cropped

سخن سردبیر

کهن صنعت نساجی ایران

 ابتدا لازم است بمنظور ایجاد شناخت از صنعت کهن و اشتغال‌زای نساجی آمار اندکی از میزان ایجاد اشتغال این  صنعت و تاثیر آن  بر بدنه اقتصادی و اجتماعی کشور ذکر گردد.  بر اساس آمار و اطلاعات رسمی ،صنعت نساجی ایران  بالاترین سطح اشتغال در کشور را داراست. حدود300 هزار شغل مستقیم که به خودی خود گویای اهمیت بسیار زیاد این شاخه از صنعت است، تقریباً  6000 واحدصنعتی دارای پروانه بهره برداری که ۱۱% کل بنگاه های فعال در بخش صنعتی را به خود اختصاص می‌دهد حدود 9۰۰  هزار نفر  شاغل مستقیم  که ۲۱% کل شاغلین صنایع کشور محسوب می‌گردد و تعداد بسیار چشمگیری مشاغل غیر مستقیم که به واسطه  این صنعت ایجاد شده است، همه نشان‌دهنده توانمندی و اثر گذاری صنعت نساجی در میان دیگر صنایع کشور می‌باشد. از سوی دیگر صنعت نساجی به ویژه در کشور ما، صنعتی بومی و شناخته شده به حساب می‌آید. صنعتی که مادران و  پدران و اجدادمان از دیر باز   به آن مشغول بوده اند (نخ ریسی ، بافتن انواع  پارچه های  نخی و ابریشمی  ،قالیبافی ، نمدو گلیم و …) که در زمان  خود از نظر زیبایی وکیفیت بی نظیر بوده است .

بنظرم کمتر صنعتی را می‌توان یافت که چنین ارزش‌افزوده بالایی داشته باشد. پنبه‌ای که امروزه حدود هر کیلو به قیمت 110-100 هزار تومان خریداری می‌شود بعد از تبدیل به نخ و پارچه و در نهایت  لباسی که  با طرح‌ها  و شکل‌های گوناگون بر تن  همه مردم دنیا است، با ارزش افزوده بسیار بالایی  به فروش می‌رسد. صنعت نساجی علاوه بر اشتغال‌زایی و ارزش‌افزوده بالا ؛ نسبت به سایر صنایع سرمایه‌گذاری کمتری را می طلبد،  به عنوان مثال با حدود  ۲۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری ارزی  و ایجاد  یک واحد کامل و مدرن نساجی  حدود  دو هزار فرصت شغلی به وجود می‌آید در حالی‌که با سرمایه‌گذاری مشابه در سایر صنایع  چنین اشتغالی ایجاد نخواهد شد .  نکته حائز اهمیت  در مورد صنعت نساجی این که بیش از % ۹۵ این صنعت  متعلق به  بخش خصوصی است که  مزیتی آشکار است و دست‌اندرکاران این صنعت با تمام وجود برای حفظ، بقا و پیشرفت آن می‌کوشند.

متاسفانه در سال‌های اخیر تحریم‌های خارجی ناعادلانه و ظالمانه اثر گذار، ضربه سنگینی به حوزه نساجی هم وارد کرد  و علیرغم غلبه تولیدکنندگان بر تحریم، صدمات ناشی از این صنعت همچنان از تحریم‌های داخلی که اثر آن اگر بیشتر از تحریم‌های  خارجی نباشد، کمتر نیست، چرا که تجربه  نشان داد با داشتن  امکانات و استعداد جوانان توانا و برومند کشور، تا حد زیادی می‌توان تحریم‌های خارجی را کم‌اثر کرد که اکثراً برآمده از قوانین و دستورالعمل‌های هیئت حاکمه کشور است، امکان مقابله وجود ندارد.  امید است  در چنین شرایط حساسی  دست‌کم شاهد رفع موانع و مشکلات  فراوان داخلی  باشیم  تا صنعتگران علاقمند کشور نگران قوانین و دستورالعمهای مشکل آفرین و عطف به ماسبق شده‌ای که مانع کار و پیشرفتشان می‌گردد، نباشند.

تأمین مواد اولیه همواره دغدغه اصلی و همیشگی دست اندرکاران صنعت نساجی بوده است،  برای مثال  برداشت پنبه بعنوان ماد اولیه  اصلی این صنعت  در سالهای  اخیر حدود 60-50 هزار تن بوده و این، یعنی  کمبود حدود 130 هزار تن  پنبه که باید از طریق واردات تأمین گردد. در چنین شرایطی، وضع تعرفه گمرگی و سود بازرگانی برای این ماده اولیه ظلمی آشکار  به تولید کننده داخلی و کمکی آشکارتر به رقبای خارجی  است . البته در زمینه تأمین مواد اولیه مصنوعی؛ خوشبختانه شرکت‌های پتروشیمی داخلی  با همت جوانان و متخصصین  توانای کشور   به وفور این مواد را تولید می‌کنند اما مشکل اصلی  در بخش توزیع وجود دارد و واحدهای تولیدی برای تامین نیاز خود می‌بایست  راه پر پیچ و خمی را  طی کنند. درخواست  صنعتگران  نساج کشور  از دولتمردان و تولیدکنندگان مواد اولیه مصنوعی و پترو شیمی های  توانمند  داخلی  عرضه این مواددر داخل کشور حداقل به همان قیمت صادراتی و به مقدار  کافی از طریق بورس است چرا که هر راهی جز این روش  مشکل زا ست  و رانت و فساد را با خود به دنبال خواهد داشت .  طبعا “این عرضه باید به صورت درست ونه به صورت قطره چکانی صورت پذیرد زیرا به دلیل  رقابت بین صنعتگران نیازمند به  مواد اولیه  عرضه  شده  در بورس کالا،  قیمت مواد اولیه بدلیل همین رقابت، بعضا تا  60 درصد (که ناشی از عرضه اندک آن است) بالاتر خواهد رفت و  نتیجه آن   بالا رفتن بیش از حد قیمت تمام شده محصولات نهایی است  که در چنین شرایطی قادر به رقابت در بازار سایر رقبا مانند چین ، ترکیه و…… نخواهیم بود.

نکته تاسف بار دیگر در خصوص قیمت‌گذاری هفتگی مواد اولیه پتروشیمی و محاسبه آن بر مبنای نرخ روز دلار است  در صورتیکه ما درکشورایران  زندگی و کار میکنیم و واحد و معیار پولی ما می بایستی ریال باشد و نه دلار

 تأمین نقدینگی، یکی از مسائل بسیار مهم و حائز اهمیت است. محاسباتی که در گذشته نه چندان دور  در رابطه با نقدینگی مورد نیاز واحدها ی صنعتی  بعمل آمده  بر مبنای دلار  با نرخی  بمراتب پایین تر از امروز بوده است   ولی طی این مدت دلار رشد  بسیار دور از تصوری داشته و به همان نسبت  و شاید هم  بیشتر هزینه‌های داخلی همچون دستمزد ، انرژی ، حمل و نقل و………..نیز بالا رفته است و ازآنجایی‌که بانک‌های ما متاسفانه صنعت محور نیستند، تمایل چندانی  به همکاری با بخش صنعتی ندارند. اما آنچه مسلم است نیاز واحدهای صنعتی به بانک و از طرف دیگر بانک به مشتری واقعی صنعتی،  اصلی است انکار ناپذیر و باید بانک‌ها بستری فراهم کنند تا صنعت بتواند  با استفاده صحیح از منابع بانکی کشور روی پای خود بایستد. مزید بر همه این مسائل صدور آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌های مختلف و مکرر و خلق الساعه  بانکی و دولتی است که  مشابه ایجاد دست‌انداز بر سر راه صنعت بوده  وموجب  آسیب‌های اساسی به صنعت و اشتغال می‌گردد.

فارغ از همه مشکلاتی که بیان شد؛ بزرگترین سرمایه ما در راه توسعه و پیشرفت این صنعت کهن، بهره‌مندی از  منابع  لایزال طبیعی، مراکز آموزشی با کیفیت و وجود جوانان مستعد و هوشمندی است که  کمتر از این منابع استفاده می‌شود از این‌رو باید امکاناتی فراهم نمود که جوانانمان مجبور، به ترک کشور نشده و بتوانیم از  امکانات و استعدادهای خدادادی خودمان در همین مرز و بوم بتوانیم حداکثر بهره را ببریم .

کشور ما از نظر موقعیت جغرافیایی در منطقه‌ای قرار دارد که همسایگان آن مصرف‌کنندگان و علاقمندان به خرید  محصولات تولیدی ما  هستند. یکی از شروط مهم برای این مهم، قیمت تمام شده مناسب  و کیفیت محصولات است که از هر نظر  قابل رقابت با محصولات  دیگر کشورها باشد. این در حالی است که قیمت تمام شده بسیاری از محصولات تولید شده در کشور گران‌تر از نمونه‌های مشابه  کشور های دیگر است  از جمله دلایل آن هم می‌توان به بهره های بالای  بانکی ،کمبود  مواد  اولیه  با کیفیت و مناسب ، به روز نبودن ماشین آلات  تولیدی   ( بدلیل عدم امکان واردات  آن در سالهای اخیر ) قوانین و مقررات دست و پا گیر و قدیمی، عوارض گونا گون دولتی،  تعطیلات بیشمار سالیانه  بخصوص تعطیلات  وسط هفته و متاسفانه اخیرا قطع مکرر برق در شهرک‌های صنعتی و واحدهای تولیدی اشاره نمود که دقیقاً در نقطه مقابل سایر کشورهای صنعتی مطرح در سطح جهانی قرار دارد.

