زیستی، سلامت، عدم شفافیت، و غیره هرگز ایجاد نمی­شد.

نقش همگرایی فناوری در صنعت امروز: از عواملی که همگرایی فناوری امروز را پررنگ­تر از گذشته در جامعه علمی-صنعتی جهان مطرح کرده و نقشی متمایزتر به آن داده است میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:

۱. سرعت بالای پیشرفت فناوری و تنوع بالای محصولات تولیدی

۲. گستره زیاد ورود فناوری به زندگی روزمره و فرهنگ

۳. رسیدن برخی از فناوری ها به مرز محدودیت­های تکنیکی توسعه که نیاز به راهکارهای جدید فراحوزه­ای دارند

۴. هم­پوشانی و همگرایی مداوم فناوری­ها جهت تولید محصولات جدید برخلاف همگرایی موردی گذشته

همگرایی ماهیتا سرچشمه و بستر نوآوری و خلاقیت است و این خلاقیت با استفاده و بکارگیری متفاوت از یک فناوری، در شرایط گوناگون جهت حل مسائل مختلف گره خورده است. بی­دلیل نیست که در صنایع و حوزه های مختلف بکارگیری هم­زمان و همگرایی تکنولوژی­هایی مشخص به تولیدات کاملا گوناگون با ماهیت متفاوت منجر شده است. همگرایی میان حوزه­های مختلف منجر به ظهور فناوری­ها و علوم جدیدی همچون اینترنت اشیا[13]، تحلیل کلان­داده[14]، چاپ سه­بعدی[15]، فناوری کوانتومی[16]، و غیره شده است که خود، در کنار ایجاد بازارها و محصولات جدید، ادواتی برای توسعه سایر صنایع شده­اند. شکل ۱ (نمودار هایپ) روند ورود برخی از مهمترین فناوریهای نوظهور را که همگی از همگرایی فناوریهای دیگر ایجاد شده اند را نشان می­دهد. در اینجا ورود هر فناوری از لحظه ظهور ایده با بالارفتن انتظارات حاصل از  پیشبینی بازارهای مستعد همراه است. با تولید نمونه های نیمه­صنعتی و ظهور مشکلات فناوری و ریسک های بازار، افتی قابل توجه در انتظارات ایجاد می­شود.سپس  با حل این معضلات و توسعه محصول، حاصل فناوری به صورت انبوه وارد بازار شده و همراه با توسعه آن، به مرور زمان، برخی انتظارات و بازارهای از دست رفته دوباره احیا می­شوند. با مقایسه دو نمودار مربوط به سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۷ روند بسیار سریع رشد بسیاری از این فناوریها نسبت به آنچه در دوره انقلاب صنعتی سوم دیده میشد کاملا محسوس است. به عنوان مثال چاپ سه بعدی و فناوری 5G که در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۷ هنوز در بخش ایده پردازی بودند به فاصله ۶ و ۲ سال وارد بازار مصرفی شده و به تولید انبوه رسیده اند.

فصلنامه45-فناوری‌های همگرا یا همگرایی فناوری در صنعت؛ رویکرد، چالش، راهکار
فصلنامه45-فناوری‌های همگرا یا همگرایی فناوری در صنعت؛ رویکرد، چالش، راهکار

برای ملموس­تر شدن این عوامل شاید بهتر باشد تا اشاره­ای داشته باشیم به نقش همگرایی در توسعه صنایع مختلف. این دسته­بندی صرفا بر اساس سیستم متعارف و مرسوم صنعت است، درحالیکه که همپوشانی درهمتنیده این فناوری­ها لزوما مرزهای قبلی را رعایت نمیکند و در بسیاری موارد محصولات مشترکا در چند حوزه تعریف شده و یا در توسعه دیگری بکار رفته­اند.

·         صنعت مواد[1]: مواد از مهمترین المانهای هر تکنولوژی و صنعت تولیدی به شمار میروند. در نگاهی دقیق، عصرهای گوناگون زندگی بشر به کشف و یا کاربردی جدید از یک ماده گره خورده است. با ورود علم و فناوری به مبحث نانوفناوری، در سالهای پایانی قرن بیستم، گستره­ای جدید از مواد و کاربرد های آن در برابر محققین و صنایع باز شد. امکان کنترل ساخت و مهندسی مهندسی مواد و ساختارها در مقیاس اتمی، چه از پایین به بالا[2] (چینش افزایشی اتمها با ساختار مشخص در کنار هم) و چه از بالا به پایین[3] (قابلیت کاستن از یک ماده تا به حدی که چند ده یا چند صد اتم در کنار هم باقی بمانند) به واسطه ادوات آزمایشگاهی و تولیدی، که پیشرفت صنایع الکترونیک، اپتیک، و کامپیوتر در اختیار آنها قرار داده بود، باعث شد تا نه تنها امکان تولید موادی جدید ایجاد شود بلکه خواصی کاملا جدید در موادی که قبلا کشف و اختراع شده بودند به دست بیاید.

از معروفترین این مواد و خواص آنها می­توان به خاصیت کاتالیزوری فلزات گرانبها چون طلا، پالادیوم، و غیره در حالت نانو اشاره کرد که به صورت عادی به عدم تمایل در دادن واکنش با سایر مواد شناخته شده­اند. این کاتالیزورهای جدید، تحولی جدید را در صنایعی چون پتروشیمی، فولادسازی، خودروسازی، روغن­سازی و غیره رقم زدند. استفاده از نانومواد در صنعت رنگ و پوشش منجر به مهندسی پوششهایی با خواص ارتقاء یافته همچون مقاومت بالا در برابر آتش و حرارت، مقاومت بالا در برابر خوردگی، و اثراتی جدید چون خودتمییز­شوندگی، آبگریزی و روغن­گریزی و هم­چنین آنتی­باکتریال شدن سطوح شد. رنگهای خود ترمیم­شونده که اولین بر در سال ۲۰۰۵ توسط کارخانه نیسان بر روی بدنه اتومبیلها استفاده شدند[4] از دیگر خواص خارق­العاده پوشش­های غنی شده با نانوکپسولها بودند.  کشف مواد با ضخامت تنها یک لایه اتمی (مواد دوبعدی) و نانوالیاف (مواد تک­بعدی) تحولاتی بزرگ برای صنایعی چون صنعت الکترونیک (استفاده از گرافن، تک لایه­های سولفید ملیبدیوم، نانولوله های کربنی، غیره)، پلیمر (پلیمرهای هوشمند)، و پزشکی رقم زد. الیاف نانو در صنایعی چون نساجی و فیلتراسیون نیز تحول بزرگی را ایجاد کرد. امکان ایجاد عایقهای حرارتی با ضخامت بسیار کم، امکان فیلتراسیون آلاینده­های آلی از مایعاتی چون آب، فیلتراسیون و خالص سازی گازها، و فیلترهای استخراج آمینواسیدها با بازدهی بالا از ویژگی های این غشاءهای نانومقیاس هستند[5].  

همگرایی زیست فناوری و نانومواد، در راستای تولید مواد زیست­سازگار/زیست­فروسا[6]  و حل مشکلات زیست محیطی آلاینده­ها، به تولید بیونانوموادی چون نانوسلولز[7] انجامید. موادی که از طریق ارگانیسم­های زنده همچون میکروبها و باکتریها تولید می­شوند و برخلاف آلاینده­هایی چون پلاستیک قابل تجزیه در طبیعت هستند. اینها با داشتن خواص خارق­العاده که وابسته به مقیاس کوچک آنهاست در گستره ای وسیع از صنایع من جمله صفحه های نمایش انعطاف­پذیر، شیشه­های ضدگلوله، اجزای رایانه ها و ادوات میکروالکترونیک، نانوفیلترها، و پوششهای ضدخوردگی بکار می­روند[8].

در حالیکه تعداد مواد قابل ساخت و عملکردهای آنها، با توجه به تعداد ترکیبات محتمل و ساختار و ابعاد آنها، با سرعت بسیاری در حال افزایش است و امکان تهیه این مواد از طریق آزمون و خطا و آزمایشهای گوناگون تقریبا غیر ممکن می­نماید، با ورود فناوری­های هوش مصنوعی، تحلیل کلان­داده و یادگیری ماشین[9] تحولی جدید در این حوزه ایجاد شد. رایانه­های پردازشگر هوشمند، با یادگیری الگوریتم­های تولید و محاسبه مواد با سرعتی بسیار بالا قادر به شبیه­سازی و محاسبه خواص مورد نظر در ترکیبات محتمل هستند تا با این محاسبات کاندیداهای مورد نظر را جهت تولید به محققین معرفی کنند[10]. بخش هوا فضای شرکت رولز-رویس یکی از گروه هایی است که در حال هزار با استفادهاز نرمافزار Granta از این همگرایی فناوری جهت مهندسی مواد پیشرفته خود استفاده میکند.[11]

در سال  ۲۰۱۴ محققین دانشگاه هاروارد موافق شدند تا با استفاده از پرینترهای سه بعدیی که از تک اتم ها و DNA به عنوان چسب استفاده میکند نانوذرات فلزی را تولید کنند.[12] با اینکه این فناوری هنوز وارد بخش صنعت و تولید انبوه نشده است ولی گامی بسیار مهم در راستای همگرایی بین نانو، زیست، هوش مصنوعی، و روباتیک جهت پیاده سازی کارخانجاتی است که بصورت کاملا خودکار مواد مورد نیز هر صنعت را طراحی و تولید میکنند. مطابق مطالعات انجام شده ورود این حوزه به صنایع تا سال ۲۰۲۵ بازاری حدود ۲۵۰ میلون دلار را ایجاد خواهد کرد (شکل ۱).

فصلنامه45-فناوری‌های همگرا یا همگرایی فناوری در صنعت؛ رویکرد، چالش، راهکار
فصلنامه45-فناوری‌های همگرا یا همگرایی فناوری در صنعت؛ رویکرد، چالش، راهکار

شکل ۱. تصویر میکروسکوپ الکترونی از نانو ذرات طلا ساخته شده توسط پرینتر سه بعدی۳۴ (چپ)پیش­بینی روند رشد درآمد از چاپ سه بعدی نانومواد در حوزه های مختلف صنعت(راست)[1]   

از مثالهای اخیر دیگر در این حوزه میتوان به همگرایی روباتیک و نانومواد جهت تولید ماشین ها و روبات های نانو اشاره کرد که در ابعاد یک مولکول قابلیت کنترل توسط جریان الکتریسته و یا امواج الکترومغناطیس را دارند و در حال حاضر برای انتقال دارو به داخل سلولها بکار میروند.[1]

·         صنعت اطلاعات و مخابرات[2]: اگر صنعت مواد را پایه پیشرفت های فناوری بدانیم، قطعا صنعت اطلاعات و مخابرات اصلی­ترین پیوند دهنده همگرایی فناوری در عصر انقلاب صنعتی چهارم است. توسعه شگفت این صنعت و فناوری خود مرهون توسعه دو بخش سخت­افزار (میکروالکترونیک) و نرم­افزار (فناوری اطلاعات) بوده است.

صنعت میکروالکترونیک در سالهای پایانی قرن بیستم، با نزدیک شدن به مرزهای تکنیکی میکرومتری (یک هزارم میلیمتر) و هم­زمان با زیاد شدن تقاضا برای بالا رفتن قدرت محاسبات به سدی تکنولوژیک برخورد کرد. اینجا بود که نانوفناوری به کمک علم فیزیک توانست با ارائه ادوات نانومتری (یک هزارم میکرون) و کنترل مواد تشکیل دهنده مولفه­های الکترونیکی، فناوری­هایی چون اسپینترونیک[3] و  ادوات کوانتومی[4] (همچون نقاط کوانتومی[5]) را در قالب نانوالکترونیک وارد صنعت کند تا بار دیگر سدهای فناوری را جابجا کند. پردازشگرهای پیشرفته امروز چند میلیارد ترانسیستور را در ابعاد چند  سانتیمتری در خود جای داده و میتوانند در ثانیه چند تریلیون دستور[6] را پردازش کنند. افزایش سریع قدرت و سرعت محاسبه و همچنین افزایش گنجایش حافظه رایانه ها منجر به تولید ابر رایانه ها[7] شد که خود موجب توسعه بخش سخت­افزاری و نرم­افزاری صنعت اطلاعات گشت و همگرایی آنها فناوری­هایی چون کلان­داده را بوجود آورد که متحول­کننده حوزه­هایی گوناگون از صنعت مواد تا علم آمار و اقتصاد و صنعت بانکی جهان گشت. به مدد این­گونه فناوری­ها بود که حوزه­هایی چون پول مجازی و رمزارز[8]  ایجاد شدند که پیش­بینی می­شود بزودی انقلابی در نظام سیاسی-اقتصادی جهان ایجاد کنند.

از سوی دیگر حوزه مخابرات، که با ایجاد شبکه جهانی اینترنت و تحولاتی که ارتباط بی­سیم در ایجاد شبکه ها (در آغاز دهه ۹۰ میلادی) بوجود آورد، وارد عصر جدیدی شده بود، این­بار با توسعه سخت­افزاری ادوات میکروالکترونیک (سوئیچ ها، ریز پردازنده­ها، فرستنده و گیرنده­ها، روترها، و غیره)، تجاری­سازی فیبرهای اپتیکی کریستالی در سال ۲۰۰۰ [9]، و توسعه کانالهای ارتباطی بیسیم مدرن همچون RF، Wi-Fi و Bluetooth و توسعه نرم­افزاری (به عنوان مثال پروتکل های کدگذاری اطلاعات و مولتی­مدیا) و معماری شبکه در سالهای اخیر قدرتی بی­سابقه یافت. به عنوان نمونه، ارسال اطلاعات به صورت رمزگذاری شده، با سرعت­های بالا از مقیاس گیگابیت، و پهنای باند بالا این امکان را فراهم نموده است تا دریافت و ارسال مولتی­مدیا از طریق گوشهای همراه در نسل­های ۳ و ۴ شبکه همراه براحتی انجام پذیرد.  

همگرایی این دو حوزه با فناوری اطلاعات، در سالهای آغازین قرن بیست و یکم، آغازگر حوزه­های جدیدی همچون اینترنت اشیا گشت که هرکدام در حین توسعه موجب تحول بازار، فرهنگ، علم و صنعت شده­اند. این فناوری قابلیت اتصال دستگاه­ها به همدیگر از طریق شبکه اینترنت این امکان را فراهم می­کند و اطلاعات به صورت خودکار و بدون واسطه انسانی میان سیستمها رد و بدل می­شود. به عنوان مثال ساعتها و تلویزیون­های هوشمند امروزه امکان تبادل اطلاعات با  تلفن­های هوشمند را دارا هستند. در سال ۲۰۱۹ ورود شبکه همراه 5G به سیستمهای هوشمند به مدد استفاده از امواج با فرکانس بالا (تا ۱۰۰ گیگا هرتز) که از سوی زیرساخت­های بسیاری کشورهای جهان و اپراتور های شبکه همراه پشتیبانی می­شود[10]، این امکان را فراهم نموده تا امکان انتقال اطلاعات از طریق شبکه همراه با پهنای باندی به مراتب بیشتر (۴ برابر 4G) و سرعتی تا ۲۰ گیگابیت در ثانیه فراهم شود. این به معنای امکان ارتباط حجم عظیمی از داده و دستگاه ها به هم از طریق شبکه همراه است. تا پایان سال ۲۰۱۸ این عدد حدود ۳۴ میلیارد بوده است[11]و با ورود فناوری 5G پیش­بینی میشود که تنها این فناوری موجب اتصال ۵۰ میلیارد دستگاه شود[12] . فناوری 5G و ورود آن به حوزه اینترنت اشیا به همراه روباتیک، امکان ایجاد پروژه هایی چون استفاده از پهبادها در عملیات نجات و انجام عملهای جراحی از راه دور را امکان پذیر ساخته است. از دیگر موارد کاربرد این همگرایی فناوری میتوان به کنترل از راه دور مجموعه هایی با تعداد بالای دستگاه­های رایانه و هوشمند همچون کارخانه­ها، بیمارستان­ها، و ادارات اشاره کرد.

