so

مشاهیر ایتالیا – برند بولگاری

سوتیریوس وولگاریس (Sotirios Voulgaris) متولد 1857، اهل روستایی کوچک در شمال یونان است، ناحیه‌ای که مردم آن تخصص خاصی در نقره‌کاری داشتند و از دوران بیزانس این هنر نسل به نسل به آنها رسیده بود. خانواده “وولگاریس” نیز نقره سازانی زبردست به حساب می‌آمدند که در زمینه طراحی و ساخت گوشواره‌، سگک کمربرند و غلاف شمشیر مهارت خاصی داشتند. “سوتیریوس” نیز با تکیه بر مهارت ذاتی خود تصمیم گرفت که پیشه نیاکان را به عنوان کار و حرفه خود انتخاب کند.
در سال 1877 “وولگاریس” به “کورفو”، جزیره‌ای در ساحل شمال غربی یونان و سپس به “ناپل” در ایتالیا نقل مکان کرده و سرانجام در سال 1881 در شهر رم اقامت گزید و سه سال از عمر خود را در این شهر سپری کرد. وی در سال 1884 اولین فروشگاه برند خود با نام بولگاری (تلفظ ایتالیایی نام خانوادگی خودشان) را در همین شهر افتتاح نمود و بمدت 11 سال به تولید و فروش محصولات که شامل ظروف نقره‌ای و اقلام تزئینی بود، ادامه داد. وی سپس تصمیم گرفت تا کسب و کار خود را گسترش داده و وارد عرصه تولید جواهرات شود و اولین و بهترین فروشگاه این برند در سال 1905 در منطقه Via dei Condotti به کمک دو پسرش به نام‌های “کنستانتینو” و “جیورجیو” افتتاح شد.
سوتیریوس از همان ابتدا آرزو داشت تا برند خود را به محبوب‌ترین برند موجود در این حوزه در سراسر کشور تبدیل نماید و باتلاش و هنر ذاتی که در این زمینه داشت توانست به این خواسته خود دست یابد و در همان سال‌ها بولگاری در آستانه تبدیل شدن به نمادی از برتری ایتالیا در دنیای مد و جواهرات قرار داشت.

نسل دوم بولگاری


وولگاریس پس از کسب موفقیتهای بیشمار در سال 1932 درگذشت و فرزندانش، کنستانتینو و جورجیو راه او را ادامه داده و دوران جدیدی را در تاریخ برند بولگاری آغاز کردند. این دو برادر در ابتدا لوگوی امروزی برند بولگاری را طراحی کردند که در آن از الفبای رومی استفاده شده و حرف v صدای u را دارد و بدین ترتیب لوگوی برند (Bvlgari) طراحی شد. یکی از نمادهای اصلی و خلاقانه BVLGARI که از دهه 1940 در طراحی جواهرات و ساعت های مچی بکار رفت، استفاده از سرمار (Serpenti) بود. مار در “یونان” و “رم” باستان نماد ویژگی‌های مثبتی همچون تولد دوباره، قدرت، فریبندگی، ابدیت، شفا و حمایت است.
در اواخر همین دهه نیز بولگاری استفاده از تکنیک دشوار و پر زحمت Tubogas را که از زنجیرهای در هم تابیده تشکیل شده و به شیوه‌ای تزیینی در ساخت جواهرات و طراحی اولین ساعت های Serpenti (نماد مار) نیز مورد استفاده قرار می‌گرفت در محصولات خود بکار برد.

پس از جنگ جهانی دوم، بولگاری مواد اولیه خود را از سنگ های بسیار گرانبها به استفاده از طلای زرد تغییر داد. در سال‌های پر رونق پس از جنگ، شهرت این برند به سرعت در سراسر دنیا انتشار یافت و در دهه 1960 میلادی در میان اشراف ایتالیایی و طرفداران آمریکایی به محبوبیت فزاینده‌ای دست یافت و افراد سرشناسی همچون سوفیا لورن (Sophia Loren)، آدری هپبورن (Audrey Hepburn) و الیزابت تیلور (Elizabeth Taylor) از مشتریان عمده این برند محسوب می‌شدند.