 بدیهی است صنعتگران این کشور هیچگاه  باهمه سختیها  از مشکلات  نهراسیده‌اند  و با تمام توان در تلاش هستند تا از شکست‌های خود نردبان ترقی  بسازند، انتظار ما از دولتمردان  بویژه  در حوزه صنعت نساجی، تأمین مواد اولیه، تأمین نقدینگی برای صنعت وحذف قوانین و مقررات دست و پاگیر، فراهم  نمودن زمینه فرهنگی و تجاری جهت  امکان صادرات کالای ایرانی  و توجه  بیشتر وبیشتر به این صنعت بومی و اشتغال زاست بطور جد انتظار داریم دولت از صادرات محصولات خام پتروشیمی بعنوان ماده اولیه مورد نیاز صنایع داخلی جلوگیری نماید  تا این  مواد اولیه  ارزشمند بعد از تبدیل به کالای نهایی با ارزش‌افزوده چندین برابر صادر و ارز آن در این شرایط حساس به خزانه دولت برگردد، خام فروشی مواد اولیه مورد تایید هیچ فرد دلسوز و  علاقمند به پیشرفت ، آبادانی و ایجاد اشتغال و نام پر افتخار کشور نیست.

دولت باید با بررسی‌های همه جانبه بداند، صنعت نساجی در اشتغال‌زایی، ایجاد ارزش ‌افزوده، صادرات و به خصوص در قدمت  چندین هزار ساله  چه جایگاه ویژه‌ای دارد. استفاده از پیشنهادات و نظرات تشکل‌ها ی تخصصی که برآمده از خرد جمعی اعضای آن و تولیدکنندگان این صنعت است، کاری بسیار درست، منطقی و راه‌گشاست. قطعاً قانون و دستورالعملی که ناشی از تبادل نظر و فکر جمعی باشد موثرتر از قوانین و دستور العهایی است که پشت درب‌های بسته تصویب می‌شود.

  • کلام پایانی….

به لطف خدا با وجود تمامی مشکلات داخلی و خارجی،  سختی‌ها و تحریم‌های ظالمانه ،  قوانین و دستور العمهای بازدارنده  داخلی مثل دستور العمل ذینفع واحد ، قوانین و دستورالعملهای سخت و شاید بی موقع بیمه های اجتماعی ،  قانون کارهای سخت و زیان آور، بهداشت محیط زیست  عدم اجرای درست قانون خوب مالیات برارزش افزوده، دستور العمل قطع مکرر برق در واحد های صنعتی و صدها مورد دیگر صنعتگران کشور  به امید روزهای بهترتاکنون با مشکلات مردانه مقابله کرده اند  و نگذاشته اند  که روحیه، نا امیدی و یاس بر  همکاران واحدهای تحت نظرشان   مستولی  گرددو چراغ ولو کم سو ی تولید خاموش گردد ،  باید قدر این  روحیه ، اعتقاد و سخت کوشی را دانست. اما به طور قطع مردم ایران با پشتوانه  تاریخی  چندین هزار ساله و بهره‌مندی از امکانات فراوان  خدا دادی که برترین آنها وجود  جوانان  برومند  و توانای این مرز و بوم است، شایسته زندگی بهتری می‌باشند  امید است با همدلی و خرد جمعی،  صنعت نساجی  و صنعتگران آن  و همه صنایع کشور و زنان و مردان بزرگ این سرزمین مقدس شاهد روزهای شکوفایی و رسیدن به جایگاهی که شایسته آن می باشند بوده باشند .

عکس سخن سردبیر49

سخن سردبیر

مروری بر آن چه که بر صنعت کاشی و سرامیک رفته و می‌رود …

سر منشاء تولید کاشی و سرامیک از سفالگری می‌آید که نخستین آثار آن در ایران ظاهر شده و به حدود ۱۰۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح می‌رسد. البته باستان‌شناسان عقیده دارند که بشر اولیه در حدود ۲۴۰۰۰ سال پیش سرامیک‌های اولیه را اختراع نمود.
اگرچه امروز دیگر دایناسورها را به صورت زنده نمی‌توانیم ببینیم ولیکن کاشی و سرامیک هم عصر آن‌ها را، در جای جای عمارت های قدیمی و عملیات حفاری می توانیم مشاهده و لمس نمائیم. ناگفته نماند که مصری‌ها و چینی‌ها و حتی ژاپنی‌ها هم در زمینه این هنر از زمان‌های دور، سابقه و تجربه داشته‌اند… .
در قرن پانزدهم کاشی‌هائی با لعاب اکسید فلز در ایتالیا متداول شد و بتدریج دامنه آن به اسپانیا و هلند و فرانسه و انگلیس نیز رسید.
کاشی (Tile) نام خود را از قوم آریایی‌نژاد به نام کاش گرفته است و ریشه آن از کلمه لاتین(TEGVIA) می‌باشد که مترادف فرانسوی(TUILE) بوده و به معنای گل پخته و کلمه انگلیسی Tile می‌باشد. کلمه سرامیک (ceramic) نیز از ریشه یونانی آن کراموس (keramos) گرفته شده و به معنی سفالگری( pottery) است.
تفاوت کاشی و سرامیک در استحکام و ضخامت آن است. سرامیک ضخیم‌تر و مقاوم‌تر می‌باشد. از نظر تولید جهانی ایتالیا، اسپانیا و ترکیه دارای رتبه اول تا سوم در این صنعت می‌باشند، اولین کارخانه کاشی‌سازی در ایران بنام “کاشی ایرانا” بصورت صنعتی در سال ۱۳۳۹ احداث گردید.
کاشی‌های اولیه بصورت خام و زمخت بودند ولیکن با تغییر تدریجی روش تولید، طراحی و ساخت کوره‌های جدید، اختراع چرخ کوزه‌گری و نیز رنگ‌آمیزی و لعاب کاری، نقاشی و زیباسازی بتدریج این پدیده تکامل یافت و در طرح،کیفیت و مقاومت دچار تحولی غیرقابل تصور شد. نمونه‌های زیبای نقاشی‌شده و حتی طلاکاری شده را نه تنها در جای‌جای ساختمان‌های قدیمی، کاخ‌ها، کلیساها و مساجد می‌بینیم بلکه استفاده از آن در ساختمان‌های جدید نیز کاربردهای بسیار بالائی دارد.
استاد “علی پنجه‌پور” از مشهورترین استادان کاشی کاری در ایران است.
صنعت سرامیک محدود به ساخت و تولید کاشی نیست بلکه ساخت ظروف نفیس با نقاشی‌های زیبا و طلاکاری‌شده نیز از دستاوردهای هنری این حوزه می‌باشد.
قبل از انقلاب میزان تولید کاشی در ایران حدود ۱۲ میلیون‌متر مربع بود، بعد از انقلاب با سرمایه‌گذاری‌های خوبی که روی صنعت کاشی و سرامیک بعمل آمد، تولید آن افزایش یافت، بطوریکه در حال حاضر بیش از ۱۱۰ میلیون‌متر مربع ظرفیت تولید کاشی و سرامیک در ایران است.
این افزایش ظرفیت هم برای تامین نیاز داخلی و هم برای اهداف صادراتی صورت گرفت که متاسفانه با وضع تحریم‌ها، شانس صادرات این محصول همانند خیلی از محصولات صنعتی و کشاورزی ایران از دست رفت و بسیاری از تولیدکنندگان کاشی و سرامیک و حتی سازندگان ظروف چینی امروز با مشکل عدم جذب تولیداتشان به بازار انبارهایی پر از محصولات تولیدی در انتظار مصرف یا صادرات مواجه می‌باشند.
امید است با عملیاتی شدن مجدد برجام و رفع تحریم ها این صنعت ارزشمند و ارز آور بتواند دوباره جان بگیرد…

عکس سخن سردبیر49

سخن سردبیر

در روایت‌ها و افسانه‌های اساطیری آمده است که حضرت آدم بدلیل خوردن یک سیب از بهشت رانده شد با قدری تامل نقش تغذیه را از اولین روز شکل‌گیری جهان هستی می‌توانیم در ذهن خود تجسم نمائیم.

امروزه با نزدیک‌شدن ملت‌ها در دهکده جهانی، به خوراک صرفا عاملی برای تولید انرژی برای زنده ماندن نگاه نمی‌شود. جابه‌جایی روزانه میلیون‌ها انسان به مناطق گوناگون و دور شدن از زیستگاه‌های اولیه، و ناگزیر آشامیدن و خوردن خوردنی‌ها و غذاهای متفاوت به غذا معنای دیگری داده است. می‌توان غذا را بعد از زبان عاملی مهم در ارتباط ملت‌ها و ملیت‌ها دانست. مزه، ترکیب، رنگ و بوی غذا در سرزمین‌های گوناگون نشان‌دهنده سلیقه و هنرمندی انسان‌های ساکن در سرزمین‌های مختلف است و عملاً یک پدیده خوبست که با این تلنگر هر یک از ما از امروز نگاهی متفاوت به این دستاورد بی‌مانند بیاندازیم و هریک با ایفای نقش خود در بالا بردن کیفیت و مصرف درست، امکان برخورداری از آن را نه تنها برای خود، خانواده و اطرافیان خود فراهم کنیم، بلکه در هر نوبت که لقمه‌ای را در دهانمان می‌گذاریم یادمان باشد میلیون‌ها انسان گرسنه در جای جای این جهان خاکی در حسرت یک وعده غذای گرم یا یک لیوان آب آشامیدنی، روز را به شب می‌رسانند و بعضا جان خود را بدلیل بی‌غذایی از دست می‌دهند.

غذا اساسی‌ترین نیاز انسان برای زنده ماندن و ادامه حیات است.