بدین ترتیب در سالهای اخیر حجم عظیمی از داده بر روی شبکه جهانی قرار گرفته است که از سویی نیاز به ذخیره­سازی دارد که قائدتا امکان آن برای سیستمهای خانگی و حتی سازمانی عادی وجود ندارد. از سوی دیگر این اطلاعات نیاز به تحلیل، پردازش و همچنین دسترسی از طریق شبکه همراه برای استفاده­کنندگان نهایی، یعنی افراد، دارند. همچنین، تحلیل این حجم از اطلاعات (که بخودی خود  شاید ارزش خاصی نداشته باشند ) میتواند چه در صنعت و چه در حوزه­هایی چون آمار، اقتصاد، مطالعات بازار، سیاست و غیره تحولی عظیم ایجاد کند. با ورود دانش پردازش اطلاعات به این حوزه، این امکان فراهم شد تا نه تنها امکان تحلیل و پردازش اطلاعات فراهم آید و فناوری جدیدی تحت عنوان تحلیل کلان­داده ایجاد شود، بلکه امکان پردازش، ذخیره­سازی و دسترسی به اطلاعات توسط اشخاص و ادوات نیز، به واسطه سرویس­ها و پایانه­های میانی بر روی اینترنت، ایجاد شود که به عنوان رایانش ابری[13] از آن یاد می­شود. طبق تحقیقات منتشر شده توسط سایت STATISTICA در مارچ ۲۰۲۰ حوزه­های تحلیل ­کلان­داده و اینترنت اشیا به تنهایی در سال ۲۰۱۹ بازاری جهانی بیش از ۵۰ و ۲۰۰ میلیارد دلار را ایجاد کرده اند که به گفته این سایت در سال ۲۰۲۵ به بیش از ۳۰۰ و ۱۰۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید. از این میزان مطابق برآورد گروه Forbes (شکل ۳) حدود ۲۴% مربوط به استفاده در صنعت خواهد بود. از سوی دیگر تحقیقات انجام شده توسط گروه  IOT Analytics این کاربری را در حوزههای مختلف دسته­بندی کرده است. (شکل ۳) مطابق این دسته­بندی بیشترین رشد تا سال ۲۰۲۳ برای چاپ سه­ بعدی در صنعت پیش­ بینی شده است.

فصلنامه45-فناوری‌های همگرا یا همگرایی فناوری در صنعت؛ رویکرد، چالش، راهکار
فصلنامه45-فناوری‌های همگرا یا همگرایی فناوری در صنعت؛ رویکرد، چالش، راهکار

شکل ۳: تقسیم بندی بازار اینترنت اشیا بر اساس حوزه[1] و میزان این بازار و رشد هر حوزه تا سال ۲۰۲۳[2]

جدیدترین نوع همگرایی در این حوزه با ورود فناوری کوانتوم در حال ورود به بازار است. فناوری کوانتومی که مشکلات و محدودیتهای استفاده از فیبر نوری در تکنولوژی 5G را از طریق امواج الکترومغناطیس تراهرتز به صورت بی­سیم فراهم کرده است[i] ، اینبار با استفاده از پدیده درهمتنیدگی کوانتومی[ii] قابلیت ارسال اطلاعات در هر فاصله مکانی را بدون هیچ گونه تاخیر زمانی (یعنی امکان مخابره اطلاعات در صفر ثانیه به هر نقطه از جهان) را به نمایش گذاشته است تا حوزه­ای جدید و بی­مانند از همگرایی را با عنوان “اینترنت کوانتومی” متولد کند.[iii]

  • معدن: ورود فناوری­های نوین و همگرایی آنها به حوزه معدن آن را وارد عصری جدید کرده است که نه تنها شرایط کاری آن مطلوب­تر است بلکه دستاوردهایی شگفت­آمیز را امکان پذیر ساخته است.

ورود فناوری روباتیک و تلفیق آن با هوش مصنوعی که از سالهای آغازین دهه ۱۰ قرن بیست و یک آغاز شده است، آینده ای بسیار روشن را برای ورود فراگیر آن به تصویر کشیده است. استفاده از لودرهای تمام اتوماتیک (روباتیک) LHD در معادن الماس آرگیل استرالیا توسط گروه معدن “ریو تینتو” و روباتهای نمونه بردار آلمانی توسط این گروه در معادن سنگ آهن در سالهای ۲۰۱۲ و۲۰۱۳ اعلام شده است[iv]. این روبات ها که در محیط کاملا بسته عملیات نمونه برداری و آزمایشات را به­طورخودکار انجام می­دهند قادرند در هر دقیقه ۴۰ نمونه ۸۰ کیلوگرمی سنگ آهن را آزمایش کنند که آماری فوق­العاده محسوب می­شود. راهکارهای دریل کردن اتوماتیک و کنترل از راه دور که توسط روبات­های هوشمند و ویدئو زنده اجرا می­شد نیز جنبه­ای دیگر از این کاربردهاست.گروه­هایی چون Sandvik و Flanders electric از جمله پیشگامان تولید این روبات­ها هستند[v].  استفاده از آنها درپروسه­هایی چون عملیات نجات معدن نیز از موارد قابل ذکر است. از اولین مدل های این روبات­ها می­توان به مدل ANDROS Wolverine ، ساخته شده در سال ۲۰۰۶، اشاره کرد. در حال حاضر گروه­های مختلف صنعتی و دانشگاهی همچون دانشگاه ویرجینیای غربی و CSIRO در حال توسعه روبات­ها و پهبادهای هوشمند عملیات نجات هستند[vi].

شکل ۴: نمونه روبات و پهباد متخصص در ماموریت­های نجات معدن که توسط شرکت CSIRO و دانشگاه ویرجینیای غربی ساخته شده است[i]

عملکرد حفاظت و امنیت در معادن البته با ورود فناوری اینترنت اشیا (همگرایی فناوری مخابرات و میکروالکترومکانیک) توسعه بیشتری یافته است. با استفاده از این فناوری افراد، ماشینها، و ناوگان حمل و نقل، همگی توسط ادوات فرستنده فرکانس رادیویی و سنسورهای آنها، با سیستم مرکزی که یک رایانه هوشمند است در ارتباط هستند. تجهییز این رایانه به فناوری یادگیری ماشین این امکان را فراهم کرده است که نه تنها کلیه عوامل معدن قابل رصد و کنترل باشند، بلکه کلیه امور نگهداری و عملیات ماشین­های مجموعه به صورت خودکار توسط رایانه مرکزی برنامه­ریزی و مدیریت شود. از جمله شرکت­های فعال در این حوزه از فناوری شرکت CISCO است که با همکاری گروه­های استخراج معدن این راهکار را توسعه می­دهند.

ورود زیست­فناوری به حوزه معدن نیز بعدی دیگر از همگرایی فناوری است که نمونه آن در استخراج مس از لجن معادن توسط باکتریهاست. از آنجا که مواد معدنی کمیاب همچون مس به صورت خالص در کمتر از ۱ درصد سنگ معدنی استخراجی وجود دارند این پروسه به لحاظ اقتصادی و بهره­وری بسیار قابل ملاحظه است. در این پروسه باکتری­های مشخصی با خوردن مس آن­ را از لجن جدا کرده و سپس مس درون باکتری­ها در یک پروسه تکمیلی استخراج می­گردد. دانشگاه سائوپولو و شرکت معدن Vale از پیشگامان این فناوری هستند که جهت استخراج مس معدن “سوسگو” در شمال برزیل استفاده شد[i].

در کنار فناوری­های یاد شده تعداد زیادی فناوری دیگر، مانند استفاده از فناوری پلاسما در استخراج فلزات گرانبها، استفاده از سیستمهای حمل و نقل هوشمند خودکار، بهره­مندی از روباتها و پهبادهای هوشمند در اکتشاف معادن، سیستم­های کنترل عملیات متمرکز از راه دور از نمونه رهیافت­هایی هستند که با تلفیق فناوری­های نوین در خدمت فعالین حوزه معدن قرار گرفته اند.

  • صنعت تجهیزات پزشکی و سلامت[ii]: یکی از مهم­ترین حوزه­های فناوری و صنعت به لحاظ الویت قطعا حوزه سلامت و پزشکی است. اهمیت این حوزه و رابطه مستقیم آن با حیات انسان باعث شده تا بخش قابل توجهی از سرمایه­گذاری تحقیق و فناوری (حجم بازار کنونی در حدود ۱۰ تریلیون دلار در سال ۲۰۱۹ برآورد شده است[iii])، بصورت متمرکز در این حوزه فعال باشد که خود موجب پیشرفت قابل توجه آن به خصوص در سالهای اخیر گشته است. بخش اعظمی از این پیشرفت حاصل همگرایی فناوری های گوناگون در بخش تجهیزات پزشکی و درمانی است.

 ورود نانوفناوری به حوزه پزشکی مصداق مستقیم و بارز همگرایی میان زیست­فناوری و نانو است که با عنوان نانوپزشکی از آن یاد می­شود. نگاهی گذرا به رشد بازار این حوزه بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ که از حدود ۳۵ میلیارد دلار به حدود ۱۱۰ میلیارد دلار رسیده است (شکل ۵) نشان­دهنده رشد سریع آنست. تنها بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ میلادی میزان سرمایه­گذاری بخش خصوصی از ۳۵۰ میلیون دلار به ۴۰۰ میلیون دلار افزایش داشته است[iv].  مقایسه این حوزه با صنعت مهمی چون فناوری نانو در انرژی که با کاهش سرمایه­گذاری همراه بوده است نشان دهنده پتانسیل قوی این حوزه برای رشد است.  تخمین گروه Allied Marker Research از حجم بازار این حوزه برای سال ۲۰۲۳ حدود ۲۵۰ میلیارد دلار بوده است.

 از اولین نمونه های این فناوری می­توان به استفاده از نانوذرات در مواد بهداشتی-آرایشی همچون کرم­های ضدآفتاب و استریل کننده­های محیط و ادوات پزشکی در سالهای اول قرن ۲۱ اشاره کرد. امروزه اما این حوزه بسیار گسترش یافته است و نانو داروها از مهم­ترین و گسترده­ترین محصولات این فناوری هستند. در این حوزه از نانوذرات جهت تزریق و انتقال دارو، گرما، نور و یا موارد دیگر به صورت کنترل شده به یک بخش یا سلول مشخص در بدن استفاده می­شود. ذرات در این روش با استفاده تکنیک­های زیست­فناوری به گونه ای مهندسی می­شوند (اتصال آنتی-بادی ، پروتئین، لیگاند،… به سطح ذرات) که به سمت سلول­ها با بیماری خاصی جذب شوند و بعد از اتصال به سلول داروی ذخیره شده در درون خود را به آن تزریق می­کنند. در نوع دیگری از این مکانیسم که به آن magnetic hyperthermia [i] اطلاق می­شود، نانوذرات از جنس مغناطیسی بعد از چسبیدن به سلول­های سرطانی و قرار گرفتن در یک میدان مغناطیسی بیرونی، با گرم شدن زیاد خود سلول مذکور را از بین می­برند. همچنین استفاده از این مواد برای ترمیم زخم­های داخلی بدن، روان­کاری پروتزها و بهینه­سازی بافت­های آن در برابر خوردگی، و غیره اشاره کرد.

از دیگر کاربردهای نانوفناوری در این صنعت تولید سیستم­های تشخیص بیماریست؛ به عنوان مثال، استفاده از نانوذرات نشان­دار برای شناسایی سلول­های بیمار و یا یک بیماری بخصوص. به عنوان مثال، استفاده از تغیر رنگ نانوذرات طلا هنگامی که پروتئینی خاص، ساطع شده از کلیه های تخریب­­شده، روی آن قرار می­گیرد روشی بسیار سریع و مقرون به صرفه برای شناسایی بیماری کلیه در اولین مراحل شکل­گیری آنست که روند درمان را بسیار ساده­تر می­کند[ii]. با توسعه نانوتکنولوژی و تلفیق آن با ادوات فناوری کوانتومی و نانوالکترونیک در سالهای اخیر، سیستم­های تشخیص بیماری­ها به خصوص در حوزه سرطان، پیشرفت چشم­گیری داشته­اند. استفاده از فناوری تراهرتز (THz) که در آن یک نانوفرستنده و گیرنده امواج تراهرتز قابلیت تصویر برداری از بافتهای سرطانی در بدن را با دقت بسیار بالا را در یک دستگاه مجتمع کوچک (برخلاف سیستم پرهزینه و حجیم MRI) را امکان پذیر می­کند؛ به گونه ای که در هر مطب وجود داشته باشد[iii]. این فناوری که در سالهای آغازین دهه ۲۰۱۰ در مرحله تحقیقاتی خود بود امروز توانسته است نمونه های اولیه خود را در کلینیک­ها عرضه کند. یکی دیگر از نمونه­های بارز و خارق­العاده این همگرایی نانو دماسنج­[iv] است. در این فناوری استفاده از نانوذره­هایی چون نانوالماس (ارزان قیمت) امکان اندازه­گیری دما را با دقت یک­هزارم درجه و مقیاس چند نانومتر فراهم می­کند. از این سیستم در اندازه­گیری دما در قسمتهای مختلف یک سلول یا بافت استفاده می­کنند[v] تا برای مثال اثر یک دارو در درون سلول را مطالعه کنند. همچنین در موردی مشابه، ذرات نانو امکان اندازه­گیری جریان الکتریکی در درون یک نرون عصبی را فرم می­کنند که هم در پزشکی و هم در توسعه علوم شناختی ابزاری فوق العاده است[vi].

ورود فناوری اطلاعات و اینترنت اشیا، ارتباطات کوتاه و بلند برد بی­سیم از طریق اینترنت، تحلیل کلان داده ها، و رایانش ابری به این حوزه نیز تحولی دیگر در صنعت تجهیزات پزشکی و درمان ایجاد کرده است. امکان ذخیره اطلاعات حیاتی بیمار به صورت شبانه روزی و انتقال آن به پزشک معالج از طریق نانوسنسورها، که به صورت اتصال بیرونی یا ایمپلنت درون بدن بیمار قرار می­گیرند، قابلیت رصد شبانه­روزی بیمار و ایجاد یک پرونده درمانی کامل و جهانی، همراه با تحلیل اطلاعات را برای پزشک، بر اساس کلیه پارامترها (و نه فقط تعداد محدودی آزمایش)، فراهم کرده است. از نمونه های اولیه این فناوری می­توان به دستگاه کاردیوگرافی Merlin EX1150 اشاره کرد که در سال ۲۰۱۳ توسط شرکت پزشکی “سنت جو”د به بازار ارائه شد[vii]. امروزه گروههایی چون NEXLEAF, SYSTEMONE, HONEYWELL از جمه گروههای فعال در حوزه هاگرایی فناوری اینترنت اشیا و صنعت تجهیزات پزشکی هستند که محصولات و راهکارهای خود را در سالهای اخیر وارد بازار کرده و هر کدام پاسخگوی نیازهای خاصی در این میدان هستند.

از دیگر تحولات عظیم این صنعت ورود فناوری چاپ سه­بعدی است که با تلفیق آن با نانوفناوری، ژنتیک، زیست فناوری، و به خصوص فناوری اطلاعات می­توان در ساخت بافتها و اعضای مصنوعی بدن استفاده کرد. ساخت اعضای مهمی چون گوش[viii]، چشم[ix]، قلب[x]، دندانهای ضد باکتری[xi]، استخوانهای الاستیک[xii]، و حتی تخمک[xiii] از مواردی هستند که امروزه به صورت سفارشی و با کارایی گاه بالاتر از عضو اصلی قابل ساخت هستند.

  • صنعت لوازم و اتوماسیون خانگی[i]: در میان صنایع گوناگون صنعت لوازم خانگی (با داشتن حدود ۶۰۰ میلیارد دلار بازار جهانی) به دلیل آمیختگی با زندگی روزمره انسان بی شک از ملموس­ترین حوزه های صنعت برای انسان محسوب می­شود. در بخش ابتدایی این مقاله اشاره شد که یکی از شاخص­های متمایز کننده انقلاب صنعتی چهارم حضور پر رنگ آن در زندگی روزمره و فرهنگ انسان است. همگرایی فناوری در سالهای اخیر در جای جای هر خانه و از درون هر یک از وسایل بوضوح قابل لمس است به گونه­ای که نه تنها باعث ارتقا کارکرد هر یک ادوات شده است بلکه با تغییر کاربرد بسیاری از آنها نقشی تاثیرگذار بر تغییر فرهنگ زندگی شخصی و اجتماعی انسان داشته است.

