مجسمه داوود اولین و شاخصترین نماد در ستایش پدیدارشناختی انسان در آغاز عصر افول اسطورهها، قدیسین و قهرمانان افسانهای است. این اثر عظیم به ارتفاع ۵.۱۷ متر، سه برابر قد طبیعی انسان، بهتنهایی نماد تحول ژرفی است که در عصر رنسانس تحقق یافت و در پی آن، پیکربندی انسانی با تاکید بر جزئیات و تناسب بدن، جایگزین مجسمههای اساطیری و تمثالهای مذهبی در دنیای آفرینشهای هنری شد.
این تندیس زیبا، اینک صاحب برادر دوقلویی شده که خالق آن نه میکل آنژ بلکه دستگاه چاپگر سه بعدی است که این “برادر دوقلو” را در قلب اکسپو 2022 به نمایش گذاشت. تمامی جزئیات شاهکار میکلآنژ را که از سنگ مرمر ساخته شده مانند تمامی لکهها، شکستگیها، خوردگیهای سنگ را میتوان یک به یک در کار یکساله این کپی، بازیافت. خالقان این اثر میگویند با بازتاب تمامی جزییات شاهکار اصلی در کپی، میخواستهاند که به این برادر دوقلو، روح بخشند.
تنها تفاوت این کپی با اصل این است که تندیس داوود کپی وزنش ده بار کمتر از مجسمه اصلی در فلورانس ایتالیاست. مدیر گالری آکادمی فلورانس که تندیس اصلی داوود از سال ۱۸۷۳ در آن نگهداری میشود، این تندیس را نماد استقلال، زیبایی و قدرت میداند و در مصاحبهای در مورد ارسال این مجسمه اعلام کرد: چه چیزی بهتر از این مجسمه را میتوان جهت نشان دادن تولد دوباره ایتالیا و حتی جهان پس از پاندمی کووید ۱۹ یافت؟
ایتالیا به دلیل بازتولید مجسمه «داوود» اثر میکل آنژ و نمایش تحسین برانگیز آن در اکسپو 2020 دبی، مقام سوم را در بخش “بهترین تفسیر موضوع” در میان 72 پاویون منتخب از 192 کشور از آن خود کرد.
مجسمه داوود، نماد قدرت و زیبایی
براساس روایت مشهوری در کتاب مقدس، حضرت داوود، از پیامبران بنیاسرائیل، در نبردی نابرابر، بدون سلاح و تنها با قلابسنگ، جالوت شرور و غولپیکر را از پای درآورده و با شمشیر خود او سرش را از بدن جدا میکند. این روایت انجیلی انگیزه ای برای ”میکلآنژ” جوان شد، که مجسمه ”داوود” را در مقیاسی بزرگ، لیکن در هیبتی کاملاً انسانی، خلق کرده و این اسطوره کتب مقدس ادیان آسمانی را به اثر جاودانهای در تاریخ هنر مبدل سازد. داوود گرچه الگوی کاملی از شجاعت بینظیر، قدرت غیرمنتظره و استقامت شگفتانگیز بود، اما اثر میکلآنژ بیش از آنکه تندیسی در ستایش این شخصیت باشد، به نمادی از جمهوری فلورانس بهعنوان یک دولت شهر مستقل تبدیل شد.
تاریخ، از تلاش “مایکل آنجلو” بین سالهای ۱۵۰۱ تا ۱۵۰۴ برای ساخت این مجسمه حکایت دارد. پیش از میکل آنژ مسئولان اداره امور کلیسای فلورانس که بیشتر شامل افراد انجمن صاحب نفوذ لباسپوشان پشمی (Woolen Cloth Guild) بودند، طرحی مبنی برساختن ۱۲ مجسمه بزرگ از روایات عهد قدیم بر روی دیوارهای کلیسای سانتا را داشتند که فقط دو مجسمه از دوازده مجسمه توسط “دوناتلو” و دستیارش “آگوستینو” ساخته شد. بعدها در پی اشتیاق به ادامه این پروژه در سال ۱۴۶۴ مجدداً قراردادی مبنی بر ساخت مجسمه داوود با “آگوستینو” بسته شد اما وی موفق شد تنها شمایل ابتدایی پاها، مچ و قسمتی از لباس و فضای بین دو پای مجسمه را بسازد و در سال ۱۴۶۶ پس از مرگ استادش “دوناتلو” به دلایل نامعلومی دست از کار کشید، و درپی آن قراردادی با “آنتونیو روسلو” مبنی بر ادامه پروژه بسته شد که بلافاصله فسخ گردید.