سخن سردبیر

برای تنفس، تحرک، گردش خون و انجام کار و فعالیت روزانه انسان به انرژی نیاز دارد. کالری واحد انرژی است که انسان‌ها متناسب به سن و وزن و نوع فعالیت خود می‌باید توسط تغذیه آن را جذب بدن نمایند.

غذایی که می‌خوریم تقریبا حاوی 40 ماده بسیار مهم به نام عوامل مغذی می‌باشد که میباید روزانه به بدن برسد.

تا اوایل سده 19 میلادی، مفهوم غذا خوردن فقط پر کردن شکم بود.احساس گرسنگی بشر را وادار می‌کرد تا آنچه را که در دسترس خود میدید بدون توجه به کیفیت و کمیت، آن را به معده خود وارد نماید. شهرنشینی موجب تغییرات زیادی در الگوی مصرف و تغذیه شد. برابر نوشتارهای تاریخی، اولین اجتماعات شهرنشینی در آسیای غربی ، مصر و یونان به وجود آمدند. بنا بر روایتی، ایران اولین کشور جهان است که انسان‌های اولیه ساکن در آن برای تامین نیاز غذایی خود به کشاورزی ، پرورش دام ، شکار و صید ماهی می‌پرداختند. دو تن از متخصصین و صاحب نظران بزرگ دنیا یعنی آقای آرتور کیت و دکتر ارنست هرتسفیلد در کتابی به نام صنایع ایران ثابت کرده اند که کشاورزی و تمدن از فلات ایران نظیر منطقه شوشتر ، دامغان ، تخت جمشید و تپه سیلک کاشان شروع شده و به سایر مناطق بسط داده شده است و نوشتار این مجموعه نشان می‌دهد که تاریخ کشاورزی ایران به بیش از 6000 سال پیش بر می‌گردد.

در تاریخ یونان آمده که برای تقویت روح، هرگز نباید تغذیه جسم را فراموش کرد و از زبان اندیشمندان زیادی نقل است که خوردن یکی از سه لذت اساسی در زندگی انسان‌ها می‌باشد.

از سال 1945 ، از سوی سازمان جهانی غذا و دارو(فائو)، روز 16 اکتبر (24مهرماه) روز جهانی غذا نامیده شد و بسیاری از کشورها یک هفته از سال را  به عنوان هفته غذا در برنامه جشن‌های خود قرارداده‌اند.

اولین کتاب آشپزی در قرن دوم میلادی در یونان به چاپ رسیده است. در سال 1917 نخستین انجمن مربوط به رژیم‌دانان تغذیه توسط گروهی از کارشناسان تغذیه در آمریکا تاسیس شد. امروزه از تغذیه نه تنها به عنوان تامین کننده انرژی بدن استفاده می‌شود بلکه در درمان خیلی از بیماری‌های جسمی و حتی روحی کاربرد مکانیزم‌های مربوط به تغذیه به جای دارو دارای نقش اساسی می‌باشد.

دانش‌آموختگان رشته رژیم‌شناسی (Dietetics) باید تمام اطلاعات و دانش خود را در راه کمک به برقراری و سلامت بشر بکار گیرند. اصطلاح رژیم درمانی یا درمان با رژیم (Diet-therapy) به معنای استفاده از رژیم غذایی نه فقط برای بیماران بلکه برای افراد سالم نیز بکار گرفته می‌شود.

فراموش نکنیم که صادرات و واردات مواد غذایی حجم قابل توجهی از تعاملات اقتصادی جهانی را به خود اختصاص داده هر ملتی تلاش می‌کند که از این سفره گسترده جهانی سهم بیشتری به خود اختصاص دهد. کشور بزرگ، ایران علیرغم دارا بودن تنوع آب و هوایی و پیشینه مرتبط با محصولات و خوراکی‌ها به دلایل گوناگون(که مجال طرح آن در این نوشتار نیست) متاسفانه نتوانسته درحد مورد انتظار فعال باشد.

فصلنامه48-سخن سردبیر

سخن سردبیر-زيبايى، پاكيزگى و خودآرايى

خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد.

نگاهمان را به پيرامونمان بدوزيم ، در چشم انداز كائنات كه بشر نقشى در آفرينش، بوجود آوردن و ساختن آن ندارد نشانى از ناموزونى و زشتى مي‌بينيد؟ قطعا خير…اين مقدمه بدان معنا نيست كه به اين نظريه برسیم كه همه انسان‌ها زشتى آفرينند……

در چرخه طبيعت يك چشم انداز نازيبا مي‌بينید؟ آسمان ،دريا؟، كوه؟دره، تپه و…

هيچ فكر كرده‌ايد كه اگر آسمان زرد و دريا قهوه‌اى بود و چمنزارها و علفزارها قرمز، هرگز نمي‌توانست اينچنين چشم‌نواز و دل‌انگيز باشد (شايد بگوييد در آنصورت حس و حال ما متمايل به اين رنگ‌ها مي‌شد….اين تفكر انتزاعي و منفى نگريست كه ما را از واقعيات و بديهيات دور مي‌سازد….).

هر گز به تركيب طرح‌ها و رنگ‌هاى گلها تامل و تفكر نموده‌ايد؟ هرگز انديشيده‌ايد كه گل نرگس، رز، مريم، اقاقيا و….و…..و……زيباتر و خوشرنگ‌تر و خوش بوتر از اين باشد؟

هيچ وقت به شكل و رنگ ميوه‌ها و مزه آنها توجه نموده‌ايد ؟ اگر گيلاس چهار گوش بود و هلو استوانه‌اي و خيار شبيه ستاره دريايي، آيا لذتى كه امروز از نگاه كردن و خوردن آن مي‌برديم مشابه هماني بود كه امروز مي‌بريم؟ نگاهى به پرندگان ماهى‌ها و جانوران بياندازيم، آيا قنارى، طاووس، پلنگ ….و….مي‌توانست زيباتر از اين باشد؟ و اصولا فلسفه اين همه تنوع در رنگ و طرح و تنوع در شكل و مزه گونه‌هاى گوناگون براى چيست؟ آيا جز اينست كه تنوع و زيبایى را در حد كمال به ادميان اهداء نمايد.

ترديد نكنيم كه نقاش روزگار و آفريننده هستى‌ها در حد كمال همه آفريده‌هايش را زيبا ساخته و زيبا دوست دارد… شايد در اين مجال اندک نمي‌شد در زيباانديشى و خلق زيبايي‌ها نگرشى هم به آناتومى انسان‌ها داشته باشیم….حتى به زيبايي در كلام و رفتار مي‌پرداختيم كه جامعه امروز سخت نياز به بازآموزي و آويزه گوش نمودن آن را دارد، آيا تاكنون از مردان واقعى خدا، فلاسفه، ادبا و دانشمندان هر گز سخنى نازيبا و سخيف شنيده‌ايد؟ قطعا خير….

در يك جمع‌بندي مي‌گويم كه زيبايي در هر پديده‌اى هدف اصلى از خلقت توسط خالق هستى و كائنات بوده و هست..

وما آدميان كه خودرا فخر عالم لايتناهى و آفريده برتر اين چرخه هستى مي‌دانيم مي‌بايد همه تلاشمان در حفظ نعمت ها وزيبائي‌هاى به ارمغان داده شده در اين كره خاكى و زيباتر نمودن همه اين تحفه‌هاى رايگان خداوندى باشد…..

و بالاخره:

زندگى زيباست اى زيبا پسند، زيبه انديشان به زيبايى رسند

انقدر زيباست اين بى‌بازگشت، كزبرايش مي‌توان از جان گذشت

و حيف است كه اين نوشتار را مرور دوباره‌اى نكنيم:

زندگى خالى نيست

مهربانى هست، سيب هست، ايمان هست

آرى تا شقايق هست ( وزيبايى) زندگى بايدكرد.

ناگفته‌هایی از محک

ناگفته‌هایی از محک

مصاحبه‌ای با آقای احمد پورفلاح ریاست اتاق مشترک ایران و ایتالیا و از بنیانگذاران موسسه محک با عنوان ناگفته‌هایی از محک و از همه آنهایی که این موسسه مردمی تاثیرگذار را ایجاد و اداره کردند و مدیریت خواهند نمود.

دنیای بهتر: آقای پورفلاح شما که از بنیان گذاران اولیه محک هستید لطفا بفرمائید محک یعنی چه؟

 پورفلاح: محک مخفف موسسه حمایت از کودکان است که البته برابر اساسنامه و مجوزهای صادره این حمایت در زمینه درمان سرطان کودکان (تا سن 14 سال) می‌باشد.

ناگفته‌هایی از محک

دنیای بهتر: مبنا و فلسفه تشکیل محک چه بود؟

پورفلاح: حدوداً بیش از 35 سال پیش و به دنبال ابتلاء به سرطان دختر کوچک یکی از دوستان (خانم سعیده قدس و آقای نادر شریفی) و تحمل مراحل پیچیده و نفس گیر درمان این دختر نازنین (و خدا را شکر بهبود کامل ایشان)،خانم سعیده قدس که سختی مواجه با این پدیده طاقت‌فرسا را با رگ و پی لمس کرده بود، در جمع تعداد معدودی از دوستان پیشنهاد تشکیل هسته‌ای از یاران علاقمند به این مسئولیت اجتماعی یعنی کمک به خانواده‌های دردمندی که فرزند و یا فرزندانشان درگیر این بیماری کشنده شده‌اند یا خواهند شد را در میان گذاشته و با همت ایشان و این داوطلبین پایه اولیه محک گذاشته شد.