از مشخص­ترین آنها میتوان به همگرایی رسانه اشاره کرد. ادغام رادیو، تلویزیون، روزنامه، کتاب، ویدئو و سینما، که به همراه دجیتالی شدن اطلاعات و با کمک ایجاد شبکه های داخلی و اینترنت انجام شد، امروزه به ادغام وسایل محاسباتی، ارتباطی و صوتی-تصویری انجامیده است. تلویزیون ها و تلفن­های همراه هوشمند دیگر نه تنها کاربرد قدیم خود را دارا هستند بلکه به­راحتی می­توانند بنا بر شرایط و نیاز، بجای هم استفاده شوند. همگرایی فناوری­های مخابرات، اطلاعات، الکترونیک، کلان­داده، رایانش ابری، یادگیری ماشین و رسانه این امکان را فراهم آورده­اند که تلفن­ها و تلویزیون­ها رقیبانی سرسخت برای کتابخانه­ها و سینما (تفریحات)، مدرسه و دانشگاه (آموزش)، موزه­ها و نمایشگاه­ها (گردشگری)، دفاتر کار (اشتغال) و حتی دید و بازدیدهای ما شوند و بدین گونه کارکرد قبلی خود را به عنوان وسایل خانگی از دست بدهند. این ادوات امروز بخشی از زندگی روزمره ما، و گاها بخشی از وجود ما شده­اند.

یکی از مهم­ترین دستاوردهای همگرایی فناوری در خانه ها البته بخش اتوماسیون خانگی است. مجهز شدن وسایل برقی چون ادوات سرمایش و گرمایش، دوربین های مداربسته و ۳۶۰ درجه، سنسورهای گاز و دود ، جارو ها، یخچال، ماشین های ظرفشویی و لباسشویی و غیره، به ریزپردازنده­های کوچکی که در قلب آنها قرار گرفته­اند، نه تنها آنها را تبدیل به روبات­هایی با درجه هوشمندی متفاوت با قابلیت برنامه­پذیری کرده است، بلکه می­توانند با توصل به شبکه­های داخلی و اینترنت توسط میکروفون­های ساعت، رایانه، تلویزیون  و گوشی­های همراه ما (و حتی در مواردی توسط اشارات بدن) از هرجای دنیا کنترل شوند. امکان برنامه­ریزی این ادوات و کنترل آنها اما در آنجا که با الگوریتم­های فناوری یادگیری ماشین تلفیق شده است قابلیت کنترل کامل سیستم های رفاهی، مصرف انرژی، و عملکرد این ادوات را مطابق نیاز و سلیقه هر شخص به خود دستگاه واگذار میکند. . آنها میتوانند ما را بشناسند، مطابق سلیقه شخصی ما عمل کنند، و آنجا که لازم می­شود به یاری ما بیایند. نحوه عملکرد و سلامت هر دستگاه به صورت کلان­داده و با استفاده از رایانش ابری، مشابه آنچه که در حوزه نرم­افزاری برای کامپیوترها و در حوزه  پزشکی برای انسان امکان­پذیر است ذخیره و تحلیل شده و به مراکز پشتیبانی آنها اعلام میشود. در حال حاضر تولیدکنندگان عمده وسایل خانگی همچون سامسونگ، بوش و فیلیپس از این فناوری استفاده میکنند. زیرساختهایی مانند SAMSUNG SMART THINGS از جمله راهکارهای فناوری هستند که امکان این­گونه ارتباط را فراهم می­کنند.

فناوری نانو نیز که عمدتا (جدای از حضور در ادوات الکترونیکی) در قالب پوششهای مختلف همچون رنگ و پوشش ظروف و بسته­بندی­ها در خانه­ها حضور داشت اینک با اتصال به سیستم اتوماسیون خانگی رنگها، روشنایی ها، و شیشه هایی را به خانه ها معرفی کرده است که با قابلیت کنترل تغییر رنگ و شفافیت در دکوراسیون و میزان نور خانه ها مشارکت می­کنند.

از دیگر نمونه های همگرایی فناوری در منزل می­توان به حضور چاپگرهای سه­بعدی در خانه اشاره کرد. این چاپگرها که امروزه با تنوع زیاد در بازار وجود دارند در بسیاری کاربردهای خانگی عرضه شده­اند. به عنوان مثال می­توان به چاپگرهای کیک و شیرینی[ii]، غذا، لباس[iii]، کفش[iv] و تزیینات منزل[v] اشاره کرد که هم­اکنون نمونه­های اولیه آنها در بازار موجود است.

لزوم توجه به فناوریهای همگرا: از آنچه گفته شد، آشکار است که انقلاب صنعتی چهارم به مدد همگرایی های گسترده فناوریها، مدتی است که آغاز شده است و حضور آن نه تنها در سطح صنعت که در زندگی، فرهنگ، و کلیات جامعه انسانی تاثیرات بی­بازگشتی گذاشته است. حداقل تاثیر آن بر صنعت، جدای از نوع محصولات تقاضا شده و تولیدی، تغییر کلی رفتار، نگرش، و ماهیت بازار و نیروی کار است. ظهور بازارها و کسب و کارهای اینترنتی تنها نوک این کوه بزرگ یخ است که آرام آرام از دل جامعه در حال سر برافراشتن است. در این جا لازم می­دارم توجه آن دسته از خوانندگان، که تصور می­کنند زمان کافی جهت تطبیق با روند این تغییرات وجود دارد، را به شکل ۱ و سرعت شگرف پیشرفت و تغییر فناوری جلب کنم. به عنوان مثال در همین لحظه که فناوری 5G خود را برای ورود فراگیر به بازار آماده میکند نسل 6G شبکه همراه مراحل تحقیقاتی خود را طی می­کند[vi].  اولین و ابتدایی ترین این اثرات بر صنعت را میتوان بدین ترتیب برشمرد:

۱.  عدم رقابت­پذیری محصولات قدیمی (حتی با فناوری زیر ۵ سال)، اینبار نه صرفا به دلیل کیفیت بلکه به دلیل عدم تطابق و سازگاری با نیازهای نوین جامعه، در صورت به روز نشدن، قطعا به تعطیلی آن دسته از صنایع که متعصبانه در برابر این سیل ایستاده­اند خواهد انجامید (رجوع کنیم به داستان ورود تاکسی­های اینترنتی در دنیا).

۲. هوشمند شدن کارخانه­های نسل جدید، همراه با افزایش قدرت تولید، و کیفیت محصولاتی که دیگر توانایی کنترل آن در دستان کارگری با دانش متوسط نخواهد بود، آن دسته از نیروهای کار را که به دانش رایانه و اطلاعات آگاهی ندارند از بازار کار صنعتی بیرون خواهد برد.

۳. کوچک شدن سیستم تولید، به خصوص با ورود چاپگرهای سه­بعدی برای تعداد قابل توجهی از کالاها، نیاز مصرف کننده به تولید کننده صنعتی را از بین می­برد.

۴.  با گرایش افزاینده جوامع مختلف به گسترش کسب و کارهای کوچک، در عین اینکه فناوری­های جدید ادوات و تسهیلاتی جدید برای برخی کسب و کارها، به ویژه در حوزه خدمات ایجاد می­کنند، آن دسته از کسب و کارها که مربوط به تولید هستند، چه به­لحاظ  دانش و چه به­لحاظ مالی، قادر به دسترسی به فناوری­های پیچیده نخواهند بود و طبیعتا از میدان بیرون خواهند رفت.

۵. اگرچه هوشمند شدن کارخانه­ها و تجهییز آنها به فناوری­های پیشرفته و کاهش نیاز به نیروی کار انسانی باعث صرفه­جویی و افزایش درآمد برای صنایع خواهد شد، اما این صرفا برای آن دسته از تولید کنندگانیست که چه به لحاظ دانش فنی و امکانات ساخت تجهییزات مورد نیاز، چه به لحاظ منابع مالی امکان دسترسی به فناوری­های مذکور راداشته باشند. قاعدتا سایرین نخواهند توانست در این کارزار رقابتی بمانند.

۶. در کنار صنایع تولیدی، سایر حوزه­های اقتصادی، همانند کاردشگری، آموزش، سرگرمی، تجارت، سلامت و غیره نیز نیاز به ایجاد تغییرات و سازگاری با تغییرات فرهنگی، اقتصادی جوامع را دارند. از یک سو این تحولات نیاز به وجود منابع مالی و دسترسی به تجهییزات فیزیکی لازم دارد و از سوی دیگر تامین نیروی انسانی متخصص را می­طلبد.

حال سوال اینجاست که کشور و صنعت ایران در تلاطم این تغییر بزرگ در کجا ایستاده است؟

جایگاه ایران در همگرایی فناوری:  همان­گونه که ذکر شد همگرایی فناوری ماهیتی است میان­حوزه­ای و میان­رشته­ای. در این قالب، فرهنگ همگرایی فناوری در ایران را می­توان در دورانی بسیار قدیم­تر از پیدایش انقلاب صنعتی، به عنوان مثال در دوران طلایی اسلام و در دانشمندانی نظیر عمر خیام، ابوریحان بیرونی، خواجه نصیرالدین طوسی، و ابوعلی سینا و آثار و مکاشفات آنها در قرون ۱۱ تا ۱۳میلادی، که الهام بخش دانشمندان اروپایی حتی تا قرن ۱۸ام بوده است، به­وضوح مشاهده کرد[vii]. اما ورود صنعت به ایران، به نقل از تاریخ، به واپسین سالهای قرن ۱۹ و پس از انقلاب صنعتی د­وم بازمی­گردد.به­طور دقیق­تر، تحولات جدی صنعتی در ایران در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم (کمی قبل از انقلاب سوم صنعتی) ایجاد شد. لذا به­دلیل این تاخیر بسیار بزرگ و تعیین کننده و سایر دلایل سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی، صنایع ایران اصولا در هیچ دوره­ای از تاریخ صنعت از پیشگامان و صاحبان فناوری نبوده­اند؛ هرچند که همواره سعی و تلاشهای قابل تقدیر و قابل ملاحظه­ای را در جبران این تاخیر و حرکت، هم­راستا با جهت­گیری صنعتی دنیای صنعت انجام داده­اند. با این­حال، به دلیل پارامترهای ذکر شده، این تلاش و حرکت لزوما همیشه سازنده و پیش­برنده نبوده است.

یکی از این موارد را شاید بتوان در بحث فناوری­های همگرا پیدا کرد. در سال ۲۰۱۵، یعنی بلافاصه دو سال پس از انتشار سند چشم­انداز NBIC توسط ایالات متحده، و یک سال پس از انتشار دستورکار مربوطه توسط اتحادیه اروپا CTEKS، ایران “مرکز راهبردی فناوریهای همگرا” متخلص به NBIC را زیر نظر معاونت علمی ریاست جمهوری تاسیس و راه اندازی کرد[viii]. در عین اینکه ماهیتا ایجاد یک ستاد و یا مرکز راهبردی جهت تعیین سیاست­های کلی یک حوزه جدید و کلیدی، و ایجاد یک زیرساخت سازمانی جهت معرفی، تشویق، و ایجاد تسهیلات و هماهنگی و همکاری میان فعالان آن حوزه می­تواند بسیار ثمربخش و موثر باشد، با این­حال، سایه چندین موضوع اساسی بر اصل ایجاد یک مرکز راهبردی برای فناوری­های همگرا، در چنان ضرب­الاجلی، سنگینی می­کند:

  • ایجاد یک مرکز راهبردی در این حوزه، آن­هم زمانی که پیشگامان اصلی این طرح همچون ایالات متحده و اروپا خود ایجاد چنین مرکزی را صرفا به عنوان پیشنهاد در گزارش خود مطرح، و منوط به ایجاد زیرساخت­ها و توانایی برنامه­ریزی، و بررسی میزان اثرگذاری آن کرده­اند، و تا به امروز نه ایشان و نه هیچ­کدام از دیگر راهبران فعال صنعت، دانش، و فناوری جهان همچون چین، ژاپن، روسیه، کره، استرالیا، و غیره همچون ارگانی را تاسیس نکرده­اند بسیار قابل تامل است.
  • فناوری­های همگرا، حتی در صورت استفاده از تعبیر محدود و ناقص NBIC، در همگرایی ۴ حوزه که در بخش پیشین مقاله معرفی شدند تعریف می­شود و لذا جایگاه ایران در حوزه “همگرایی در فناوری” را می­توان با بررسی جایگاه محصولات و صنایع این چهار فناوری توصیف کرد (لازم به ذکر است که در آنچه در ادامه آمده، آنجا که اطلاعات منتشر شده معتبر و قابل استناد در دست نبوده، از تجربیات و دانش شخصی خود، و فعالان متخصص در صنعت، و تجارت بهره برده­ام):

در بخش محصولات نانوفناوری، به استناد وب سایت ستاد نانو[ix] تعداد آنها تا به امروز ۶۴۷ محصول اعلام شده است و درآمدی حدود ۱۶۵ میلیون دلار (مقایسه شود با بازار جهانی که حدود ۵۰ تا ۷۵ میلیارد دلار را برآورد شده است[x]) را در دست دارد[xi].  با نگاهی اجمالی به فهرست این محصولات، جدای از محصولاتی غیر متعارف چون ماشین­های لباسشویی، اجاق گاز، سطل زباله، و غیره (که تنها به دلیل پوشش یک سطح از آنها توسط نانوذرات در این لیست قرار گرفته­اند)، عموما و جز در چند مورد خاص، محدود به فناوری استفاده از نانوذرات در پوشش­دهی سطوح است (مانند رنگ، پوشش های آبگریز، خواص ضد باکتری، …) که مطابق آنچه پیش­تر مطرح شد مربوط به ابتدایی­ترین سطح ورود فناوری نانو به صنعت، با تکنولوژی ۱۵ تا ۲۰ سال گذشته است. در مواردی استثنایی چون تولید نانوکاتالیست­ها هم، که از صنایع مهم و تاثیرگذار است، تولید محصولات، به دلایل متعددی، صرفا حدود ۱۰% کل نیاز کاتالیست کشور را تامین می­کند و آن نیز محدود به ۴ نوع از نانوکاتالیست­ها با فناوری سالهای ۹۰ و آغازین ۲۰۰۰ میلادی است[xii]. در مواردی چون استفاده از نانوفناوری در محصولات بهداشتی-سلامتی، مانند داروها و دهانشویه­ها، کرم­ها، و غیره، علی­رغم هشدارها و احتیاط­های اعلام شده توسط محققین و جامعه جهانی مبنی بر خطرات استفاده کوتاه مدت و بلند مدت از این مواد در محصولات غذایی، بهداشتی-آرایشی برای انسان و محیط زیست[xiii] تولید این محصولات در ایران گسترش یافته است. بخش عمده دیگر محصولات، مربوط به تولید خود نانومواد (مواد اولیه این فناوری) می­شود. تولید این مواد، که عمده آن­را اکسیدهای فلزی تشکیل می­دهند، نیز از فناوری­های بسیار قدیمی (گاه با تصحیحاتی جدیدتر) بهره میبرد. متاسفانه کیفیت و خلوص پایین این مواد، که عمدتا برای استفاده تحقیقاتی در مقیاس کم تولید می­شوند، به حدی است که مراکز تحقیقاتی ترجیح می­دهند، در صورت وجود بودجه لازم، از محصولات خارجی استفاده کنند و صنایع داخلی نیز که احتیاج به حجم زیاد این مواد دارند آن­را عمدتا از کشورهایی نظیر چین و هند وارد می­کنند. اثر این ناکارآمدی تا آنجاست که تعداد قابل توجهی از مجموعه­هایی که ادعای تولید این محصولات را دارند آنها را وارد کرده و پس از بسته­بندی به نام کالای ایرانی به بازار عرضه می­کنند (تا از تسهیلات دولتی بهره­مند شوند). در مورد تجهییزات آزمایشگاهی و تولیدی نیز وضعیت بهتر از این نیست. تجربه شخصی و همکاران در استفاده از این تجهییزات نشان داده است که عموما، به دلیل عدم دسترسی به مولفه­ها و قطعات با کیفیت مناسب، دستگاه­های ساخته شده از دقت کافی، چه در کاربرد آزمایشگاهی وچه در تولید (مثلا در لایه­نشانی)، برخوردار نیستند. هرچند که با حمایت­های ستاد نانو و دولت (با نیت مثبت حمایت جهت ارتقا) از این شرکت­ها و محصولاتشان، امروزه این تجهییزات به دانشگاه­ها و مراکز تحقیقاتی کشور عرضه می­شوند.