متاسفانه سنگ مرمری که از معدنی در “کاررا” در شهری واقع در منطقه اپوان آلپ در شمال توسکانی بدست آمده بود، بصورت مجسمه نیمه ساخته، به مدت ۲۵ سال در حیاط کلیسا بدون حفاظ رها شده بود که در سال ۱۵۰۰، در فهرست داراییهای کارگاهی نیمهکاره رها شده کلیسا این تکه سنگ را شمایلی از “داوود” نامیدند یک سال بعد، اسناد بدست آمده حکایت از آن دارد که پس از یکسال تلاش بمنظور یافتن هنرمندی دیگر که بتواند این تکه سنگ بزرگ مرمری را تبدیل به اثری هنری کند. آنها دستور دادند تا استادی که در زمینه مجسمهسازی بر روی این گونه سنگهای بزرگ که نام «غولی که بر روی دوپا سوار است» مهارت دارد این پروژه را بررسی کرده و نظر نهایی خود را اعلام کند. گرچه لئوناردو داوینچی و بسیاری دیگر مورد مشاوره قرارگرفتند اما این “میکل آنژ” جوان بود که با وجود دارا بودن 26 سال سن توانست اپرای را متقاعد کند که پروژه را به وی بسپارند و به دنبال آن در ۱۶ آگوست ۱۵۰۱ میکل آنژ بهطور رسمی قراردادی مبنی بر ساخت مجسمه داوود با کلیسا منعقد کرد. او از شامگاه دوشنبه ۱۳ سپتامبر، یک ماه بعد از انعقاد قرارداد کار بر روی مجسمه را آغاز کرد، کاری که ۳ سال به طول انجامید. به تعبیر میکلآنژ ”هر سنگی مجسمهای در درون خود دارد و وظیفه مجسمهساز است که آنرا آزاد کند!” او وضعیت ایستادن داوود را با الهام از ژست هرکول؛ قهرمانی که پیوند عمیقی با شهر فلورانس دارد، طراحی کرد و لذا مجسمه با استقبال وسیع مردمی مواجه شد.
این مجسمه همچنین نمونهای ازسبک “کنتراپوستو”(Contrapposto ) شمایل انسان است. در اوج رنسانس سبک کنتراپوستو برداشتی از ویژگیهای مشخص ازمجسمههای آنتیک بود. همانطور که در مجسمه داوود میکلآنژ مشخص است: شمایل انسانی که تمام وزن بدن را روی یک پا انداخته و پای دیگر در حالت تعادل میباشد که این حالت موجب میشود رانها و شانههای مجسمه در زاویه متضاد هم قرار بگیرند، و یک حالت S مانند به کل بالاتنه بدهند. بعلاوه صورت مجسمه به سمت چپ میباشد درحالی که دست چپ به سمت شانه چپ تکیه کرده و”اسلینگ” (Sling، نوعی سلاح برای پرتاب سنگ) از پشتش رو به پایین آویزان است. مجسمه داوود “میکلآنژ” معروفترین اثرمجسمه سازی دوران رنسانس و سمبل قدرت و زیبایی جوانی بدن انسان تبدیل شده است. تناسب در این مجسمه بطور کامل رعایت نشده: سر و بالاتنه مقداری بزرگتر از پایین تنه ساخته شده، دستها نیز نسبتاً بزرگتر از حد معمول میباشند. بعضی معتقدند که این عدم تناسب به علت پیروی از سبک مانریست «Mannerist» میباشد درحالی که عدهای دیگر بر این باورند که چون از ابتدا قصد بر قرار گرفتن مجسمه بر روی دیوار بلند کلیسا بوده، این تناسب از زاویه پایین تر و دورتر درست جلوه میکند.
مجسمه داوود در جریان شورش سال ۱۵۷۱ آسیب دید، از این روی به گالری آکادمی هنرهای فلورانس انتقال یافت و تاکنون در آن مکان نگهداری میشود.
https://www.isna.ir/news
https://www.dw.com
https://fa.wikipedia.org/wiki
https://rezvanstone.ir/bl/statue-of-david