دنیای بهتر :از روز اول این هسته بصورتی رسمی کار خود را شروع کرد؟

پورفلاح: خیر،در سال های اولیه با جمع آوری منابع و کمک‌ها از طرف این کارگروه و با برگزاری بازارهای دوستانه و خانوادگی (تولید و فروش ملحفه و روبالشتی،شیرینی‌جات خانگی، تابلو خط و نقاشی، صنایع‌دستی، گلدوزی وقلاب دوزی،کتاب‌های اهدایی و …) پول جمع‌آوری و مستقیماً در اختیار اولیاء کودکان مبتلا در چند بیمارستان دارای بخش سرطان اطفال گذاشته می‌شد. تعدادی هم پزشک متخصص سرطان کودکان همراه این تیم بودکه به رایگان به مداوای بچه‌های مبتلا می‌پرداختند… .

دنیای بهتر: می‌توانید تعدادی از همراهان اولیه کانون را نام ببرید؟

پورفلاح: نام بردن از همه آنها مشکل است و مسلماً در حافظه ام نمی‌باشد و از قلم افتادن نام تعدادی، باعث بی‌حرمتی به آنها و همت و زحمتشان خواهد شد.

دنیای بهتر: تا حد امکان اسامی را بفرمایید.

پورفلاح: بغیر از خانم سعیده قدس می‌توان از آقای صمد طاهری و همسرشان خانم شهلا طاهری حکاک، آقای دکتر فرخ شیبانی و همسرشان خانم سهیلا سیاه‌پوش، آقای دکتر مردآویژ آل بویه، شادروان دکتر امیر فیض و همسرشان خانم لادن آراسته، شادروان خانم پروفسور پروانه وثوق، آقای دکتر رضا رفیعی و همسرشان خانم آذر کیوان، آقای مهندس محسن خلیلی، آقای سرهنگ میر‌فانی، شادروان مه آبادی، آقای مهندس شجاع نیا، خانم پریوش لاجوردی، آقای مهندس مبشری و همسرشان سرکار خانم سهی شکرایی، آقای مهندس علیرضا قهاری ، خانم منیر توکلی، خانم ناهید دیرکوند، خانم مریم خشکباری‌ها ، آقای دکتر احمدیان و اینجانب (احمد پورفلاح).

و تعداد زیادی همراه به عنوان مددکار و مددیار که نام تعدادی از آنها را که به یاد دارم : مرحومه خانم بیرجندی، مرحومه خانم سارا جهان بیگلری، مرحومه خانم صدیقه صدری، خانم شیرین صدیق نژاد، خانم منیژه محمودیان، خانم نجار زاده، خانم هایده وارثیان، خانم صدری، خانم وثوقی، خانم عدل، خانم فرشیده میر بغداد آبادی، خانم فرشته توکلی، خانم بدری نانکلی ، خانم صفا نما و همچنین تعدادی از جوانان تحصیلکرده، با اخلاق و با اخلاص    در گروه شاخه جوانان محک و شورای جوانان محک چون: خانم سارا محمدیان،  آقای مجید عدل، آقای افشین افشار، آقای نادر شیبانی، آقای نیما رشیدزاده، خانم غزال چگینی، خانم مهین کاشانی، آقای نادر طالبی، آقای پارسوا سلحشور فرد، آقای بروجردی، خانم یاسمین زرگری و خانم لیلی خطیب لو، آقای پاشا پورفلاح و آقای نیوشا سالاروند، آقای علی فیاض منش، آقایان شهرام و اشکان شریفی، آقای نوشا سعیدی، خانم آلاله سعیدی،خانم المیرا عافیت، خانم ماهنوش صفا نما، آقای محمد شعبانی و خانم اردلان ابراهیمی نیا.

دنیای بهتر : آیا محک را در ارائه خدمات در بخش قبل از ثبت رسمی موفق می‌دانید؟

پورفلاح: بسیار، جمع‌آوری و توزیع کمک‌ها و ارائه خدمات اگرچه به صورت سیستمی و رسمی نبود، ولیکن تاثیر بسیار زیادی در ایجاد امیدواری و دلگرمی در خانواد‌ه‌های گرفتار و درگیر با سرطان کودکانشان داشت.

دنیای بهتر: شما در چندین نوبت مشکل خانواده‌های درگیر با مسئله سرطان کودک و کودکانشان را عنوان نمودید ممکن است در این مورد بیشتر توضیح بدهید.

پورفلاح : بله،وقتی در خانواده‌ای سرطان در یک یا چند کودکشان خود را نشان می‌دهد این خانواده اگر هم مشکل در اداره هزینه‌های متعارف خانواده‌شان را نداشته باشند بتدریج و با توجه به هزینه های کمرشکن درمان دچار تنگنای مالی شده و این تنگدستی خانواده‌ها را در معرض انواع ناراحتی‌های روحی و عصبی و متلاشی شدن قرار می‌دهد.

این یک اصل نیست ولیکن متاسفانه این عارضه در خانواده‌های کمتر برخوردار و غیر برخوردار بیشتر دیده می‌شود.

اگر این خانواده ساکن شهرها و روستاهای دورافتاده باشند گرفتاری رفت و آمد به تهران یا مراکز استان‌ها فشار بیشتری برگرده نان آآآوران خانواده می‌آورد و موجب درهم‌ریختگی رفتاری و عصبیت‌های روحی و حتی ناتوانی جسمی در والدین می‌گردد. متاسفانه دیده شده که بروز این بلیه و ناگزیر معطوف شدن توجه و منابع به کودک بیمار، ایجاد حسد را در سایر کودکان یک خانواده موجب گردیده بشکلی که اقدام به آزار و اذیت و در پاره‌ای موارد اقدام در جهت حذف فیزیکی کودک بیمار در خانواده را نموده است. مسئله تاب مشکلات را نیاوردن و اقدام بر جدایی والدین نیز از دیگر عارضه های احتمالی این گرفتاری می‌باشد.

دنیای بهتر: محک از چه سالی ثبت رسمی شد و مجوز فعالیت یافت و اعضاء هیات امناء اولیه محک در آن تاریخ را چه کسانی تشکیل می‌دادند، لطفا نام ببرید.

پورفلاح: محک در سال 1370 موفق به ثبت رسمی از وزارت کشور شد و اعضاء هیات امناء در آن تاریخ عبارت بودند از :

آقای دکتر آل بویه، آقای دکتر امیر فیض، خانم پروفسور پروانه وثوق، خانم سعیده قدس، خانم صفیه قدس، آقای صمد طاهری، آقای دکتر رفیعی، آقای دکتر شیبانی، آقای مهندس محسن خلیلی، آقای مهندس شجاع نیا، سرهنگ رضا میرفانی، آقای مهندس مبشری، خانم لاجوردی و احمد پورفلاح.

دنیای بهتر: ثبت محک چه تغییری در اهداف و رویه محک ایجاد نمود؟

پورفلاح: در اهداف تغییری ایجاد ننمود ولیکن دلگرمی بیشتر و نگرانی کمتر در دستیابی به اهداف اولیه و ماموریت محک ایجاد نمود و فکر تاسیس بیمارستان فوق تخصصی برای کودکان مبتلا به سرطان در برنامه و دستور کار قرار گرفت

دنیای بهتر: چرا بفکر تاسیس بیمارستان اختصاصی افتادید؟

پورفلاح:تا آن زمان کودکانی را که به ما معرفی می‌شدند را در هفت بیمارستان بزرگ دولتی که قسمت سرطان کودکان داشت می‌خواباندیم و هزینه دارو و درمان آنها را تامین می‌کردیم ولیکن مسلما داشتن بیمارستان اختصاصی می‌توانست شرایط بهتر و سریعتری را در درمان این بچه‌ها ایجاد نماید.

دنیای بهتر: بیمارستان را در چه سالی و با چه متراژ زیربنایی و در کجا شروع نمودید؟

پورفلاح: کلنگ بیمارستان را در سال 1385 و در قطعه زمینی که از سازمان زمین شهری خریداری نموده بودیم با متراژ اولیه زیربنا در حدود 2500 متر مربع آغاز نمودیم. البته کار به این آسانی هم پیش نمی‌رفت در پروسه شروع به ساخت و ساز بدفعات مورد هجوم و شکایت و تهدید تعدادی از افراد که بی دلیل خود را مالک زمین در دست ساخت بیمارستان محک می‌دانستند قرار گرفتیم که نهایتا به کمک و مساعدت سازمان زمین شهری این فشار ها متوقف و ختم به خیر شد.

دنیای بهتر: ولیکن بنظر میرسد که این مجموعه در حال حاضر بیش از دو هزار و پانصد متر زیربنا دارد

پورفلاح: بلی کاملا درست است در جریان ساخت این بیمارستان فرد خیری به نام آقای دکتر جواد کرباسی زاده به ما معرفی شدند که بر اساس وصیت همسر ارجمندشان شادروان افسانه کبیری مامور ساخت بیمارستانی برای کودکان در ایران شده بودند و نهایتا این موهبت الهی و اندیشه والای انسانی این خانواده موجب شد که ما سطح زیربنای بیمارستان را به 18000 متر مربع زیربنا افزایش دهیم. خوبست که اینجانب خاطره‌ای از شادروان خانم افسانه کبیری نقل کنم: یک شب و در یک جمع خانوادگی این بانوی فرهیخته از همکاران خواستند سکوت کنیم به شیوایی شعری معنادار و مناسب جمع را خواندند (از مولانا: ای خدا این جمع را ویران مکن …) و سپس ادامه داده گفتند من از خدای بزرگ شاکرم که سرطان را در سینه من قرار داد (در آن تاریخ حدودا دو سالی میشد که متاسفانه خانم افسانه به سرطان مبتلا شده بودند) .باتعجب از ایشان پرسیدم چرا شکر؟! ایشان ادامه دادند که تا زمانیکه به این درد جانسوز مبتلا نشده بودم نمیدانستم و حس نمیکردم که یک بیمار سرطانی هم چقدر امید به زنده ماندن، انتظار توجه و مراقبت دارد بنابراین پروردگار بزرگ را شاکرم که سرطان را در وجود من گذاشت تا فرصت این خدمت هر چند کوچک را برای بچه های دردمند و بی‌گناه سرزمینم داشته باشم… . روحش شاد و یادش گرامی….ناگفته نماند که بودجه سنگین این بنا با فضاهای تخصصی فقط با بودجه اولیه محک و کمک ارزشمند آقای دکتر کرباسی‌زاده و خانم افسانه کبیری تامین نشد، بلکه کمک‌های‌ مردمی دیگری برای تامین مصالح و اخذ مجوزها و پروسه طراحی رایگان و نظارت بر ساخت رایگان آن موجب شکل‌گیری سریع و با کیفیت و با هزینه مناسب این بنا شد.