اما شاید آنچه جای خالی آن به­شدت در محصولات عرضه شده در حوزه نانوفناوری خالیست، محصولات مربوط به فناوری میکروالکترونیک است. همان­گونه که پیش­تر ذکر شد، از مهم­ترین صنایعی که توسعه آن نقش به­سزایی در تحولات ۱۰۰ سال اخیر صنعت داشته است صنعت الکترونیک بوده است. محصولات این صنعت بخش سخت­افزاری کلیه جریان همگرایی فناوری را تشکیل می­دهند و متاسفانه به دلایلی نه کاملا روشن از ابتدای جنبش صنعتی در ایران هیچ­کدام از بخش­های این صنعت در ایران پایه­ریزی و توسعه نیافته است. در بخش تحقیقاتی نیز، به­دلیل در دست نبودن تجهییزات فوق دقیق مورد نیاز این صنعت، اغلب  مراکز تحقیقاتی کشور (به جز تعدادی انگشت­شمار) امکان انجام تحقیقات آزمایشگاهی در این حوزه استراتژیک را ندارند. این شرایط در حالی وجود دارد، که مطابق اسناد و اخبار اعلام شده توسط ستاد نانو، برنامه کشور که در سال ۲۰۱۵ دستیابی به جایگاه ۱۰ کشور اول فعال در حوزه نانوفناوری تا سال ۲۰۲۰ بوده است[xiv] ، هم­اکنون به حقیقت پیوسته و در حال حاضر محصولات این حوزه به ۴۵ کشور جهان صادر میشود[xv]. با نگاهی ساده به روند گسترش و توسعه محصولات نانوتکنولوژی، که به عنوان مثال در نمودارهای شکل ۱ آمده است، میتوان به­سادگی دریافت که حتی در صورت صحت این ادعا، روند کنونی بازار نانوفناوری جهان، محصولات مورد تقاضای آن، و فناوری­های روز این حوزه، هیچ تناسبی با محصولات ذکر شده در لیست این ستاد ندارد و قطعا ادامه رشد صعودی سالهای اخیر برای کشور امکان­پذیر نخواهد بود.

در حوزه فناوری اطلاعات نیز، به استناد اخبار منتشر شده در وب سایت ستاد فناوری اطلاعات و وزارت ارتباطات، تمرکز اصلی این فناوری بر توسعه کسب و کارهای دیجیتال و توسعه نرم­افزار (مانند بازی­های کامپیوتری) است که عموما بر پای پلتفرم­ها و زیر ساخت­های وارداتی انجام می­شود. در آنجا هم که از زیرساخت­های بومی استفاده شده است، و محصولات در رقابت با محصولات خارجی قرار می­گیرند (همچون پلتفرم­های آدرس­دهی، آموزش مجازی، بازار آنلاین، …)، نیاز به بهبود به­شدت احساس می­شود . در بخش سخت­افزاری این فناوری هم مطابق آنچه گفته شد کلیه زیرساخت­های فناوری، چه در قسمت مخابرات و چه تجهیزات مورد نیاز در تحقیقات سیستمهای هوشمند، روبایتک، تحلیل داده، و غیره، به صورت کامل، از کشورهای آسیای شرقی چون چین (شرکت هواوی به عنوان مثال) وارد می­شوند. طبیعتا با این استراتژی، در آینده نزدیک و با مشکلات حاضر در تبادلات تجاری بین­المللی، توسعه این فناوری با سدها و مشکلات عدیده­های همراه خواهد بود.

حوزه علوم شناختی در ایران که از سالهای آغازین ۲۰۰۰ میلادی شروع شده است نیز با تاخیری ۳۰ ساله کار خود را آغاز کرده است. علی­رغم پیشرفت­های خوب در این حوزه، به­دلیل محدودیت نسبی فعالیت آن نسبت به سه حوزه دیگر و تمرکز بیشتر تحقیقات آن در حوزه نظری، نیاز به توسعه بیشتر برای ورود به دنیای صنعتی را دارد.

در حوزه زیست فناوری اما ایران جایگاهی کمی مناسب­تر از سایر حوزه­ها را دارا است. ایران، به ممد سرمایه­گذاری خوبی که در ۲۰ سال گذشته در حوزه ژنتیک و سلول های بنیادی انجام داده است، جهشی قابل توجه در دست­یابی به دانش داشته است[xvi]؛ هرچند که محصولات این فناوری هنوز به صورت انبوه به تولید و توسعه صنعتی نرسیده است.البته باید توجه کرد که با عنایت به توسعه دانش و نیاز روزافزون به تجهیزات مدرن و پیشرفته­تر، که عدم وجود بودجه و ارتباطات تجاری آن­را سخت کرده، در آینده این جایگاه در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. در حوزه دارو و تجهیزات پزشکی که بخش قابل توجهی از روند توسعه بازار فناوری­های همگرا و پیشرفته را تشکیل می­دهند اما، این صنعت همانند نانوفناوری، هنوز در جایگاهی پیشرفته و پیشگام، چه در حوزه تولید و چه دانش فنی، قرار نگرفته است. مواد اولیه داروها (چه در قسمت ماده موثر[xvii] و چه پر کننده ها[xviii])به صورت کامل از طریق واردات تامین می­شوند و با کاهش شدید رابطه تجاری (چه به­دلیل تحریم های تجاری بین­المللی و چه به­دلیل سیاست­های تجاری غلط) با کشورهای اصلی تامین کننده این مواد همچون آلمان و فرانسه، و تامین آنها از تولیدات بسیار کم­کیفیت آسیایی، این محصولات با کاهش شدید کارآمدی مواجه شده­اند. استفاده از فناوری­های پیشرفته در زیست فناوری، صرفا در فاز تحقیقاتی قرار دارد که محققین در آن عموما به دنبال تولید دوباره[xix] دانش فنی منتشر شده کشورهای فعال در این حوزه هستند. حوزه هایی چون نانوداروها و نانوپزشکی امروزه صرفا در فاز تحقیقاتی وجود دارند که آنها نیز در سایه عدم ثبات در تخصیص بودجه­های متناسب با تحقیقات و عدم دسترسی به تجهیزات آزمایشگاهی متناسب پیشرفت علمی در خطر رکود قرار دارند.

با در نظر گرفتن شرایط موجود در زیرساخت­های مرتبط با فناوری­های همگرا، طبیعتا حرکت در راستای دستیابی به فناوری­های پیشرفته­ای چون روباتیک، هوش مصنوعی، چاپ سه­بعدی و غیره بسیار سخت می­شود. در عین این­که مراکز مختلف، اعم از دانشگاهی و یا تحقیقاتی، در این حوزه­ها فعالیت می­کنند، با تخمین خوبی هیچ­کدام از این فناوری­ها به مرحله تولید نرسیده­است (و یا رقابت­پذیر نبوده است)  و عملا  همگی به لحاظ فناوری از فناوری­های زمان خود بسیار دورند. به عنوان مثال، در حوزه تحقیقات روباتیک، ساخت روبات “سورنا ۲” که در سال ۲۰۱۵ (با فناوریی معادل همتاهای ژاپنی خود Wabian و Asimo در سالهای ۱۹۹۵و ۲۰۰۰[xx]) رونمایی شد مصادف است با رونمایی از روبات Sophia[xxi] ساخت شرکت Hanson که در هنگام رونمایی از فناورهای هوش مصنوعی، پردازش داده های تصویری، و غیره بهره­مند بود و اولین روبات دارای ملیت است. یا در حوزه چاپ سه­بعدی، چاپگرهای تولید شده و ارائه شده در کشور، که عمدتا از اسمبل شدن مولفه­های وارداتی ساخته شده­اند، صرفا قابلیت ساخت ماکت­های پلیمری با محدودیت مواد قابل چاپ را دارند که بازار مصرفی آنها را به­شدت محدود می­کند و محصولاتی رقابت­پذیر با همتاهای خارجی خود نیستند.

در عدم وجود زیرساخت­ها، عدم وجود منابع مالی لازم، عدم تطابق سیستمهای صنعتی، و بسیاری موارد دیگر، صحبت از ایجاد یک مرکز برای مدیریت و تجاری سازی فناوری­هایی که وجود ندارند اندکی محل تامل است.

  • سند چشم انداز NBIC مبنای کار ستاد پیشنهادی خود را در هماهنگی با بخش خصوصی و حضور فعال این بخش، که اصولا فعال اصلی در صنعت است، دانسته است. در حالیکه چه در ساختار سازمانی مرکز راهبردی و چه در ستادهای قبلی که در معاونت علمی ایجاد شد اثری از بخش خصوصی دیده نمی­شود. در غیاب این بخش، از یک سو امکان هم­اندیشی میان صنعت و تحقیقات، که در ایران عمدتا در اختیار بخش دولتی است، فراهم نمی­شود تا تحقیقات در راستای توسعه صنعت و بازار مصرف پیش رود، و از سوی دیگر در دوره­ای که دولت با مشکلات اساسی اقتصادی دست و پنجه نرم می­کند نبود منابع مالی تزریق شده از طرف بخش خصوصی برای پیشبرد تحقیقات و توسعه فناوری به­وضوح احساس می­شود.
  • الویت بندیهای پیشنهاد شده در سند NBIC و CTEKS مشخصا بر اساس پارامترهایی چون صرفه اقتصادی، تاثیر زیاد اقتصادی، و ملاحظات زیست­محیطی و سلامت بوده است. درصورتی­که، از سویی پس از گذشت سه سال از آغاز به فعالیت مرکز راهبردی فناوری­های همگرا، که طبیعتا نقشی راهبردی از آن انتظار می­رود، این نهاد هنوز هیچ سند راهبردی و دستورکار مشخصی را منتشر نکرده است و وب سایت این مرکز عمدتا به انتشار اخبار فناوری جهان و ترجمه مقالات خارجی در این زمینه محدود شده است. از سوی دیگر همان­گونه که توضیح داده شد، گروهای مختلف تا به امروز تعابیر و دسته­بندی­های مختلفی را، به اقتضای سیاست­ها و ارزش­های خود، از فناوری­های همگرا ارائه داده­اند. اینکه چرا برداشت این مرکز دقیقا مطابق با طرح NBIC بوده است و نه دسته­بندی دیگری (خصوصا اینکه میهایل روکو، نویسنده طرح، خود در سال ۲۰۱۶ این تعبیر را تغییر داد و آنرا به همگرایی کلیه حوزه ها بسط داد)، این­گونه می­نماید که چه­بسا تعجیل در تاسیس یک نهاد مانع از مطالعه موشکافانه و تحلیل­گرانه جهت بررسی هماهنگی و تطبیق این طرح با نیازها، مطالبات، ارزشها، و خط­مشی فکری در کشور شده است (بر عکس آنچه اروپا انجام داد). طبیعتا در نبود یک چشم­انداز واقع­گرایانه و اولویت­بندی­های مبتنی بر فرهنگ، ساختار، امکانات، منابع، و تحولات جامعه و بازار کشور، امکان حرکتی هماهنگ میان صنعت و تحقیقات، و پیاده­سازی فناوری­های نوین امکان­پذیر نخواهد بود.
  • تنها دو سال پس از ورود مفهوم فناوری­های همگرا به کشور و آغاز کار مرکز راهبردی آن، پارک­های فناوری و شتاب­دهنده­های فعال در کشور شروع به برگزاری رویدادهایی جهت حمایت و شتاب در تجاری­سازی فناوری­های همگرا کردند. این عدم تناسب زمانی میان آغاز به تحقیقاتی که حتی بستر اولیه آن در کشور ایجاد نشده است (و سند چشم­انداز و الویت­های آن مشخص نشده است) و انتظار به تولید، رفتاری است که اصولا در طی ۲۰ سال گذشته به صورت گسترده در اکوسیستم فناوری و تحقیقاتی کشور مشاهده شده است. برای خواننده جالب است که بداند، به عنوان مثال در فرانسه، که به­صورت فعال و با بهره­مندی از زیرساختهای بسیار کامل و پیشرفته در توسعه فناوری­های نوین تحقیق میکند، صحبت از شتاب­دهی در تجاری­سازی فناوری­های نوین تنها از حدود سالهای ۲۰۱۳ به­صورت گسترده اتفاق افتاد، یعنی حدودا ۲۳ سال پس از ورود تحقیقات به حوزه نانوفناوری، ۱۳ سال پس از تاسیس ستاد نانو در ایالات متحده، و ۱۰ سال پس از انتشار اسناد فناوری­های همگرا. نکته قابل تامل دیگر اینست که این­بار در بسته حمایت های دولتی صحبت از تخصیص وامهایی از حدود ۱۰ میلیون تومان (۶۰۰ دلار) و سرمایه­گذاری­هایی تا سقف ۵۰۰ میلیون تومان (۳۰ هزار دلار) بسته به میزان آمادگی فناوری برای ورود به بازار است [xxii]. صرف نظر از اینکه با توجه به ماهیت فناوری­های پیشرفته، که در مراحل اولیه خود نیاز به سرمایه­گذاریی به مراتب بیشتر دارند، این عدم تناسب میزان سرمایه­گذاری با حوزه های تعریف شده بسیار محل تامل است.  به عنوان مثال کره جنوبی که یکی از فعالان در همگرایی صنعتی به حساب می­آید تنها در سال گذشته ۵/۳۳ میلیون دلار را برای توسعه همگرایی فناوری، فقط در حوزه های روباتیک، بیولوژی و هوش مصنوعی، اختصاص داده است، و یا فقط برای پروژه طراحی و ساخت نمونه آزمایشگاهی پهباد نجات (شکل ۴) در دانشگاه ویرجینیای غربی، مبلغ ۷۵۰ هزار دلار اختصاص یافته است.

راهکارهای پیشنهادی برای پیاده سازی همگرایی فناوری در صنعت: باتوجه به آنچه پیشتر ارائه گشت، چالش­های اصلی ورود همگرایی فناوری­های نوین و تحول (/احیای) صنعت کشور را می­توان در موارد ذیل مختصر کرد:

۱. عدم کفایت زیرساخت­های فناوری حاضر

۲.عدم وجود منابع مالی پایدار و متناسب

۳.عدم وجود نیروی کار متخصص

۴. عدم وجود استراتژی، چشم­انداز، و برنامه­ریزی بلند مدت واقع­گرایانه

با استناد به مستندات و دلایل ارائه شده و تجربیات حاصل شده از سرمایه­گذاری، سیاست­گزاری، برنامه­ریزی و تلاش متولیان فناوری­های پیشرفته در کشور در طی ۲۵ سال گذشته، و تجربیات سایر کشورهای صنعتی، مشخص است که مدیریت این پروسه توسط یک سیستم صرفا دولتی (یا آنچه که امروزه از آن با عبارت “سایه سنگین مدیریت دولتی بر سر صنعت و تحقیقات کشور” یاد میکنند) امکان­پذیر نمی­باشد. در اینجاست که بخش خصوصی که بخشی قابل توجه از صنعت، تجارت،و اقتصاد کشور را تشکیل می­دهد و به صورت مستقیم در تحولات حاصل از ورود به انقلاب صنعتی چهارم ذینفع (/مورد تهدید) است ناگریز است تا نقشی فعال به خود بگیرد. دولت و صنعت هر دو ارگان­هایی هستند که در تلاطم ایجاد شده در یک کشتی نشسته­اند و تنها در سایه همکاری هماهنگ و سینرژیتیک می­توانند به سلامت عبور کنند. پیاده­سازی فناوری­های پیشرفته آن­گونه که در پیش اشاره شد و همچنین در اسناد NBIC و CTEKS به آن اشاره شده است نیازمند حل چالش­های فوق است که در حل آن هر کدام از این دو نهاد می­توانند به صورتی که پیشنهاد می­شود بانی ایجاد یک اکوسیستم سالم شوند:

  • الویت بندی، هدف گذاری، برنامه­ریزی: مرکز راهبردی فناوری­های همگرا (دولت) می­بایست با همکاری فعال بخش خصوصی و صاحبان صنعت و سرمایه اولویت­های فناوری را بر اساس زیرساخت­های حاضر و منابع موجود و با رصد واقع­گرایانه تحولات جامعه و بازار، مشخص کند. این امر از یک سو قطعا با تحقیقات نهادهای صرفا دولتی، مانند دانشگاه ها، مراکز تحقیقاتی دولتی، مرکز پژوهش­های مجلس، و غیره که در چند سال گذشته به دور از فضای صنعت و بازار، و صرفا از داخل مانیتورها و کتابخانه­های خود، به دنبال راه­حل برای سیاست­گزاری­های مورد نیاز بوده­اند امکان­پذیر نمی­باشد. انتخاب غیر اصولی NBIC به عنوان فناوری­های اولویت دار( بدون اعمال هیچ تغییری) قطعا برخواسته از یک بینش واقع­گرایانه نبوده است. این امر می­بایست با حضور نمایندگان کلیه فعالان اقتصادی، متخصصان و محققین کلیه علوم (اعم از انسانی و طبیعی) و فناوری انجام گیرد تا این­بار تجربیات اشتباه جوامع دیگر و اشتباهات گذشته خودمان تکرار نشود. تنها در سایه چنین نگرشیست که امکان بهره­مندی از یک نظام مقاومتی[xxiii] (نظامی که بتواند تهدیدات، تحولات و فرصت­های پیش رو را پیش­بینی و خود را با آن منطبق سازد) در اقتصاد و صنعت، آنگونه که در ۵ سال گذشته بر آن اصرار داشتیم، فراهم می­گردد.  طبیعتا این امر با ایجاد کارگروه های مختلف و منسجم می­بایست به صورت فشرده و بی­درنگ انجام پذیرد. تعیین این الویت ها، هدف­گذاری و برنامه­ریزی جهت ابلاغ به جامعه فناوری برای جهت­گیری کارآمد فعالیت­های تحقیقاتی حیاتیست. از دیگر ضروریات تحقق این برنامه نگاهی واقع­گرایانه به دور از اغراق و خیال­پردازی به وضعیت کنونی و اهداف آینده است.
  • تربیت نسلی جدید از محققین و متخصصین: همگرایی فناوری مفهومی میان-حوزه­ای و مصداقی بارز از وجود خلاقیت است. آنچه که به صورت واضح در اسناد NBIC و CTEKS به آن اشاره شده­ است، کمبود خلاقیت و نبود یک نظام آموزشی دینامیک میان-رشته ای برای ایجاد و پیاده­سازی فناوری های همگرا است. اروپا و امریکا پس از گذشت حدود ۱۵ سال از انتشار این اسناد در سال­های اخیر شروع به تغییر در نظام ایستا و یک­پارچه آموزش خود کرده­اند. صرف­نظر از فناوران، سایر نیروهای کار که امروز با متوسط دانش در حوزه­های مختلف صنعت مشغول به کار هستند برای انطباق با سیستم نوین صنعتی نیاز به آمادگی دارند و این آمادگی تنها با افزایش واحدهای درسی و آموزشی در طول تحصیل، بخصوص در جامعه­ای که هر روز میزبان فناوری و محصولی جدید است فراهم نمی­شود. بازکردن سیستم آموزشی و عبور از سیستمی ایستا، غیر منعطف، با کادربندی­های مشخص پیشین، تنها راه ارتباطی با همگرایی در فناوری و صنعت است. دولت با همکاری و مشورت صنعت و با توجه به اولویت­های فناوری می­بایست به دنبال ایجاد بستر برای نظام آموزشی آزاد، دینامیک و نوین برای تربیت نیروهای خلاق که فرهنگی میان رشته­ای دارند باشد.
  • ایجاد منابع مالی و زیرساخت­های تحقیقاتی پایدار: صنعت بخش خصوصی اولین نهادیست که به صورت مستقیم متأثر از تحولات حاضر صنعتی خواهد شد. نیاز به ورود، دسترسی و پیاده­سازی فناوری­های نوین در صنعت و تطبیق با تغییرات نظام نوین نیازمند سرمایه­گذاری در تحقیق و توسعه است. دولت و مراکز تحقیقاتی وابسته به آن (همچون دانشگاه ها)، به­دلایل گوناگون مانند نبود بودجه کافی و پایدار برای تحقیق (به خصوص در شرایط آشفته فعلی)، مشغول بودن به اموری چون آموزش و تحقیقات آکادمیک، عدم وجود مدیریت مناسب، نداشتن انگیزه لازم (ذی­نفع نبودن در ضرر و سود مالی)، و نداشتن نگرش صنعتی-اقتصادی و عدم اطلاع از تحولات بازار، نمی­توانند نقشی موثر در انجام تحقیق و توسعه کارآمد صنعتی ایفا کنند. در اینجاست که صنعت (بخش خصوصی) می­بایست برای ادامه بقا، خود وارد عمل شود. سرمایه­گذاری صنعت در تحقیقات در کلیه کشورهای صنعتی نقشی کلیدی و به مراتب مهمتر از اختصاص بودجه های دولتی را در پیشبرد فناوری و تحقیقات صنعت-محور بازی می­کند. در کشور هایی همچون ژاپن و امریکا، که حدود ۳% از تولید ناخالص ملی خود را (۲۰ و ۵ تریلیون دلار[xxiv]) در تحقیق و توسعه سرمایه­گذاری می­کنند میزان مشارکت بخش خصوصی در این سرمایه­گذاری حدود ۶۰% است. این رقم در ایران فقط ۳/۰ % از ۴۵۰ میلیارد دلار است که قطعا در سال جاری از این نیز کمتر خواهد بود. سرمایه­گذاری در تحقیق و توسعه، به­خصوص با احداث مراکز و یا یک مرکز تحقیق و توسعه صنعتی، که مستقیما با سرمایه صنعت و با مدیریت مستقیم آن، در راستای ایجاد فناوری ها و راهکارهای مورد نیاز و الویت­دار آن، کار می­کند در کنار تحقیقات دانشگاهی، که عموما با هدف تولید دانش انجام می­شوند، را میتوان راهکاری میان مدت و بلند مدت برای تطبیق با تحولات حاضر و حرکت مستمر و پیوسته به سوی آینده­ای با صنعتی پیشرفته دانست (هیچ راه حل کوتاه مدتی برای این موضوع وجود ندارد). قطعا دولت نیز که حیات و استمرار آن با حیات اقتصاد و صنعت گره خورده است بر خود واجب خواهد دانست تا در ازای این مشارکت که خود نیز از آن بهره خواهد جست تسهیلاتی همچون معافیت و یا کسری مالیاتی ، تسهیلات تجاری، معافیت های گمرکی، تصویب تعرفه های گمرکی حمایتی، و غیره را برای مشارکت کنندگان در این گونه طرح­ها به اجرا بگذارد.

نتیجه گیری: کوتاه سخن اینکه، پیشرفت­های علمی و فناوری جدید در صنعت تحولات گسترده ای را چه در خود صنعت و چه در کل فرهنگ، جامعه، بازار، اقتصاد و نظام­های جهانی ایجاد کرده و میکند. صنایع جهت بقای خود در این تحولات نیاز به بکارگیری نظامی جدید به نام همگرایی فناوری دارند. این فناوری­ها با صورتی شگرف در جهان در حال توسعه هستند در حالیکه که در ایران زیرساخت­های اولیه آنها نیز وجود ندارد. تنها راه برون رفت از این بحران فعال شدن صنعت و بخش خصوصی و همکاری دولت و صنعت برای برنامه­ریزی وسرمایه­گذاری در تحقیق و توسعه صنعتی و تربیت نسل جدیدی از فناوران با نارشی واقع گرایانه ( به­دور از تبلیغات اغراق آمیز) است.

فصلنامه45-انقلاب صنعتی چهارم و مقابله با ویروس کرونا

تاثیرات کرونا بر اقتصاد به ویژه تجارت بین‌الملل

شیوع ویروس کرونا در دنیا بر روی اقتصاد جهان تاثیرات عمیقی بر جای گذاشته است. بورس بسیاری از کشورهای دنیا در طول این زمان قرمز بوده و هنوز هم قرمز هست. بسیاری از کارخانه‌ها و شرکت‌ها در حالت تعطیل و یا نیمه تعطیل بوده و افراد زیادی شغل خود را از دست داده اند. از این‌روی شیوع ویروس کرونا نشان داد که اقتصاد جهان چقدر شکننده است. یکی از بغرنج‌ترین این مشکلات بروز اخلال در تجارت جهانی می باشد چرا که کووید-۱۹ هم روی عرضه و هم تقاضا، شوک وارد کرده و هر دوی این شوک‌ها بر تجارت بین‌المللی کالا و خدمات تاثیر خواهد گذاشت.

عوامل بنیادی:

  • در کشورهای پیشرفته‌ای مثل چین، کره، ایتالیا، ژاپن، آمریکا و آلمان، افراد زیادی به این بیماری مبتلا شده‌اند. ۶ کشور پیشرفته‌ای که: حدود ۵۵درصد از عرضه و تقاضای جهانی (تولید ناخالص داخلی)، حدود ۶۰ درصد از تولید جهانی و ۵۰ درصد صادرات تولید جهان را در اختیار دارند و به طور مسلم، اختلال در عرضه و شوک‌های تقاضا در این کشورها، عواقب جهانی در بر خواهد داشت.
  • اگر این ویروس و سیاست‌های پیشگیری همراه با آن، باعث کاهش چشمگیر تقاضای کل در این ۶ کشور شود، رشد تجارت جهانی به میزان قابل‌توجهی، کند و آهسته خواهد شد.
  • علاوه بر اینکه این کشورها غول‌های جهانی تجارت و صنعتی هستند، بخش‌های تولیدی آنها در قلب زنجیره‌های بی‌شمار تامین بین‌المللی قرار دارند و هر کدام از آنها، منبع مهمی برای ارسال ورودی‌های صنعتی به یکدیگر و سایر کشورهای دنیا محسوب می‌شوند. به عنوان مثال، اجزا و قطعات صنعتی ساخته شده در چین، برای واحدهای تولیدی در بیشتر کشورهای دنیا، دارای اهمیت هستند. بنابراین شوک عرضه در این 6 کشور احتمالا از طریق تجارت کالاهای واسطه چیزی به نام «همه‌گیری زنجیره تامین» ایجاد می‌کند، به این معنی که ایجاد شوک در این ۶کشور باعث ایجاد شوک شدیدتری در بسیاری از کشورها می‌شود، حتی آنهایی که بسیار کمتر با همه‌گیری مواجه می‌شوند. این زنجیره در ایجاد فروپاشی بزرگ تجاری در سال ۲۰۰۹-۲۰۰۸ دارای اهمیت بوده است.

تاثیرات بر بخش عرضه:

تولید ویژگی‌های خاص خود را دارد. کالاهای تولیدی در کل خریدهای «قابل تعویق» هستند. همان‌طور که در فروپاشی بزرگ تجاری سال ۲۰۰۹ مشاهده شد ، شوک تقاضا و انتظار بر کالاهای بادوام، بیشتر از کالاهایی که دوام چندانی ندارند، اثر خواهد گذاشت . خلاصه اینکه احتمالا بخش عرضه به دلایل سه گانه زیر، ضربه سه‌گانه‌ای خواهد خورد:

  • اختلال در عرضه مستقیم که مانع تولید می‌شود و از آنجا که این بیماری ابتدا اثرش را بر بخش مهم تولیدی جهان (یعنی شرق آسیا) گذاشته، به سرعت در سایر غول‌های صنعتی نظیر ایالات‌متحده و آلمان گسترش یافته است.
  • همه‌گیری زنجیره تامین، شوک‌های عرضه مستقیم را تقویت می‌کند. در این شرایط برای بخش‌های تولیدی سایر کشورها، دستیابی و دریافت واردات صنعتی لازم از کشورهای درگیر کرونا دشوارتر بوده یا گران‌تر تمام خواهد شد.
  • اختلال در بخش تقاضا به دلایل افت اقتصادی در سطح کلان در نتیجه رکود اقتصادی و تاخیر در خریدهای احتیاطی توسط مصرف‌کنندگان و تاخیر در سرمایه‌گذاری توسط شرکت‌ها، رخ خواهد داد.

اعمال قرنطینه در برخی مناطق چین، اتحادیه اروپا و آمریکا بیشترین تاثیر را بر تجارت جهانی داشته چرا که تمام این سه طرفی که گفته شد نقش قابل توجهی در زنجیره عرضه کالا در جهان ایفا کرده و از طرف دیگر از جمله مهمترین وارد کنندگان مواد خام و قطعات هستند.به خاطر اخلال در معاملات تجاری سه بازیگر اصلی اقتصاد جهانی صادرات کشور‌های آفریقایی از نظر ارزش صادراتی ۲.۴ میلیارد دلار کاهش خواهد یافت که ۷۰ درصد آن مربوط به اخلال در زنجیره تامین برای کشور‌های اتحادیه اروپا خواهد بود.

بر این اساس بخش تولید بیشترین ضربه را خواهد خورد و پس از آن بخش خدمات بیشترین تاثیر را خواهد گرفت.

تاثیرات شوک عرضه و تقاضا بر تجارت بین الملل:

به همان اندازه که کووید-۱۹ بر عرضه شوک وارد نماید ، صادرات هم متاثر می‌شود. در کشورهایی که بیشترین ضربه را از کرونا خورده‌اند، صادرات هم بیشترین سقوط را داشته است.

آمار‌ها حاکی از آن است که صادرات کشور‌های اروپایی و آمریکا به ترتیب ۸ و ۷ درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته، کاهش داشته است. هنوز تاثیرات شیوع کرونا بر تجارت جهانی به طور کامل نمایان نشده است چرا که بسیاری از کشور‌ها در اواخر ماه مارس و در طول ماه آوریل اعمال محدودیت‌های اجتماعی و فعالیت‌های اقتصادی را آغاز نمودند و آمار‌های مربوط به این دو ماه هنوز به طور کامل قابل دسترس نیست.

در مقایسه با آن‌چه در سال ۲۰۰۸ رخ داد (گسترش بی‌اعتمادی به سلامت بانک‌ها و فلج شدنِ تدریجی نظام مالی جهانی، سقوط ارزش سهام در تابستان، اعلام ورشکستگی یکی از مهم‌ترین مؤسسات سرمایه‌گذاری در پاییز، و در نهایت، تزریق ۷۰۰ میلیارد دلار پول نقد به نظام بانکی ایالات متحده آمریکا)، آن‌چه اکنون در حال سپری شدن است، هیچ شباهتی به بحران ندارد؛ بلکه در واقع، توقف تدریجی شاهراه اقتصادی و ایجاد وقفه‌ای در مسیر رشد برای مدّتی نامعلوم است. سازمان تجارت جهانی در آخرین برآورد خود اعلام کرد: شیوع بیماری کووید 19 منجر به کاهش 13 تا 32 درصدی مبادلات تجاری در سال 2020 خواهد شد. جمع‌بندی اینکه شوک قابل‌ملاحظه در تقاضا و عرضه در این 6 کشور قدرتمند، با توجه به اهمیت اقتصادی آنها، مطمئنا باعث افت شدید جریان‌های تجاری در سطح جهانی خواهد شد.