لازم به ذکر است که طراحی و نظارت رایگان آقای مهندس پرویز خاکپور (شرکت گنو)و محاسبه وساخت آقای مهندس ماهوتچیان، از فرصت های ارزشمندی بود که به مدد محک و محکی ها آمد. زمان ساخت این بیمارستان فوق تخصصی 18000 متری در مدت زمانی کمتر از سه سال شکل گرفت که در مقوله ساخت و ساز از رکوردهای کم‌نظیر در ایران می باشد. برای مدیریت و نظارت در این پرونده کمیته راهبری با عضویت اینجانب(احمد پورفلاح)، مهندس مجتبی کاشانی(نماینده آقای دکتر جواد کرباسی زاده)، آقای مهندس احمدیان معاون مدیرعامل وقت، خانم فریده شیرازی مسئول بودجه و مالی پروژه تشکیل گردید. در روند شکل گیری ساختمان معمولا تا پاسی از شب به بررسی مسائل و تصمیم گیری، تامین مصالح و پرداخت هزینه‌ها می پرداختیم. در زمینه مسائل حقوقی نیز کمیته حقوقی با مدیریت آقای دکتر فریدون کشانی تشکیل گردید.خدمت در این کمیته‌ها کاملا افتخاری و بصورت رایگان بود.

ناگفته نماند که در راه شکل‌گیری این بیمارستان از کمک‌های بیدریغ وزارت بهداشت و درمان، دانشگاه‌ها،شهرداری، سازمان زمین شهری، سازمان آب، اداره برق، شرکت گاز، بخش تشکل‌ها و موسسات خیریه نیروی انتظامی و وزارت کشور و سایر سازمان های مرتبط برخوردار بودیم و هستیم.

دنیای بهتر: و سرانجام؟

پورفلاح: و سرانجام بیمارستان فوق تخصصی سرطان کودکان محک با بالاترین کیفیت و استاندارد در سطح جهانی با 120 سوئیت مجهز برای اقامت اطفال و امکان اسکان یکی از والدین و بخش های متعدد تشخیصی،درمانی، جراحی، سالن بازی کودکان و دیگر بخش‌های خدماتی و درمانی افتتاح و اداره آن به پروفسور شادروان پروانه وثوق (از این نام به راحتی نمیتوان گذشت شادروان پروفسور پروانه وثوق که به حق ایشان را مادام ترزای ایران و به عبارتی دیگر ایشان را فلورانس نایتینگل ایران می‌گفتند زنی بود که تمام عمرش را وقف کودکان مبتلا به سرطان در بیمارستان حضرت علی اصغر(ع)، محک و دیگر بخش‌های پزشکی کشور نمود و جان خود را نیز در این راه فدا کرد و در تنهایی به معبودش پیوست (هرگز ازدواج نکرد و در مقابل این سئوال که چرا تشکیل خانواده نمی‌دهید می‌گفت خانواده من این بچه ها هستند اگر ازدواج کنم فرصت کافی برای در خدمت این فرشتگان بودن را نخواهم داشت…) به واقع خود او یک فرشته بود… روحش شاد و یادش همواره گرامی با همکاری و همراهی پزشکان عضو هیات امناء چون دکتر آل بویه، دکتر امیر فیض و دکتر رفیعی و چند پزشک استخدامی واگذار بیمارستان به راه خود ادامه داد و شکل گرفت، بیمار جذب کرد و رکوردهای قابل قبولی در تشخیص و درمان را ایجاد نمود و در حال حاضر نیز با بالاترین راندمان و کیفیت به راهش ادامه می‌دهد.

 دنیای بهتر: میدانم علاوه بر این مجموعه بیمارستانی محک در سالهای اخیر مبادرت به ساخت و تجهیز مجموعه جدید 15000 متر مربع زیربنایی نمود.ممکن است در این مورد هم اطلاعاتی در اختیار ما بگذارید؟

پورفلاح: بله،کاملا درست است.بدنبال گسترش فعالیت های محک بتدریج نیاز به داشتن فضاهای جدید و جذب نیروهای کمکی لمس گردید.نهایتا در فضای مجاور ساختمان قبلی مجموعه 15000 متری طراحی و شروع به ساخت و عملیات ساختمانی آن اخیرا پایان یافته و به بهره برداری رسید.

بودجه ساخت این بنا توسط محک و همیاری نیکوکاری به نام آقای میر باقری صورت گرفت.برخلاف بنای قبلی که با هزینه ای مناسب و در مدت زمانی کوتاه به اتمام رسید زمان ساخت این پروژه به دلایل مختلف به درازا کشیده شد و با صرف هزینه های به مراتب بیشتر از براوردهای اولیه به سرانجام رسید.

تحریم ها و افزایش سرسام آور مصالح ساختمانی و طولانی شدن زمان ساخت از ضعف های ایجاد شده در این پروژه بود .

در راه اندازی و اداره بیمارستان پزشکان و پرستاران زیادی صمیمانه و مسئولانه تلاش کردند که همواره قدر دان آنها هستیم.

نام تعدادی از این پزشکان را که من بیاد دارم برای ثبت در تاریخ این مجموعه خدایی عنوان مینمایم:

شادروان پروفسور پروانه وثوق- آقای دکتر مردآویژ آل بویه-آقای دکتر مهرور-خانم دکتر تشویقی-خانم دکتر قالیبافیان-آقای دکتر هدایتی- آقای دکتر نادری- آقای دکتر فلاح-آقای دکتر فلاح آزاد-آقای دکتر دانشگری( که الان معاون مدیرعامل در بخش درمان هستند)-خانم همتی- آقای دکتر بهداد ثبوتی و از بخش پرستاری و نرسینگ میتوان از خانم تورانی نام برد…

ناگفته نماند که امور اجرایی محک را در زمینه های اداری،مالی،برنامه ریزی،جذب منابع،روابط عمومی،روابط بین الملل،خدمات،پشتیبانی،تدارکات،تشریفات و غیره را معاونین و مدیرانی اداره مینمایند که زیر نظر مدیرعامل بصورت مستقیم و زیرنظر هیات مدیره بصورت غیر مستقیم انجام وظیفه مینمایند تعدادی از این دست مدیران ارشد را که در ذهن دارم برای ابراز قدردانی از آنها عنوان مینمایم.

خانم کامکار مدیر روابط عمومی-خانم نور محمد(مدیر مالی)-آقای پرتویی(معاون اداری مدیرعامل بیمارستان)

 خانم پوران مداحی(سرپرست قبلی بخش روانشناسی)-خانم الهام ولی میرزا(سرپرست روانشناسی)-خانم ها قبادیان و قیدی (همکاران صمیمی شاغل در دفتر مدیرعامل)-خانم دیانتی(منابع انسانی)-آقای خواجه نوری(معاون خیریه مدیرعامل)-خانم آزاده وحدانی(سرپرست دفاتر)-خانم سیمین زرگری-خانم لیلا خطیب لو-خانم وثوقی و آقای دژم خیز.

ترکیب فعلی هیات مدیره

آقای دکتر کرباسی زاده-خانم سعیده قدس-آقای دکتر فرهی-خانم سهیلا شیبانی-آقای مهندس متحدان-آقای دکتر اوحدی-آقای دکتر محمود ضرابی-آقای دکتر دیلمی می باشند.

آقای دکتر جواد کرباسی زاده رئیس هیات مدیره و خانم سعیده قدس و آقای دکتر فرهی معاونین هیات مدیره می باشند.

آقای مهندس نظام مافی اخیرا از ترکیب هیات امناء منتزع و به عنوان مدیرعامل انتخاب گردیده و آقای دکتر آراسب احمدیان مسئولیت مدیرعاملی را ترک و در ترکیب هیات امناء قرار گرفتند.

از چند دوره پیش اینجانب هم مسئولیت مشاورعالی هیات مدیره را نیز عهده دار بوده ام.از دوره اخیر سرکار خانم پریوش لاجوردی سمت مشاور هیات مدیره را داشته اند.