وضعیت احتمالی بعد از کرونا:

صاحب نظران و اقتصاد دانان بر این باورند که اپیدمی ایجاد شده تاثیرات فراوانی بر اقتصاد بین الملل خواهد گذاشت و بررسی نظرات هزاران فعال اقتصادی و موسسه‌های تحلیل بازار حاکی از آن است که چهار دیدگاه در مورد اقتصاد پس از کرونا در کشورهای مختلف وجود دارد:

  • نزول به بربریت (اقتصاد انسان‌های ابتدایی)
  • سرمایه‌داری قوی دولتی
  • سوسیالیسم دولت‌های افراطی
  • شکل‌گیری جوامعی برای پایه کمک‌های متقابل اقتصادی

نتیجه گیری:

هر جامعه‌ای اعم از توسعه نیافته یا کمتر توسعه یافته وحتی توسعه یافته، می‌تواند در معرض همه گیری و اپیدمی همچون ویروس کرونا قرار گیرد. آنچه جوامع را از نظر میزان موفقیت در پیشگیری و مقابله با مسائلی از این قبیل از یکدیگر متمایز می‌سازد،‌ میزان مسئولیت‌پذیری مسئولین کشورها و اتخاذ سیاست‌های حمایتی و تمهیدات لازم جهت مهار و کنترل در مقابل مشکلات اینچنینی است. ویروس کرونا بیش از تهدید کننده‌ای بزرگ برای سلامت انسان و اقتصاد جوامع، زمینه ساز بحران‌های بزرگ اجتماعی است. یعنی مسئولان کشورهای مختلف باید امروز بیش از گذشته به فکر نحوه مدیریت روابط اجتماعی مردم باید یکدیگر باشند. با ادامه روند محدودیت‌های اقتصادی به منظور مقابله با کرونا ممکن است فقر اقتصادی گسترش یافته و خانواده‌هایی که امروز از نظر مالی متوسط محسوب می‌شوند به دسته‌های ضعیف‌تر اقتصادی در جامعه خود اضافه شوند:

اثرات شیوع ویروس کرونا در تجارت داخلی و بین المللی ایران و روابط مالی

  • شیوع ویروس کرونا موجب توقف پروازهای بین المللی ، تاخیر در تحویل اسناد حمل و حمل کالا به مقاصد شده و در مواردیکه امکان حمل کالا از طریق کشتی یا کامیون فراهم شده به گمرکات کشور وارد گردیده ، ترخیص آنها منوط به وصول اصل اسناد حمل بوده که البته با تدابیری تا حدی این مشکل نسبتاً مرتفع شده است.
  • حمل کالا توسط شرکتهای حمل و نقل بدلیل شیوع ویروس کرونا متوقف یا با تأخیر قابل توجه مواجه شده است چه اقلام وارداتی
    چه صادراتی.
  • تأخیر در تهیه اسناد و اخذ تائیدیه‌های لازم از سفارتخانه ها و سایر مراکز بدلیل تعطیلی.
  • عدم امکان پرواز و مراجعه حضوری واردکنندگان به کارخانه تولیدکنندگان جهت بازدید و لزوماً حسب نیاز کنترل کالا.
  • معطلی‌کامیونهای حامل کالا در مرزها.
  • عدم امکان ارسال نمونه تجاری برای خریداران جهت بررسی و توافق احتمالی در خصوص شرایط خرید.
  • تحمیل هزینه انبار داری به واردکنندگان.
  • کاهش معاملات و فروش.
  • عدم امکان تکمیل پروژه ها بدلیل شیوع ویروس به دلیل محدودیت انجام مسافرت مهندسین و تکنسین های فروشنده جهت طی مراحل نصب و راه اندازی و تحویل پروژه.
  • کاهش تولید و درنتیجه عدم امکان تحویل به موقع کالای مورد سفارش.
  • افزایش هزینه های تبعی محصول برای خریداران کالا.
  • تأخیر در وصول محموله‌ها موجب تأخیر در اجرای قراردادها شده و واردکنندگان کالا را ناگزیر به درج و تاکید شرایط فورس ماژور و شرایطی که بتواند در صورت بروز اینگونه موارد رافع مسئولیت های فروشنده طرف قرارداد باشد گردیده است.
  • در سایر مراودات مالی ، بدلیل شیوع ویروس کرونا و اعمال قرنطینه نیز متأسفانه تعهدات مالی طرفین بموقع انجام نشده و لذا چکهای صادره افراد در برخی از موارد برگشت شده و قابلیت پرداخت را نداشته که این امر در معاملات بعدی موجب بروز عدم پذیرش چک گردیده است . بهرحال عدم وصول وجه چک توسط دارنده آن در برخی از موارد منجر به عدم امکان تامین وجه کافی برای دارنده چک جهت پرداخت وجه صادره خود گردیده است.
  • در برخی از موارد بدلیل کاهش فعالیت ، کارفرما را ناگزیر به کاهش تعداد پرسنل خود نموده که موجب بیکاری افراد شده است.
  • در برخی از موارد نیز بدلیل کاهش تولید یا فروش ، باعث عدم امکان پرداخت اقساط تسهیلات دریافتی از بانکها و در نتیجه معوق شدن آن گردیده است و در مواردی موجب تعطیلی واحد تولیدی شده است که البته دولت جمهوری اسلامی ایران تمهیداتی برای جلوگیری از تعطیلی، توقف تولید واحدهای تولیدی و اقدامات بانکها علیه تسهیلات گیرندگان شده در هر حال برای سیستم بانکی مشکلاتی را فراهم نموده است.
  • شیوع ویروس کرونا و تبعات آن ، لزوم توجه جدی و بیشتر به ایجاد بسترهای لازم IT و حقوقی برای پذیرش اسناد و الکترونیکی را در کشورها مورد تاکید قرارداده است.

منابع:

  • cepr.org
  • unido.org
  • خبرگزاری تسنیم، «کرونا با اقتصاد ایران و جهان چه می‌کند؟»
فصلنامه45-تاثیر کرونا بر بخش صنعت و معدن

تاثیر کرونا بر بخش صنعت و معدن

کووید-19 شوک های بی سابقه ای در زمینه سلامتی و اقتصادی به ویژه در بازار کار جهانی ایجاد کرده است به طوری که 305 میلیون کارگر تمام وقت در کلیه بخش های اقتصادی در معرض خطر از دست دادن شغل خود در سه ماهه دوم سال 2020 هستند و هرچقدر اختلالات عرضه و تقاضا بیشتر ادامه پیدا کند، بحران اقتصادی شدیدتر خواهد شد.

از تبعات کووید-19 در بخش معدن و صنایع معدنی می توان به  «افزایش موجودی انبارهای فلزات اساسی»، «روند کاهشی قیمت جهانی محصولات معدن و صنایع معدنی» و «ایجاد محدودیت در صادرات این محصولات به کشورهای همسایه» اشاره کرد.

در این میان، چندین معدن در سراسر جهان قرنطینه شدند و بسیاری از دولت ها اقدامات متفاوتی را برای متوقف کردن شیوع ویروس کرونا انجام داده اند که همین امر سبب بسته شدن موقت معادن نظیر معدن مس ریو تینتو Oyu Tolgoi در مغولستان ، Quellaveco در پرو ، معدن سرب و نقره سن کریستوبال در بولیوی و معدن نیکل Ambatovy در ماداگاسکار گردید تا از سلامت و ایمنی کارگران محافظت کنند.

البته، برخی کشورها معادن را از قرنطینه معاف کرده اند. به عنوان مثال، در کلمبیا، که با توجه به محدودیت های لجستیکی و افزایش تنش های اجتماعی قرنطینه را اعمال نکردند. بسته شدن معادن می تواند بر کل اقتصادها تأثیر بگذارد.درآفریقای جنوبی، امکان دارد به کاهش 8 درصدی تولید ناخالص داخلی در سال جاری منجر گردد.

برخی دولت ها، مانند ایالات متحده، حضورکارگران معادن را برای مبارزه با COVID-19 جهت تولید مواد مهم و زنجیره های عرضه ضروری دانستند. در عوض، مکزیک، معدنکاری را به عنوان فعالیت غیر ضروری به حالت تعلیق درآورد. برخی از شرکت ها ازکارگران می خواستند تا هفته ها در سایت معدن بمانند تا خطر شیوع کروناویروس را محدود کنند.

فصلنامه45-تاثیر کرونا بر بخش صنعت و معدن

از این رو، تأثیر این بیماری همه گیر، بر اشتغال معادن قابل درک نیست و دولت ها باید برای تقویت بازار کار و محافظت از معیشت جوامع خود اقدام کنند.

معادن در مقیاس بزرگ تأثیر قابل توجهی در مناطق دورافتاده دارند، جایی که سایر بخش های عمده اقتصادی غالباً دارای کمبود یا توسعه نیافته هستند. بنابراین، استخراج معادن، به عنوان اصلی ترین و نه تنها شغل اصلی و جهت خدمات اجتماعی، برای جوامع میزبان نقش اساسی دارد.

معادن در مقیاس بزرگ برای کشورهای میزبان درآمد و فرصت های اقتصادی به ارمغان می آورند. فعالیت‌های معدنکاری باعث ایجاد اشتغال غیرمستقیم و فرصت های شغلی برای اقتصادهای محلی و ملی می شود که می توانند تا 15٪ از درآمد ملی یک کشور را حاصل نمایند.

در حالت قرنطینه و کاهش چشمگیر اقتصاد جهانی، تقاضا و قیمت برای مواد معدنی مانند مس ، نیکل و پلاتین‌کاهش یافته است و تولید کنندگان را تحت فشار قرار می دهد. کاهش قیمت مواد معدنی فشار اقتصادی را نیز بر اقتصاد ملی وارد می کند. به عنوان مثال ، در شیلی و پرو ، کاهش 10 درصدی قیمت کالاها می تواند بیش از 1 درصد در رشد تولید ناخالص داخلی اثرگذار باشد.

تقاضای ضعیف شرکت های معدنی ، محدودیت های احتمالی عرضه و محدودیت های دولتی باعث شده است که برخی از تولید کنندگان نظیر کاترپیلار فعالیت خودشان را به حالت تعلیق در بیاورند که احتمالاً بر بخش معدن تاثیر خواهد گذاشت. همین امر، تأمین کنندگان کوچک و متوسط و کارمندانشان را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.

عرضه کم برخی از مواد معدنی می تواند تاثیرات زیادی بر بازار داشته باشند به ویژه اگر در تعداد معدودی از کشورها وجود داشته باشد. استرالیا و برزیل بیش از 76٪ تجارت سنگ آهنی ساحل را تشکیل می‌دهند – هر دو کشور محدودیت های قرنطینه را تجربه می‌کنند.

فصلنامه45-تاثیر کرونا بر بخش صنعت و معدن

تقاضا برای برخی از فلزات گرانبها افزایش پیدا کرده است. هنگامی که اقتصاد به سمت پایین حرکت می کند و بازارها بی­ثبات هستند، سرمایه‌گذاران تمایل به خرید و نگه داشتن طلا دارند. از زمان شروع همه گیری ویروس کرونا، تقاضا برای فلزات گرانبها به طور مداوم در حال رشد بوده است، به طوری که فروش شمش طلا، سکه و سایر قطعات طلا و همچنین نقره افزایش پیدا کرده است. برای معدن کاران طلا که قادر به فعالیت هستند، می تواند یک نقطه روشن بالقوه باشد.

فصلنامه45-تاثیر کرونا بر بخش صنعت و معدن

دولت ها و شرکت های معدنی چه کاری باید انجام دهند؟

در کشور ما، وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) با صدور بخشنامه‌ای، کلیه قراردادها و هر آنچه که به تمدید و مراجعه به سازمان‌ها نیاز داشت به مدت سه‌ماه (پایان خردادماه) تمدید کرده است. همچنین وزارت صمت با همراهی وزارت بهداشت و تشکل های خصوصی نظیر خانه معدن ایران با دستورالعمل های فاصله‌گذاری اجتماعی معادن، توصیه ها و نکات ضروری بهداشتی در محیط معادن روباز و زیر زمینی را ارائه نمودند. هدف از دستورالعمل، کمک به کارفرمایان و شاغلین معادن بود تا بتوانند برنامه ریزی لازم را برای واکنش در زمینه مقابله با ویروس کرونا و پیشگیری از آن به عمل آورند. به عنوان مثال در معادن روزمینی مانند معادن سنگ آهن به دلیل اینکه در فضای آزاد و با فاصله بسیار از هم کار می کنند با رعایت یکسری ضوابط بهداشتی میتوان از کووید-19 پیشگیری نمود. اما در برخی معادن به ویژه معادن زغالسنگ که در یک شیفت کاری تجمع کارگری زیادی وجود دارد و در برخی معادن تا 500 نفر در فضایی بدون گردش هوا در حال کار هستند، خطر شیوع این بیماری بیشتر است. لذا باید تدابیر ویژه ای در معادن زغال سنگ اتخاذ شود. همچنین، در تونل ها از جایی که کارگر وارد می شود تا جایی که خارج می شود کل مسیر تونل را طی می کند و در برخی موارد این مسیر بصورت سینه خیز طی می شود لذا کارگر مربوطه در صورت ابتلا به بیماری سر راه خود امکان آلوده کردن سایر کارگران را دارد.

مواردی که در بیشتر کشورها به عنوان راه حل مقابله با کووید-19 در بخش معدن ارائه شده :

 

  • بسته های حمایتی بلند مدت باید متناسب با واقعیت‌های وضعیت کار در معدن تنظیم شوند. هرگونه حمایت کوتاه مدت دولت ها مربوط به کووید-19 که به شرکت های معدنکاری، پیمانکاری یا تأمین کنندگان ارائه می شود باید مشروط به نگه داشتن مشاغل و مزایای کار باشد.
  • کارمندان غیر دائمی، مانند کارگران موقت، پیمانکاری و مهاجر، باید در برنامه های مزدی و حمایت اجتماعی قرار گیرند و همچنین از امنیت بیشتری برای بحران های پیش بینی نشده در قراردادهای خود برخوردار شوند.
  • استانداردهای بهداشتی و ایمنی باید به طور مداوم برای محافظت از کلیه کارگران ، در کلیه شرکتهای معدنی فعال باشد.
  • تعامل با اتحادیه ها و تشکل های معدنی باید بیشتر شود تا از نظارت بر شرایط کار و پروتکل های بهداشتی و ایمنی جدید و دائمی اطمینان حاصل گردد.
  • چارچوب های نظارتی تقویت شوند و از تطابق مقررات ایمنی معادن با برنامه ها و بازرسی های دقیق اطمینان حاصل شود.
  • طراحی مجدد مکانهای کاری و افزایش سرمایه‌گذاری در تجهیزات و فناوری ها برای محدود کردن خطر شیوع بیماری.
  • حضور فعالانه در حوزه آموزش و مسئولیت اجتماعی.
  • سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه جهت راه حل های مبتنی بر فن آوری.
  • طراحی ابزارهای پایدار مالی مبتنی بر نفع مشاغل محلی و حمایت از رشد بنگاهها

منابع:

  • داروی نجات معادن و صنایع معدنی از کرونا، روزنامه دنیای اقتصاد، 01/03/99
  • MINING TAX POLICY RESPONSES TO COVID-19, Intergovernmental Forum on Mining, Minerals, June 2020
  • Collateral, Margin Calls, Currency And Fear – COVID-19 Impact On Gold, S&P Global Market Intelligence, 2020
  • COVID-19 Impacts To Metals Prices: Volatility Is Here To Stay – Part 1, S&P Global Market Intelligence, 2020
فصلنامه45-انقلاب صنعتی چهارم و مقابله با ویروس کرونا

انقلاب صنعتی چهارم و ویروس کرونا

تا چند ماه قبل کمتر کسی باور داشت که یک ویروس بتواند چنین اثر شگرفی بر زندگی بشر داشته باشد و مرزهای میان فیزیک، زیست‌شناسی و علوم کامپیوتر را به راحتی جابجا کند و تعاملات انسان را با محیط اطراف خود تحت تأثیر قرار دهد. عمق این پدیده هنوز بر کسی روشن نشده است و سرعت تغییرات به حدی است که نگارنده این سطور حتی نمی‌تواند تخمین دقیقی از میزان تأثیرات این ویروس از زمان نگارش تا زمان چاپ این نوشته را ارائه نماید.

فراگیری و اپیدمی بوجود آمده تلنگری بود به جامعه جهانی و آحاد بشری در قرن بیستم و یکم. ویروس کرونا (کووید 19) نشان داد که فن‌آوری‌های هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، شبکه‌های اجتماعی، آموزش‌های از راه دور، واقعیت‌های مجازی، چاپگرهای سه‌بعدی، پهبادها و سایر موارد که نقش مهمی در اقتصاد و صنعت بازی می‌کنند، اکنون به کمک انسانها آمده و سلامتی و بهداشت ایشان را تضمین می‌کنند.

کره خاکی با 7 میلیارد ساکن با محدودیت‌های غیر معمول مواجه شد. در مقطعی بیش از 3/1 میلیارد نفر قرنطینه شدند، بیش از 5/1 میلیارد دانش آموز و دانشجو از رفتن به کلاس درس منع و آموزش‌های از راه دور در سراسر دنیا راه‌اندازی و عملیاتی شدند. اغلب سازمان‌ها در سراسر دنیا ظرفیت استفاده از تکنولوژی‌های نوین را افزایش دادند و سبکهای کسب‌وکار شرکت‌ها با سرعت غیرقابل تصوری تغییر یافتند.

این تغییرات نه تنها فضای کسب‌وکار که وضعیت بهداشت فردی و اجتماعی را نیز عمیقا تحت تاثیر قرار داد و سبب شد توسعهً بهداشت به‌سرعت و در ابعاد مختلف عملیاتی گردد. در بخش تحقیق و توسعه، تاکنون 47000 مقاله در خصوص کووید 19 در سطح بین الملل از سوی محققان منتشر شده است و هزاران چاپگر سه بعدی برای مدل‌سازی به کمک دانشمندان و محققان آمده است. شرکت‌های Apple و Google ده‌ها برنامه اختصاصی برای ردیابی و حفظ سلامت کاربران در مقابل این ویروس تهیه و ارائه کرده‌اند.

حال اگر انقلاب صنعتی چهارم را به معنای «تغییر اساسی و پایه‌ای در سبک‌های زندگی، کار و ارتباطات همراه با بکارگیری فن‌آوری‌های پیشرفته و ادغام فیزیک، علوم کامپیوتری و زیستشناسی» تعریف کنیم، بی‌شک فراگیری بیماری کووید 19 و تبعات آن ما را به‌سرعت به سمت انقلاب چهارم صنعتی سوق داده است.

اما عمق و نفوذ این انقلاب صنعتی جدید که از آن به انقلاب صنعتی چهارم یاد می‌شود، تا کجاست؟

پاسخ به این سوال وابسته به تعداد افرادی است که توانایی استفاده مؤثر از فن‌آوری‌های پیشرفته را در مقابله با مشکلات جدید و حل معضلات مربوط دارا هستند. روشن است که هر چه تعداد این افراد بیشتر باشد، توانایی و قدرت فائق آمدن بر مشکلات نیز بیشتر و بهتر خواهد بود. با این معیار، عمق این انقلاب در کشورهای مختلف را میتوان بررسی کرد، چرا که میزان استفاده از فن‌آوری‌های نوین در کشورها یکسان نیست و مقابله با ویروس کرونا مثالی عینی از میزان استفاده از فن‌آوری‌های نوین در مقابله با مشکلات است.

برای مثال، استفاده از دوربین‌های حرارتی برای اندازهگیری دمای بدن بیماران و دوربین‌های معمولی جهت نظارت بر فاصله اجتماعی در محیط‌های عمومی و یا استفاده از پهبادها برای ارسال تجهیزات، دارو و امکانات پزشکی در کشورهای مختلف حاکی از عمق و گستردگی وقوع انقلاب چهارم صنعتی در هر یک از این کشورهاست.

امروز کشورها را از نظر ظرفیت فن‌آوری و گستردگی استفاده از آن در چهار گروه قرار می‌دهند.

الف: ظرفیت بالای فن‌آوری / استفاده زیاد از فن‌آوری

کشوری نظیر آلمان که از فن‌آوری مکان‌یابی و ردیابی بیماران بر پایه موبایل استفاده کرد و یا کره جنوبی که با تولید سریع کیت تشخیص بیماری در یک روز (به جای یک هفته) و برنامة مکان‌یابی بیمار بر پایه موبایل و GPS در کنترل و قرنطینه بیماران کرونایی موفقیت‌های بسیاری کسب کرد.

ب: ظرفیت بالای فن‌آوری / استفاده کم

کشورهایی نظیر امریکا و اسپانیا که به رغم وجود دانش و فن‌آوری نوین از این ابزارها حداقل بهره‌برداری را کردند و نتیجه آن نیز بر همگان آشکار شد.

ج: ظرفیت پایین فن‌آوری / استفاده زیاد از فن‌آوری

کشورهایی نظیر کنیا، غنا، تانزانیا، اوگانادا و نیجریه به رغم ظرفیت پایین در حوزه فن‌آوری‌های نوین، در بکارگیری سیستم‌هایی نظیر پرداخت وجه با موبایل و اجبای بودن آن حداکثر بهره‌برداری را از فن‌آوری‌های پایین خود بردند و در مهار ویروس موفق‌تر از حتی برخی کشورهای اروپایی عمل کردند.

د: ظرفیت پایین فن‌آوری / استفاده کم از فن‌آوری

این دسته از کشورها بیشترین آسیب را از ویروس کرونا متحمل شدند، زیرا به واقعیت وقوع انقلاب چهارم صنعتی به دیده تردید نگریسته اند. برای این کشورها این تازه آغاز ماجراست.

خلاصه آنکه: با عنایت به تعریف انقلاب چهارم صنعتی، بی‌شک ویروس کرونا اهمیت این انقلاب را نمایان ساخت و کشورهای دارای فن‌آوری زمانی موفق به مقابله با مشکلات جدید خواهند شد که انقلاب صنعتی چهارم در آحاد جامعه ایشان نفوذ کرده باشد. بکارگیری گسترده و عمق نفوذ این نگرش در جامعه سپر سترگی در مقابله با مشکلات جدید، نظیر ویروس کرونا، خواهد بود.

در کشور ما، به رغم خدمات بزرگ و قابل‌تقدیر در زمینة مقابله با کرونا، همچنان شاهد افزایش افراد مبتلا به این ویروس هستیم و با عنایت به مطالب ذکرشده، بدون بکارگیری ابزارهای انقلاب صنعتی چهارم نمی‌توان به مقابله با این ویروس پرداخت. براساس آمارهای ارائه شده، هم‌اکنون نزدیک به دو میلیون نفر در سراسر کشور تست کرونا انجام دادهاند و برای جمع‌آوری، تحلیل، نگهداری و استفاده از اطلاعات جمعیت هشتاد و چند میلیون نفری کشور قطعاً به تجهیزات بزرگ‌تری نیاز دارد. ضمن آنکه این اطلاعات به سایر داده ها استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی را نیز بدل به ضرورتی اجتناب‌ناپذیر کرده است. اکنون در کشور چین چندین مدل هوش مصنوعی جهت مقابله با کووید 19 مورد استفاده قرار گرفته است و جمهوری چک نیز تجربیاتی در این زمینه اندوخته است.

بجا است وقوع انقلاب چهارم صنعتی را باور کنیم و زیرساخت‌های مناسب را در کشور برای تحقق این روند در اسرع وقت فراهم سازیم و از ابزارهای لازم برای مقابله با ویروس کرونا استفاده کنیم و بپذیریم سایر راه‌ها و روش‌ها در درازمدت اثربخشی چندانی نخواهد داشت.

فصلنامه45-ملاقاتها

ملاقات‌ها و مصاحبه‌های ریاست و دبیرکل

فصلنامه45-هیئت میلان

رویدادها-هیئت میلان

به همت اتاق ایران و ایتالیا
نشست تجاری شرکت‌های ایرانی و ایتالیایی در میلان برگزار شد:

هیئتی متشکل از تولیدکنندگان، بازرگانان و فعالان اقتصادی توسط اتاق ایران و ایتالیا و به سرپرستی آقای مهندس پورفلاح، ریاست این اتاق به منظور برگزاری نشست تجاری با همتایان ایتالیایی از 5 الی 8 آذر 1398 به شهر میلان ایتالیا اعزام‌ شد.

اتاق ایران و ایتالیا هیئت بزرگ اقتصادی مرکب از مدیران شرکت‌های مرتبط با رشته‌های نساجی، چرم، پاستا، مواد غذایی، پتروشیمی، معدن، قهوه، سازندگان عینک، ساختمان و برق را به سرپرستی آقای مهندس پورفلاح، ریاست اتاق و با حضورتعدادی از روسای اتاقهای استان‌ها‌ و برخی ازمدیران شرکت‌های مطرح و معتبر عضو اتاق جهت ملاقات با همتایان خود در تاریخ 8-5 آذر1398 ( 26-29 نوامبر سال 2019) به شهر میلان اعزام‌ نمود.
سمینار مشترکی با حضور سفیر و سرکنسول محترم ایران در ایتالیا، ریاست و دبیرکل اتاق ایران – ایتالیا، دبیرکل اتاق ایتالیا – ایران در رم، فعالان معتبر اقتصادی ایرانی و ایتالیایی، وکلا و مشاورین مالی، روز پنجشنبه 7 آذرماه (28 نوامبر 2019) برگزار شد.
این نشست پس از پخش سرود ملی دو کشور،با خوشامدگویی خانم مهندس شهابی، دبیرکل اتاق ایران – ایتالیا و ارائه توضیحاتی درباره اهداف حضور این هیئت در ایتالیا و معرفی سخنرانان، آغاز شد.
در ادامه آقای مهندس پورفلاح رئیس اتاق ایران – ایتالیا با اظهار خرسندی از حضور در جمع تجار ایتالیایی و تشکر از فراهم کنندگان این فرصت، اظهار نمود: اتاق ایران و ایتالیا قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین اتاق مشترک با یک کشور اروپایی در ایران است. این تشکل در حال حاضر دارای بیش از 5000 عضو ثبت شده می‌باشد، ما به کمک خواهرخوانده خود یعنی اتاق ایتالیا- ایران در رم طی سال‌های طولانی همکاری ، سعی کردیم تا سطح مبادلات تجاری بین دو کشور را افزایش داده و جهت رفع مسائل و مشکلات فعالان اقتصادی دو کشور، تلاش نمائیم.
مهندس پورفلاح رکوردهای بالای بدست آمده بویژه در سال‌های تحریم را نشان‌دهنده علاقه فعالان اقتصادی در حفظ و گسترش مبادلات اقتصادی میان ایران و ایتالیا دانست و افزود: تردیدی نیست که تحریم‌ها بر روند فعالیت‌های اقتصادی تاثیر گذاشته و رکوردها را نسبت به سالهای نه چندان دور که ایتالیا شریک اول تجاری ما در اروپا بود کاهش داده است. با این حال ما اطمینان داریم که این محدودیت‌ها در آینده رفع شده و حجم فعالیت‌های صنایع دو کشور و رکوردهای قبلی تجدید خواهد شد.
وی با بیان این که ما اینجا هستیم که تا عادی شدن شرایط، راه‌های حفظ و توسعه مبادلات تجاری خود را زنده نگه داریم، تصریح کرد: به شما اطمینان می‌دهیم که اتاق بازرگانی ایران و ایتالیا با استفاده از همراهی و همکاری اتاق ایتالیا-ایران و پشتیبانی اتاق ایران، تمام سعی خود را به کار می‌برد که مشکلات فعالان اقتصادی دو کشور را به حداقل برساند تا به کمک هم از این مرحله عبور کنیم.
مهندس پورفلاح در پایان سخنان خود از تجار و فعالان اقتصادی و مسئولان اتاق ایتالیا و ایران دعوت کرد تا نشست بعدی فعالان اقتصادی ایران وایتالیا در ابتدای سال 2020 به میزبانی تجار ایرانی و هیئت رئیسه اتاق ایران و ایتالیا، در تهران برگزار شود.
در این نشست ظرفیت‌های تجاری هردو کشور و شیوه‌های همکاری در شرایط تحریم مورد بحث و بررسی قرار گرفت و شرکت‌های ایرانی و ایتالیایی در مذاکرات B to B به مذاکره تجاری با طرف‌های خود پرداختند.
امیدواری به نزدیک‌تر شدن روابط تجاری دو کشور
در ادامه اجلاس آقای دکتر بیات، سفیر ایران در رم، ضمن اشاره به گذشته تاریخی، روابط محکم بین ایران و ایتالیا، و حمایت مقامات تجاری دو کشور، برلزوم افزایش فعالیت بخش خصوصی این کشورها و آمادگی کامل سفارت ایران در رم برای مساعدت و پشتیبانی همه‌جانبه از تجار ایرانی و ایتالیایی تأکید نمود.
دکتر بیات تصریح کرد: پس از معاهده برجام و امضای آن که با استقبال زیادی از شرکت‌های ایتالیایی مواجه شد، حجم مبادلات بین ایران و ایتالیا به رقم قابل توجهی رسید بطوریکه در سال‌های 2018،2017 ایتالیا اولین شریک تجاری ایران بود.
وی یادآور شد: پس از خروج یکجانبه امریکا از برجام و تحمیل فشار‌ها متاسفانه حجم مبادلات بین ایران و ایتالیا تا حدودی کاهش یافت، با این‌حال تعاملات تجاری کاملاً متوقف نشده و کماکان شاهد تداوم علاقمندی بخشی ازجامعه تجاری ایتالیا برای همکاری با همتایان ایرانی به‌دلیل مزیت‌های بازار ایران هستیم.
سفیر کشورمان در ایتالیا در پایان ضمن تاکید بر لزوم تنوع بخشی به تجارت کالاها و خدمات قابل مبادله میان دو کشور، گفت: اتحادیه اروپا تلاش کرده است تا راه‌های تبادل تجاری را ازطریق اینستکس ایجاد نماید که اگرچه تاکنون به نتیجه نهایی نرسیده است اما امیدوار هستیم به زودی اجرایی شود. علاوه بر این، کشورها نیز مستقلاً باید مترصد ایجاد راه‌حل‌های دیگری باشند که در همین راستا سفارت ایران در رم نیز اقداماتی را بعمل آورده است. وی همچنین در جهت رفع موانع و ارتقاء سطح مناسبات تجاری دو کشور در شرایط کنونی به اهمیت نقش بازرگانان بخش‌های خصوصی ایران و ایتالیا در اتخاذ راهکار‌های ابتکاری ومطمئن اشاره کرد.
در ادامه، آقای دکتر صولت” سرکنسول ایران در میلان که در این سمینار حضور داشت برگزاری این نشست را فرصت مغتنمی برای بازرگانان دو کشور توصیف و نسبت به اینکه مذاکرات دوجانبه تجاری شرکت‌ها قرین موفقیت و دربردارنده توافقات و منافع متقابل برایشان باشد ابراز امیدواری کرد.
سپس آقای داگاتا، دبیرکل اتاق ایتالیا- ایران در رم، نیز با اشاره به گذشته غنی تاریخی و سابقه درخشان تجاری میان ایران و ایتالیا، تاکید کرد: لازم است این دوکشور درصدد حفظ و توسعه روابط تجاری و بازرگانی فیمابین باشند و علیرغم تحریم‌های شدید وضع شده بتوانند روابط خود را حفظ نمایند و همچنان به فعالیت‌های اقتصادی خود ادامه دهند تا پس از رفع تحریم‌ها شاهد شکوفایی بیشتر این روابط باشیم.
پس از خاتمه سخنرانی‌ها، معرفی شرکت‌های ایرانی و ایتالیایی توسط دبیرکل اتاق ایران- ایتالیا در دستورکار قرار گرفت و به دنبال آن مذاکراتB to B هماهنگ شده توسط اتاق ایران-ایتالیا و اتاق ایتالیا – ایران آغاز گردید و 25 شرکت ایرانی به بحث و مذاکره تجاری با بیش از 40 شرکت از طرف‌های ایتالیایی خود پرداختند.
این سمینار که درساعت 09:00صبح آغاز گردیده بود در ساعت 14 با خاتمه جلسات B to B میان طرف‌های ایرانی و ایتالیایی پایان یافت. در حاشیه این سمینار مسئولین 2 اتاق مشترک نیز در زمینه مسائل فیمابین به بحث و تبادل نظر پرداختند.