دنیای بهتر: ضمن تشکر از شما لطفا بفرمایید برای در اوج ماندن محک و سرافرازی بیشتر آن چه توصیه هایی دارید؟

پورفلاح: آرزوی همه ما که چه سهمی کمتر و چه سهمی بیشتر در شکل گیری این دلکده کم همتا در جهان داریم اینست که محک با قدرت و صلابت پیش برود و بتواند به کودک های دردمند بیشتری نه تنها در ایران بلکه در کشورهای غیر برخوردار در جهان دیگر یاری رسانده و خانواده های گرفتار این کودکان را نیز تحت پوشش قرار دهد به اختصار توصیه مینمایم:

  • از مردم دور نشود.(تا امروز هم اهداف محک و محکی ها چنین بوده است).
  • سیستم،جایگزین دیدگاه های فردی شود(البته تا کنون نیز تا حدامکان در این زمینه تلاش شده است).
  • هیات امناء همواره refresh شده از نیروهای جدید و جوان تاثیر گذار در ترکیب آن استفاده شود و به عبارتی جانشین پروری در محک به یک اصل تبدیل شود و فضا برای حضور افراد شایسته و واجد شرایط دیگر بیش از پیش باز شود.
  • بپذیریم که محک امروز به هیچ فرد،هیچ گروه و دسته ای تعلق ندارد بلکه به همه آدم هایی که دل در گروی انسانیت و خصائل مردمی داردند متعلق است.امروز صاحب اصلی محک کودکان مظلوم گرفتار به سرطان و خانواده های آنان هستند و آن هایی که از یک شاخه گلی که یک دانشجو اهدا میکند از صد ریالی که یک دانش آموز در قلک محک می اندازد تا صدها میلیون تومانی که متمکنین مردم دوست در طبق اخلاص میگذارند.
  • از یاری رساندن به موسسات خیریه مشابه در سراسر ایران دریغ ننماید.
  • به شفافیت و صداقت و پاسخگویی که همواره از آرمانها و شعارهای همیشگی محک بوده است کمی کان و حتی بیش از پیش پایبند باشد.

دنیای بهتر: بطور خلاصه دستاوردهای این موسسه را در طول عبور از بیش از 25 سال عمر خود را میتوانید بیان نمائید.

پورفلاح: بواقع کار مشکلی است بطور خلاصه نجات جان ده ها هزار کودک بی گناه گرفتار به سرطان نه تنها در تهران بلکه ایرانی و افغانی،عراقی-آذربایجانی(شوروی)ارمنستانی و …. .بدون دریافت وجه و بصورت رایگان

-کمک به خانواده های دردمند و مواجه با فشارهای از پا انداز مالی و مشکلات روحی روانی آنها.

– بیمه رایگان خانواده های دارای کودکان مبتلا به سرطان.

-دریافت مقام مشورتی از شورای اقتصادی-اجتماعی سازمان ملل متحد(Ecosoc)

-انجام پروژه های تحقیقاتی کاربردی با همکاری معتبر ترین موسسات تحقیقات داخلی و خارجی همچون مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه تهران(انستیتو کانسر) و انستیتو گوستاو روسی کشور فرانسه

-بدست آوردن رکورد های بین المللی کیفیت و   مسئولیت که شرح کامل آن در ظرف این گفتار و این نوشتار نمی گنجد فقط به یک مورد آن اشاره مینمایم.براساس   Bench           marking  موسسه جهانی SGS در سال 2020 موسسه محک در میان 500 موسسه NGO در سطح جهان بررسی شد.(که فقط 160 مورد آن از ایالات متحده بودند) در زمینه کیفیت سرویس دهی و مسئولیت پذیری رتبه اول را در جهان کسب نمود که افتخاری بس بزرگ است که تا کنون نصیب هیچیک از سازمان های مشابه در آسیا نشده است.

-اسکان و نگاهداری از والدین شهرستانی کودکان مبتلا به سرطان با امنیت و کیفیت مطلوب و مورد نظر

-ارتباط و داشتن تفاهم نامه رسمی همکاری با بیمارستانهای مشابه در جهان که از آنجمله به بیمارستان کاسیلینی   که بیمارستانی بزرگ و مهم در جنوا ایتالیا می باشد.و ده ها خدمت انسانی و درمانی دیگر که مجال درج آن در این نوشتار نیست.

دنیای بهتر: در خلال صحبت هایتان اشاره به نگهداری از والدین این کودکان در تهران به هزینه محک نمودید ممکن است اطلاعات مختصری در این زمینه در اختیار دنیای بهتر قرار دهید.

پورفلاح: بله، یکی از گرفتاریهای ما در محک آلودگی های خانواده های این عزیزان در کلان شهر تهران بود و نا آشنایی آنها به بعضی از خطرات پیش روی آنها،خواهر و برادر یک کودک سرطانی یا والدین آن ها پس از،از دست رفتن مایملک ناچیز خود در روستاها عازم شهر پیچ در پیچ تهران میشدند و پس از قطع درمان و یا خدای ناکرده فوت عزیزشان تعدادی از آنها با انواع و اقسام آلودگیها؛در معرض انواع کلاهبرداری ها قرار گرفتن،اعتیاد و عدم امنیت اخلاقی به سرزمین خود بر می گشتند،بعضا شب ها در پارک ها و مکان های فاقد امنیت میخوابیدند و صبح ها با بدنی آلوده و لباس های غیربهداشتی به دیدار عزیزان ایزوله و تمیز خود در بیمارستان ها میرفتند.

برای جلوگیری از عارضه های اینچنینی محک با همکاری شهردار وقت تهران ساختمانی را برای اسکان این همراهان بیمار در اختیار گرفت و مجهز کرد که این عزیزان در بالاترین سطح استاندارد و حتی با تامین غذا و هزینه رفت و آمد روزانه در آن اسکان داده میشوند و نظارت کافی بر رفت وآمد بموقع آنها در این اقامتگاه بعمل می آید.

دنیای بهتر: در گفتارتان اشاره به حفاظت های روحی از کودکان و والدین آنها نیز به میان آمد خوبست اشاره وار به چگونگی این سرویس ها هم بپردازید.

پورفلاح: طبیعی است که بروز چنین پدیده ای در هر خانواده در هر سطح،خانواده های کودکان را با انواع نا بسامانی های روحی روبرو مینماید محک با بکارگیری روانشناسان و روان گردانان و متخصصین خانواده ها جلسات آموزشی،توجیهی و روحیه بخش میگذارد که این عزیزان راحت تر با کودک  مبتلا به سرطانشان برخورد نمایند و راحت تر با این نابسامانیهای روحی کنار بیایند.

دنیای بهتر:طبیعی است که این کودکان در طول مدت درمان و بستری شدن از روند تحصیلی خود نیز باز می مانند محک در این زمینه چه اقداماتی انجام میدهد؟

پورفلاح: پرسش خوبیست،محک به کمک جوانان عضو شاخه جوانان خود،معلمان داوطلب و مددیاران علاقمند،که روزانه در بیمارستان حضور می یابند و با آموزش کودکان در سطوح مختلف جبران غیبت آنها را از کلاس و مدرسه مینماید و با برنامه ریزی و درصورت مناسب بودن شرایط جسمی ترتیب حضور و پاس نمودن امتحاناتشان را در سطوح مرتبط انجام میدهد.

دنیای بهتر: محک در پذیرش این کودکان محدودیت سنی ندارد؟

پورفلاح: چرا،دارد،محک مجاز می باشد تا سن 14 سال پذیرا و مداوا کننده کودک مبتلا به سرطان به صورت کاملا رایگان باشد.(خوبست که در اینجا اشاره کنم که هزینه دارو ودرمان،عمل جراحی و نگهداری و پرستاری کودکان سرطانی بسیار سنگین می باشد)و کودکان بالاتر از 14 سال در عهده موسسه بیماریهای خاص و سایر مراکز درمانی می باشد البته وقتی در طول درمان سن کودکان از 14 سال تجاوز مینماید کمی کان و تا هر سنی که لازم باشد محک خدمات درمانی و نگهداریش را در مورد کودک ثبت نام شده قبل از 14 سالگی کمی کان عهده دار می باشد.

دنیای بهتر: بچه های مبتلا به سرطان تحت حمایت محک تاکنون چه میزان و یا چه درصدی بهبود یافته و قطع درمان شده اند؟

پورفلاح: متاسفانه بدلیل پراکندگی محل زندگی این کودکان نه تنها در ایران بلکه در کشورهای مجاور،علیرغم اینکه در محک مرکز آمار و اطلاعات مجهز و تخصصی وجود دارد و محک با انستیتو سرطان ایران همکاری و تبادل اطلاعات نزدیکی دارد آمار دقیقی در این زمینه نمیتوان ارائه داد. معذالک برمبنای اطلاعات موجود و تا قبل از شروع به فعالیت محک تا حدود 70-80 درصد از این کودکان به دلیل فقر مالی عدم دسترسی به مراکز درمانی و طولانی بودن نوبت تحت معالجه قرار گرفتن در مراکز درمانی متاسفانه از دست میرفتند ولیکن درحال حاضر این آمار تا حدودی برعکس شده و نرخ مرگ و میر این دست از کودکان بیمار درحد قابل قبول و در مقایسه با کشور های پیشرفته شده است و امید است با توسعه امکاناتمان و پیشرفت علم در آینده هیچ کودکی از سرطان در مدت طبیعی عمر به آسمان پرنکشد.البته مسلما بقیه مراکز درمانی تحت پوشش وزارت بهداشت و درمان و دانشگاه ها در این زمینه تلاش و نقش آفرینی بسیاری نموده و سهم بالایی در بهبود و یافتن این کودکان مبتلا به سرطان دارند… .

دنیای بهتر: پرسشی که ممکن است در ذهن آشنایان به محک و یا هر یک از خواننده های این سطور ذهنش را درگیر نماید اینست که محک بودجه لازم را برای ارائه و ادامه این خدمات با هزینه های سنگین را از کجا می‌آورد؟آیا از دولت کمک میگیرد؟

پورفلاح: سوال قابل طرحی می باشد.

خیر، محک هیچ بودجه دولتی را ندارد و نمی گیرد.

بودجه سنگین مورد نیاز محک جملگی از کمک های مردمی حاصل می گردد:

حق عضویت ها،ریختن هدایا در قلک های محک که در مدارس و دانشگاه ها،بیمارستان ها،فرودگاه ها،مراکز بزرگ خرید،شرکت ها و خانه های شخصی این  قلک ها را پر مینماید و کسانیکه بصورت اسپانسر و همت عالی کمک های شایانی را به محک مینمایند.جمع آوری کمک و هدیه در بازار های سالیانه محک نیز تامین کننده بخشی از این نیاز هاست(بیاد دارم که در یکی از بازارها جوان رعنایی یک دسته بلیط اتوبوس خود را در قلک محک انداخت و گفت همه دارایی من در حال حاضر همین است که تقدیم این بچه ها می کنم.این حرکت انسانی این جوان اشک را بر دیدگان حاضرین جاری نمود… .

کمک های مطلوب ایرانیان خارج از کشور بخش قابل توجهی از این منابع را تشکیل میدهد خوبست که در این بخش یاد و تشکری کنیم از خانم فرشته توکلی یار و همکار قدیمی محک که در آمریکا با تلاشی شبانه روزی و با برگزاری گردهمایی به مناسبت های مختلف کمک های شایان ایرانیها و حتی خارجی های علاقمند را جمع آوری و از این طریق امکان خرید دارو و بعضا تجهیزات را برای بخش درمانی محک ممکن میسازد قابل ذکر است در مورد تبدیل این منابع خارجی به دارو و تجهیزات خانم پریوش لاجوردی عضو هیات امناء و کمیته خرید و سایر اعضاء این کمیته زحمات زیادی را متقبل میشوند.ناگفته نماند که هیات امناء هم در حد توان خود و با استفاده از اعتبار اجتماعی خود زمینه ساز هدایت کمکهای قابل توجهی به محک می گردند و بطورکلی به کمک این فرشته های پیدا و ناپیداست که در محک این تعهد و این هدف شکل میگیرد که:

در محک کودکی ادامه دارد و هیچ کودکی به دلیل مشکل مالی جان خود را از دست نمیدهد… .

در این بخش خوبست که یادی از اسپانسرهایی که کمک های بسیار بزرگی به محک نمودند نمایم غیر از آقای دکتر کرباسی زاده (شادروان افسانه کبیری)-شادروان حاج آقا سلیم و آقای میر باقری را می توان نام برد.

البته افراد و شرکتهای بانی کمک های قابل توجه در محک بوده اند که بدلیل کثرت و بعضا عدم تمایل آنها امکان نام بردن همه آنها نمی باشد.

ضمنا برای جمع‌‎آوری کمک های مردمی بدفعات هنرمندان نامی محک چون شادروان استاد شجریان-هنرمند نامی و ملی کشور آقای سالار عقیلی-هنرمند بزرگ آقای ساکت کنسرت های بسیاری را در آمفی تئاتر محک اجرا نمودند.

 استاد پایور،خانم اوفلیا پرتو،خانم خاطره پروانه،خانم فریما قوام صدری،آقای ایلیا منفرد و خانم پری زنگنه و هنرمندان زیادی چون خانم ها فاطمه معتمد آریا، پوری بنایی،مرضیه برومند و بهاره رهنما و شادروان آقای خسرو سینایی و نقاشان بنامی چون آقای پرویز کلانتری،آقای گیرلاوارگا(سینایی)،آقای فخر اصولی،خانم فریده کاشانی،آقای احصایی و آقای پرویز تناولی همواره از نمایشگاه ها و بازار های محک پشتیبانی و کمک نموده اند…

ناگفته نماند که محک با توجه به برنامه های توسعه ای خود کمی کان چشم براه کمکهای بیشتر می باشد.از دیگر کمکهایی که به محک ارائه میشود املاک و مستغلاتی است که خیلی ها به محک هبه و صلح مینمایند و یا وصیت مینمایند بعد از فوتشان به محک منتقل شود… .

عروس و داماد های زیادی هستند که حلقه های ازدواجشان را به محک هدیه می کنند و یا هزینه ازدواجشان را به حساب محک واریز مینمایند… .

این مردم خوب و بعضا گرفتار نشان داده اند که همواره به فکر آدم های گرفتارتر از خود هستند…و میدانند که در محک هیچ چیز در حد یک قطره هم گم نشده و به صاحب اصلی اش می رسد… .

دنیای بهتر: نیروی انسانی شکل دهنده به خدمات گوناگون در محک را جمعا چه تعدادی تشکیل میدهند

پورفلاح: نیروهای موظف در محک اعم از بخش خیریه و بیمارستان که بطور مستقیم انجام وظیفه مینمایند در حال حاضر حدود 800 نفر است.البته تعداد زیادی مددکاران،یاوران و جوانان در زمینه های مختلف محک را به رایگان پشتیبانی و یاری مینمایند.

دنیای بهتر: غیر از هیات امناء و کادر موظف از ارکان دیگر محک میتوانید نام ببرید

بله همواره مسئولیت های اجرایی محک را در سطح مدیریت،هیات مدیره و مدیرعامل منتخب عهده دار بوده اند که تا آنجا که ذهنم اجازه میدهد ترکیب نام مدیران عامل را از بدو تاسیس نام می‌برم:

آقای صمد طاهری

خانم سعیده قدس

 آقای نوید فدایی زاده

آقای سلطانی

آقای ناصری

آقای صمد طاهری

آقای آراسب احمدیان (به مدت خیلی طولانی حدود 13سال)

آقای نظام مافی(اخیرا)

درج نام اعضای هیات مدیره ادوار گذشته  از ظرفیت این مصاحبه خارج است فقط اشاره میکنم که آقای دکتر آل بویه –آقای طاهری،پورفلاح،خانم سعیده قدس و  آقای دکتر فرخ شیبانی- آقای دکتر رضا رفیعی-شادروان دکتر امیر فیض-خانم لاجوردی و آقای دکتر کرباسی زاده به تناوب در ترکیب هیات مدیره های قبلی حضور داشته اند.

و لازم بذکر می باشد که در سالهای بعد علاوه بر هیات امناء اولیه اعضای دیگری به هیات امناء محک پیوستند که عبارتند از:آقای دکتر جواد کرباسی زاده،آقای دکتر فرهی،آقای دکتر وحید،آقای دکتر متحدان،آقای دکتر محمود ضرابی،آقای دکتر روزرخ،آقای دکتر ابراهیم اوحدی،آقای مهندس نظام مافی و در سال اخیر آقای دکتر آراسب احمدیان(که سال های طولانی عهده دار مسئولیت مدیرعاملی بودند).

و در پایان یادی کنیم از اعضاء هیات امنایی که بدلایلی ما را ترک کردند.

آنهایی که سال‌ها در کنار ما بودند و به محک یاری رساندند که امروز در ترکیب هیات امناء حضور ندارند

آقای دکتر پرویز بهنام     تیمسار رضا میرفانی   آقای دکتر هاشمی

و آنهایی که در ترکیب هیات امناء و هیات موسس سالها در کنار ما بودند و محک را یاری نمودند و متاسفانه به دیار باقی شتافتند

شادروان پروفسور پروانه وثوق-آقای دکتر امیر فیض-آقای دکتر مه آبادی-شادروان خانم بدرالسادات افقهی( مادر ارجمند خانم سعیده قدس).

و بدین ترتیب کل اعضاء هیات امناء در حال حاضر 23 نفر و به شکل زیر می باشد.

به ترتیب الفباء:

ناگفته‌هایی از محک
ناگفته‌هایی از محک

در حال حاضر رئیس هیات امناء آقای دکتر آل بویه و دبیر آن آقای دکتر محمود ضرابی می باشد.

مدیرعامل:

ناگفته‌هایی از محک

سخن پایانی: محک امروز فقط یک موسسه خیریه،یک بیمارستان فوق تخصصی سرطان کودکان نیست محک امروز یک مکتب است مکتبی با عالی ترین ویژگی های انسانی و مسئولیت پذیری….

در این رابطه اشاره به سخنان رئیس جمهور سوئیس در حضور یک روزه ای که با بچه های محک در بیمارستان محک داشتند مینمایم!! وقتی انسان محک را میبیند و در جریان تلاش های نوع دوستانه آن قرار میگیرد فرهنگ و فرهیختگی این ملت کهن به ذهنش متبادر میگردد و هر بیننده ای را وادار به ادای احترام به این ملک و این ملت  مینماید.

و در پایان: میدانم و اقرار میکنم که در مصاحبه گزارش گونه ای که عرضه شد خیلی از ویژگی های پیدا و ناپیدای محک و آنهایی که برای اعتلای این مجموعه ارزشمند در گوشه گوشه آن عمر گذاشتند و دل سوزاندند و متاسفانه بدلیل عدم حضور ذهن نامی از آنها برده نشد.امیدوارم کمک کنید که در بازنگری این مصاحبه شبیه به تاریخچه بتدریج نام های نیامده عزیزان و گوشه های مغفول مانده آن افزوده شود.