فصلنامه45-ایران و مزیت‌های رقابتی

ایران و مزیت‌های رقابتی

مباحث مهم و بحث‌برانگیز اقتصادی همچون تولید، کسب سود، صادرات، ارزآوری، مزیت نسبی و مزیت رقابتی و… از مفاهیم پیچیده و مورد توجه هر کشوری در جهان است که تلاش دارند با مدیریت و بهره‌گیری از مکانیزم‌های منحصربه‌فرد دانش و تجربه خود به تولید و عرضه آنچه که به‌عنوان مزیت نسبی یا مزیت رقابتی آن‌ها محسوب می‌گردد بپردازند.

کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همواره با شناسایی ظرفیت‌های بالقوه خود سعی در کسب بازارهای جدیدی برای کالاها و خدمات خود دارد.

قرارگیری ایران در منطقه خاورمیانه، وجود  مرز مشترک با کشورهای ترکیه، عراق، پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، بزرگترین پایگاه صنعتی در حوزه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا MENA، دارا بودن منابع غنی هیدروکربنی، چهارمین کشور تولیدکننده نفت در جهان، سومین کشور دارای ذخایر گازی جهان، وجود منابع فکری در کنار نیروی جوان و تحصیل‌کرده ایران را به‌کشوری با ظرفیت‌های بسیاربالای اقتصادی تبدیل نموده است.

با جهانی شدن اقتصاد و تنگ شدن عرصه رقابت کشورها و شرکت‌هایی که محصولات و خدمات آن‌ها بر پایه پشتوانه غنی فکری، فرهنگی و با ایده‌های خلاقانه تولید و عرضه می‌شوند موفقیت بیشتری در بازارکسب نموده‌اند و رقابت برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی باید در زمینه‌هایی که دارای مزیت می‌باشند صورت گیرد.

از نظر سازمان همکاری اقتصادی و توسعهرقابت‌پذیری یعنی توانایی یک ملت در تولید کالاها و خدمات برای ارائه در بازارهای بین‌المللی و به‌طور همزمان حفظ یا ارتقاء سطح درآمد شهروندان در بلند مدت است.

با لحاظ نمودن موارد فوق این مقاله سعی برآن دارد که با نگاهی گذرا بر ‌نقاط قوت و ظرفیت‌های تولیدی، خدماتی، تحقیقاتی و انسانی کشور که بعضا دارای مزیت‌های نسبی و رقابتی می‌باشند اشاره‌ای به کم‌توجهی و غفلت از این زمینه‌های ارزشمند نماید.

جمعیت جوان و آماده به‌کار

نرخ بالای جمعیت جوان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در اقتصاد ایران یک مزیت محسوب می‌شود چنانچه برای این جمعیت مستعد با انگیزه زمینه‌های فعالیت  تحقیقاتی و اشتغال در رشته‌های مرتبط ایجاد شود برآیند آن در پیشرفت‌های علمی و فناوری، رشد و توسعه اقتصادی خواهد گردید.

محصولات کشاورزی

ایران در زمینه تولید برخی محصولات کشاورزی از گذشته تا امروز دارای ظرفیت‌های منحصربه‌فردی بوده و در جهان به‌عنوان یک کشور سرآمد در تولید این محصولات معرفی گردیده‌است. از جمله این محصولات می‌توان به‌موارد زیر اشاره نمود:

    خرما

 ایران به‌عنوان دومین تولیدکننده عمده خرما و یکی از بزرگترین صادرکنندگان آن در بازار جهانی شناخته شده‌است. کیفیت و تنوع، خرمای ایران را از سایر کشورهای تولیدکننده و صادرکننده آن متمایز ساخته ولی صادرات این محصول نیاز به برنامه‌ریزی در کلیه زمینه‌های مرتبط دارد.

    پسته

 نتایج حاصل از تحقیقات نشانگر حضور کشورهای ایران، آمریکا، آلمان و هنگ‌کنگ در صادرات پسته می‌باشد. همچنین بررسی‎‌ها حکایت از تخصصی‌تر شدن صادرات پسته در کشورهای آلمان، هنگ‌کنگ، هلند، ایتالیا و چین نسبت به ایران است که نشان می‌دهند این کشورها به الگوهای صادرات جهان نزدیک‌تر شده‌اند. پسته ایران دارای درجه‌بندی‌های متفاوتی بوده و طعم و کیفیت آن موجب شهرت پسته ایرانی گردیده که متاسفانه در این مورد نیز عدم مدیریت و شناخت بازارهای خارجی موجب از دست رفتن بسیاری از این بازارها شده‌است.

    گیاهان دارویی و دمنوش‌های گیاهی

حوزه گیاهان دارویی یکی از ارزآورترین، اقتصادی‌ترین و اشتغال‌زا ترین حوزه‌ها در ایران است. کشورهایی چون فرانسه، آلمان، کانادا، آمریکا و چین به‌سرعت درحال سرمایه‌گذاری بر روی این صنعت می‌باشند حال‌ آنکه خاستگاه بسیاری از گیاهان دارویی چون شیرین‌بیان، گل‌محمدی، زعفران، باریجه و… در ایران است.

همچنین تولید و صادرات دمنوش‌های گیاهی از پتانسیل‌های بالقوه کشور ما می‌باشد که دارای مزایای بسیاری برای سلامت، تولید داخلی، ایجاد اشتغال و ارزآوری با صادرات آن به‌کشورهای منطقه و حتی جهان می‌باشد.

شناخت ذائقه و نیاز کشورهای مختلف جهان، توجه خاص به بسته‌بندی می‌تواندسرمایه‌گذاری در این حوزه را بسیار سودآور نماید.

    فرش

فرش دستباف ایرانی از دوران صفویه به‌عنوان یکی از منابع مهم درآمد کشور محسوب می‌گردید و سال‌های متمادی این نوع فرش اولین و بالاترین ردیف ارزآوری صادرات غیرنفتی ایران و همچنین درصد قابل توجهی از اشتغال کل کشور را به‌خود اختصاص می‌داده در سال‌های اخیر کشورهای هندوستان، پاکستان و چین با سرمایه‌گذاری و الهام گرفتن از طرح‌های ایرانی بسیاری از بازارهای فرش ایرانی را تصاحب نموده‌اند.

    دارو

تحقیقات سالهای اخیر نشانگر فعالیت و رشد شرکت‌های موفق در عرصه تولید دارو می‌باشد. این تحقیقات نشان می‌دهد سهم ایران در صادرات دارو در بازار جهانی به‌جز برخی سالها دارای روند صعودی بوده‌است.

شرکت‌های دانش‌بنیان و موسسات درمانی با استفاده از سلول‌های بنیادین:

بهره‌گیری از مدیریت، دانش و تجربه و ایجاد تغییر در فرهنگ سازمانی موجب پیشرفت‌ و ایجاد مزیت‌های رقابتی برای برخی موسسات ایرانی همچون رویان گردیده که تخصص و شهرت آن موجب شده از سایر کشورهای منطقه به‌منظور درمان به ‌ایران سفر کرده و از خدمات این موسسه استفاده می‌نمایند. برخی از فعالیت‌های موسسه رویان عبارتند از:

 ایجاد پژوهشکده زیست شناسی و فناوری سلول‌های بنیادی که خود شامل گروه‌های پژوهشی سلول هاي بنيادي و زيست شناسي تكويني، فناوري نانو و زيست مواد، زيست پزشكي ترميمي، سلول درماني و زيست شناسي سامانه‌هاي مولكولي است. ایجاد پژوهشکده پزشکی تولید مثل رویان که در زمینه افزایش میزان باروری، سلامت جنین و بهبود سلامت جامعه فعالیت دارد. ایجاد پژوهشکده زیست‌فناوری که شامل گروه‌های پژوهشی مهندسي ژنتيك، زيست شناسي سلول جنسي و گروه زيست فناوري است و در زمینه تولید دام و محصولات وابسته مرتبط با زیست‌فناوری آن فعالیت می‌کند.

 

    گردشگری سلامت:

ایران با دارا بودن پزشکان مجرب، تکنولوژی پیشرفته آزمایشگاهی و تشخیص‌طبی به یکی از کشورهای جذاب به‌منظور سفر، درمان و استفاده از پایگاه‌های درمانی و سلامت بیماران تبدیل گردیده‌است.

عوامل و خط مشی‌هایی که ایران را در جهت توسعه بخش سفر و گردشگری جذاب می‌نماید عبارتند از:

    پایین بودن نرخ تعرفه خدمات آزمایشگاهی

    درمان‌های سلولی با استفاده از سلول‌های بنیادین

    درمان‌ بیماری‌های قلب و عروق، چشم‌پزشکی، سیستم گوارشی

         جراحی‌های زیبایی

    آموزش و اجرای استانداردهای از ایزو 15189 برای آزمایشگاه‌های تشخیص طبی

    وجود جاذبه‌های سلامتی طبیعی همچون چشمه‌های آب‌گرم و سرد، آب‌های دارای املاح معدنی، خاک‌های موثر بر سلامت و…

طبق بررسی‌ها ایران قادر است تا پایان برنامه چهارم توسعه 30% از هزینه‌های درمانی و بهداشتی کشور را از طریق صدور کالا، خدمان بهداشتی و توریسم درمانی فراهم کند.

درآمد این صنعت بسیار چشمگیر است و طبق آمار سازمان بهداشت جهانی سالانه حدود 50 میلیارد دلار صرف درآمد بیماران منطقه در کشورهای اروپایی و آمریکایی می‌شود که‌با برنامه‌ریزی و تامین زیرساخت‌ها می‌توان بخشی از درآمد را به‌سوی ایران هدایت نمود.

 

    تجهیز و فعال نمودن سواحل مکران

سواحل مکران واقع در جنوب شرقی ایران یکی از مناطق تاریخی و اصیل ایران با قدمتی چندین هزارساله می‌باشد. بندرچابهار محل اتصال دو کریدور ترانزیتی شمال- جنوب و شرق- غرب است و امکان برقراری راه ارتباطی با ترکمنستان، افغانستان، هند، ترکیه، عراق و جمهوری آذربایجان را دارد. موقعیت خاص جغرافیایی، واقع شدن در تنها بندر اقیانوسی ایران، ارتباط چند وجهی ریلی، دریایی، هوایی، سهولت دسترسی به بازارهای مصرفی آسیای میانه، نزدیکی به‌منابع انرژی، جاذبه توریستی و … از مزایای کم‌نظیر سواحل مکران است که با تامین و تجهیز زیرساخت‌ها موجب جذب سرمایه و ارزآوری منحصربه‌فردی می‌گردد.

    تولید پهبادها(پرنده هدایت‌پذیر از دور)

پهبادها، ماشین‌های پرنده کوچکی هستند که بدون سرنشین پرواز می‌کنند.

در ایران صنعت هوافضا یکی از حوزه‌های فناوری پیشرفته در کشور و دارای جایگاه ویژه‌ای در سند چشم‌انداز است که با مهندسی معکوس وارد مرحله نوآوری در این حوزه شده و امروزه علاوه بر صنایع نظامی در برنامه‌های غیر نظامی همچون اطفاء حریق‌های بزرگ به‌خصوص در جنگل‌های انبوه حرکت در مسیرهای خطرناک، صنعت، کشاورزی، امورتحقیقاتی و… کاربرد دارد.

بدیهی‌است که با بررسی‌های بیشتر می‌توان به‌موارد بی‌شماری از مزیت‌ها و ظرفیت‌ها در ایران اشاره نمود که برخی مغفول مانده‌اند و برخی نیازمند توجه و برنامه‌ریزی بیشتری می‌باشند.

فصلنامه45-سخن سردبیر

سخن سردبیر-حكمت كرونا

احمد پورفلاح

احمد پورفلاح

ریاست اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران و ایتالیا

بى اذن او: هيچ برگى از درخت نمى‌افتد…

هيچ موجى بر ساحل نمي‌كوبد…

و هيچ روزى جاى شب را نمي‌گيرد…

هر معلولى را علتيست و هر پديده‌اى را پديد آورنده‌اى

بپذيريم كه در مواجهه با پديدآورندگان و زمينه‌سازان زندگى، همواره بى‌مهابا و مغرورانه برخورد کرده‌ایم…

سيطره نفوذ خود را از دل زمين و عمق اقيانوس‌ها به كهكشان‌هاى ميليون‌ها سال نورى دور از ما كشانده بوديم…

چرخه طبيعت را به بازى گرفته و با مجموعه شكل‌دهندگان محيط زيست هر برخوردى را روا مي‌داشتيم…

يك كلام، نظم نوين اين كره خاكى را به بازى گرفته بوديم و با زياده‌خواهى و زياده‌روى هر تغييرى را جايز مي‌دانستيم و پراشتها به پيش ميتاختيم…

و هرگز تصور نمي‌كرديم يك موجود ريز ذره‌بينى راه را بر ما ببندد و بگويد به كجا چنين شتابان؟

حال دنيا با واقعيتى تلخ روبروست و خواه و ناخواه بايد در سيستم اداره و مديريت خود بر اين گردونه‌ی گرد بازنگرى نموده و طرحى نو در بياندازيم.

ما آدميان از هر نوع، اعم از انسان‌هاى قانع و دوستدار زندگى آرام، زياده‌طلبان و سيرى ناپذيران و مخربين محيط زيست وخودخواهان، بايد بپذيريم كه طبيعت مي‌تواند بى ما نيز به حيات خود ادامه دهد حتى بى دردسرتر…

درس بزرگ كرونا به ما در دو كلمه نهفته است: مهربان باشيم

بى ترديد با سونامى همه جا را درنورديده كرونا جز با باهم كاركردن و براى هم كاركردن نمي‌توان آسيب‌هاى اين پديده به شدت مرموز را نه تنها به زانو درآورد بلكه قدرى به عقب راند…

مي‌بايد:

عقل‌هايمان را با مهربانى روى هم بريزيم

سرمايه‌هايمان را بى خساست در اختيار بگذاريم (هر كشور به اندازه وسع خود و دور از پنهان كارى)

اطلاعات و دستاوردهاي‌مان را با شفافيت روى ميز بگذاريم.

و بپذيريم كه اگر ميخواهيم خود زنده بمانيم بايد كمك كنيم كه همسايه‌مان زنده بماند و اين فرصت به دست نمى‌آيد جز با مهربانى بى‌مرز، مهربانى بى‌خش و مهربانى پاك و سرچشمه گرفته از عمق وجود…

پس بياييم:

با خود مهربان باشيم.

با ديگرى از هر نژاد و هر دين و آيينى مهربان باشيم. به محيط زيست پيرامونمان و شكل‌دهندگان آن عشق بورزيم (اعم از پرندگان و چرندگان، گل‌ها و گياهان، رودخانه‌ها و درياها، كوه‌ها و دره‌ها، هوايى كه تنفس مي‌كنيم، آبى كه مي‌نوشيم و افقى كه به نظاره نشسته‌ايم).و به نحو اولى به انسان‌هاى جاى‌جاى اين كره خاكى…

نه تنها خشونت بلكه نامهربانى را در همه ابعاد آن كنار بگذاريم و با جهان پيرامونمان با دوستى و برادرى و برابرى برخورد نماييم و باز بپذيريم كه ما همه رهروان يك كاروانيم كه در مقابل هر راهزنى مي‌بايد به كمك هم ايستادگى و دفع شر نماييم.

اين بار رهزن باهوش ما كروناست

با مهربانى

همدلى

همراهى

و همكارى

دور از ساده‌انگارى

و دور از بى‌فكرى ساده‌لوحانه و به‌دورانداختن اين باور غلط كه مرگ براى همسايه است، پذيرفته‌شده‌هاى علم پزشکى را جدى انگاشته و آن را رعايت كنيم اين يعنى در ابتدا با خود مهربان باشيم و در روى پا ماندن خود كوتاهى نكنيم.

همديگر را دوست بداريم و براى زنده ماندنمان بى تعصب زنده ماندن ديگران را هدف قرار بدهيم.

شايد بزعم عده‌اى سخت باشد وليكن ناشدنى نيست

فقط مهربان باشيم

با خود

و با بقيه.