فصلنامه47-سخن سردبیر

سخن سردبیر-بزرگترین سرمایه انسان ها در زندگی چیست؟

در پاسخ به پرسش فوق بی‌تردید اغلب افراد یک پاسخ دارند: «تندرستی»
تلاش و تکاپوی شبانه‌روزی افراد در جوامع گوناگون برای دستیابی به امکانات بیشتر مانند پول، خوراک، لباس، اتومبیل و سفر برای داشتن سلامت بیشتر، اعم از روح و جسم می‌باشد و زمانیکه توازن این تندرستی وسلامت روح و جسم بهم می‌خورد و این دارو و درمان است که به داد انسان‌ها می‌رسد.
دارو و درمانی‌ که خود حاصل تلاشهای بشری برای تندرستی و بهتر ماندن است …
با این پیش نوشته ارزش و اهمیت رهرویان وادی دارو و درمان بیشتر آشکار می‌شود.
تاملی کوتاه بر روزهای نخستی که سونامی کووید 19 زندگی انسان‌ها را در جای جای این کره خاکی در نوردید و روزانه هزاران انسان مرفه و نادار را بدیار باقی رهسپار نمود و وحشت یک مرگ دسته‌جمعی و فاجعه جهانی سایه بر زندگی آحاد مردم در سرزمین‌های دور و نزدیک انداخته بود …همه توجه آدمیان را به تلاش زنان و مردان سفیدپوش سختکوش در لابراتوارها معطوف کرد که درصدد ساخت واکسن به منظور نجات جان انسان‌ها در اقصی نقاط جهان بودند تا اینکه این حدیث ایستادگی و از خود گذشتگی با ساخت و تولید واکسن نتیجه داد که اخبار مربوط به این نجات‌دهنده جان‌های بیشمار از عفریت مرگ‌آفرین کرونا توسط مردم سراسر جهان تعقیب می‌شد.
پس بیائید قدر بدانیم جان‌فشانی‌های انسان‌های آزاده‌ای که خود چون شمع سوختند و بعضاً جان خود را بر میثاق‌های انسانی و حرفه‌ای خود خواسته‌ فدا کردند و همه انسان‌های نگران از فردا را به ادامه حیات امیدوار نمودند.
دست اندرکاران طراحی، تدوین و انتشار نشریه دنیای بهتر (بیائید باهم دنیای بهتری بسازیم!) به‌پاس و احترام این از خودگذشتگی‌های کادر دارو و درمان این شماره از نشریه را به این فرشتگان سفیدپوش اختصاص داده‌اند می‌ایستیم و تمام قد به این عزیزانمان ادای احترام می‌نمائیم و تحقق آرزوهایشان را از پروردگار یکتا خواستار می‌شویم.

فصلنامه46-سخن سردبیر

سخن سردبیر-بسته‌بندی و اهمیت‌های اساسی آن

در گذشته‌های نه چندان دور، به پاکت، قوطی، جعبه، و کارتن صرفاً به عاملی برای سهولت در حمل ونقل کالا یا محصول نگاه می‌شد ولیکن بتدریج با بالارفتن آگاهی‌ها، افزایش انتظارات و جهانی شدن اقتصاد، بسته‌بندی نقشی به مراتب مهمتر از یک محافظ فیزیکی صرف یافت و تاثیر آن در جذب یک برند وتداوم آن سخت مورد توجه قرار گرفت.

بطور خلاصه مزایای یک بسته‌بندی با طرح جذاب، کیفیت مناسب مواد بکار گرفته شده، و اطلاعات کامل و مفید بر روی آن را می‌توان در پارامتر‌های زیر خلاصه نمود:

  • تقلیل میزان ضایعات کالا و کاهش قیمت تمام شده
  • بالا رفتن سطح فروش و رضایت‌مندی مشتریان
  • سهولت در مصرف
  • جلوگیری از دستبرد ( بدلیل بسته بودن جعبه‌ها)
  • کمک به خرید آگاهانه (با درج اطلاعات بر روی جعبه‌ها) اعم از قیمت، ترکیب مواد و تاریخ تولید و تاریخ مصرف
  • تسهیل و تسریع جابجایی مواد و محصولات
  • سلامت و تازه نگهداشتن محتویات
  • جلوگیری از سوءتغذیه و کاهش بیماری‌های ناشی از فساد مواد
  • امکان جابجایی کالاها و دسترسی بیشتر انسان‌ها در مناطق مختلف جهان به فرآورده‌ها و فرآوری‌های سایر نقاط جهان
  • کمک به افزایش سطح اشتغال و درآمد
  • کمک به بالابردن سطح زندگی از طریق صرفه‌جویی در وقت (خرید، آماده نمودن، پخت و پز و دستیابی به مواد سالم‌تر و سریع‌تر)

مرکز بازرگانی بین‌المللی ژنو، به منظور آشنا کردن صادرکنندگان، تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان با شیوه‌های بسته بندی علمی و درست اقدام به تهیه یک سری کامل ( متشکل از 72 اسلاید) از تصاویر مربوط به نحوه بسته‌بندی صحیح  ابتکاری و فوری با توضیحات کامل به زبان انگلیسی نموده است.

اسلاید‌های مزبور را می‌توان به مدت دو هفته از مرکز بازرگانی بین‌المللی ژنو امانت گرفت و یا تحت شرایط خاصی به خرید آنها مبادرت نمود.

علاقمندان می‌توانند جهت کسب اطلاعات بیشتر با آدرس زیر تماس بگیرند:

Functional Advisory Services section division of specialized services international trade center UNCTAD/GATT

Palais Des Nation

CH-1211 Geneva 10 Switzerland

خوشبختانه امروز در کشور خوب ما ایران با حضور پررنگ فارغ‌التحصیلان رشته‌های طراحی صنعتی و گرافیک و به کمک خلاقان فضای مجازی و IT توانسته‌ایم در سالهای اخیردر زمینه بسته‌بندی‌های درست و کامل و جذاب به موفقیت‌های بالایی بعضاً قابل رقابت با کشورهای توسعه‌یافته دست بیابیم، ولیکن باید با ارتباط بیشتر با پیشروان این عرصه در سطح بین‌المللی بتوانیم خود را همواره به روزنگهداری نماییم.

فصلنامه45-سخن سردبیر

سخن سردبیر-حكمت كرونا

احمد پورفلاح

احمد پورفلاح

ریاست اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران و ایتالیا

بى اذن او: هيچ برگى از درخت نمى‌افتد…

هيچ موجى بر ساحل نمي‌كوبد…

و هيچ روزى جاى شب را نمي‌گيرد…

هر معلولى را علتيست و هر پديده‌اى را پديد آورنده‌اى

بپذيريم كه در مواجهه با پديدآورندگان و زمينه‌سازان زندگى، همواره بى‌مهابا و مغرورانه برخورد کرده‌ایم…

سيطره نفوذ خود را از دل زمين و عمق اقيانوس‌ها به كهكشان‌هاى ميليون‌ها سال نورى دور از ما كشانده بوديم…

چرخه طبيعت را به بازى گرفته و با مجموعه شكل‌دهندگان محيط زيست هر برخوردى را روا مي‌داشتيم…

يك كلام، نظم نوين اين كره خاكى را به بازى گرفته بوديم و با زياده‌خواهى و زياده‌روى هر تغييرى را جايز مي‌دانستيم و پراشتها به پيش ميتاختيم…

و هرگز تصور نمي‌كرديم يك موجود ريز ذره‌بينى راه را بر ما ببندد و بگويد به كجا چنين شتابان؟

حال دنيا با واقعيتى تلخ روبروست و خواه و ناخواه بايد در سيستم اداره و مديريت خود بر اين گردونه‌ی گرد بازنگرى نموده و طرحى نو در بياندازيم.

ما آدميان از هر نوع، اعم از انسان‌هاى قانع و دوستدار زندگى آرام، زياده‌طلبان و سيرى ناپذيران و مخربين محيط زيست وخودخواهان، بايد بپذيريم كه طبيعت مي‌تواند بى ما نيز به حيات خود ادامه دهد حتى بى دردسرتر…

درس بزرگ كرونا به ما در دو كلمه نهفته است: مهربان باشيم

بى ترديد با سونامى همه جا را درنورديده كرونا جز با باهم كاركردن و براى هم كاركردن نمي‌توان آسيب‌هاى اين پديده به شدت مرموز را نه تنها به زانو درآورد بلكه قدرى به عقب راند…

مي‌بايد:

عقل‌هايمان را با مهربانى روى هم بريزيم

سرمايه‌هايمان را بى خساست در اختيار بگذاريم (هر كشور به اندازه وسع خود و دور از پنهان كارى)

اطلاعات و دستاوردهاي‌مان را با شفافيت روى ميز بگذاريم.

و بپذيريم كه اگر ميخواهيم خود زنده بمانيم بايد كمك كنيم كه همسايه‌مان زنده بماند و اين فرصت به دست نمى‌آيد جز با مهربانى بى‌مرز، مهربانى بى‌خش و مهربانى پاك و سرچشمه گرفته از عمق وجود…

پس بياييم:

با خود مهربان باشيم.

با ديگرى از هر نژاد و هر دين و آيينى مهربان باشيم. به محيط زيست پيرامونمان و شكل‌دهندگان آن عشق بورزيم (اعم از پرندگان و چرندگان، گل‌ها و گياهان، رودخانه‌ها و درياها، كوه‌ها و دره‌ها، هوايى كه تنفس مي‌كنيم، آبى كه مي‌نوشيم و افقى كه به نظاره نشسته‌ايم).و به نحو اولى به انسان‌هاى جاى‌جاى اين كره خاكى…

نه تنها خشونت بلكه نامهربانى را در همه ابعاد آن كنار بگذاريم و با جهان پيرامونمان با دوستى و برادرى و برابرى برخورد نماييم و باز بپذيريم كه ما همه رهروان يك كاروانيم كه در مقابل هر راهزنى مي‌بايد به كمك هم ايستادگى و دفع شر نماييم.

اين بار رهزن باهوش ما كروناست

با مهربانى

همدلى

همراهى

و همكارى

دور از ساده‌انگارى

و دور از بى‌فكرى ساده‌لوحانه و به‌دورانداختن اين باور غلط كه مرگ براى همسايه است، پذيرفته‌شده‌هاى علم پزشکى را جدى انگاشته و آن را رعايت كنيم اين يعنى در ابتدا با خود مهربان باشيم و در روى پا ماندن خود كوتاهى نكنيم.

همديگر را دوست بداريم و براى زنده ماندنمان بى تعصب زنده ماندن ديگران را هدف قرار بدهيم.

شايد بزعم عده‌اى سخت باشد وليكن ناشدنى نيست

فقط مهربان باشيم

با خود

و با بقيه.