در اواسط دهه 1960 با مرگ”جورجیو بولگاری”، سه پسر وی بعنوان نسل سوم برادران وولگاریس، هدایت این تجارت خانوادگی را به دست گرفتند. طی دهه 1970 میلادی برند بولگاری در سطح بین المللی مطرح شده و فروشگاه‌هایی در شهرهای نیویورک، ژنو و پاریس افتتاح کرد. در همین سال‌ها “بولگاری” تمرکز خود را در زمینه تولید ساعت افزایش داده و بخش ساعت‌سازی این برند در قلب سوئیس آغاز به کار کرد و امروزه نیز به عنوان یکی از بزرگان صنعت ساعت‌سازی در دنیا شناخته می‌شود.
در دهه 1980 میلادی به دلیل کند شدن روند پیشرفت، مدیران بولگاری، کمپین‌های تبلیغاتی مختلفی را راه اندازی، و فروشگاه‌های خرده فروشی و شعبه‌های بین المللی خود را افتتاح و دسته بندی محصولات خود را گسترش دادند. جواهرات بولگاری از جواهراتی خاص و گرانقیت، به جواهرات روزمره تبدیل شد و در سال‌های بعد محصولات دیگری همچون عطر، روسری، گردنبند، عینک آفتابی و کالاهای چرمی را به محصولات این برند، اضافه کردند. در سال 1992 بولگاری اولین عطر خود را با نام Eau Parfumée au Thé Vert معرفی و با ورود به دنیای عطرسازی نام خود را به عنوان یکی از بزرگترین برندهای فعال در این زمینه به ثبت رساند. عطرهای این برند همانند جواهرات آن کاملا نفیس و منحصر به فرد هستند. برند بولگاری از همان ابتدا بهترین عطرهای مردانه و زنانه خود را به نوعی طراحی کرد که در رایحه آنها طبیعت، حس عشق و شکوه جواهرات مشهود است.
در سال 2001 طی یک سرمایه گذاری مشترک با شرکت هتل سازی لاکچری گروپ (Luxury Group) پروژه استراحتگاه و هتل‌های بولگاری (Bulgari Hotels & Resorts) کلید خورد و اولین هتل این برند در سال ۲۰۰۴ در شهر رم افتتاح شد، سپس شهرهای میلان، بالی (2006) و لندن (2012) میزبان هتل‌های این برند شدند و طرح‌هایی برای شانگهای، پکن و دبی نیز ریخته شد. در سال 2011 شرکت LVMH این برند را به مبلغ 6 میلیارد دلار خریداری نمود. این بیشترین مبلغی بود که LVMH برای خریداری یک برند تا به امروز هزینه کرده است. امروزه با اینکه بیش از 130 سال از تاسیس این برند می‌گذرد ولی همچنان استوارتر از همیشه در دنیای مد و جواهرات فعالیت می‌کند.
نام این برند همواره مترادف با رنگ‌های روشن، شخصیت، استایل زیبا و کیفیت عالی بوده است. به همین دلیل است که هر وقت اسم بولگاری به گوشمان می‌خورد، نهایت لوکس بودن در ذهن ما نقش می‌بندد. بولگاری پس از تولد در یک جواهر فروشی کوچک در قلب رم، توانست رفته رفته به یک برند جهانی تبدیل شود که موفقیت خود را مدیون خلاقیت، طراحی منحصر به فرد، مهارت، کیفیت و روحیه جسورانه مدیرانش است. این شرکت در کنار شرکت هایی نظیر تیفانی، کارتیه و هری وینستون از معتبرترین و گران ترین عرضه کنندگان جواهر و از معروف ترین نام ها در بازارهای جهانی می باشد. دفتر مرکزی بولگاری هم چنان در شهر “رم” قرار دارد.

Barcelona, Spain - November 5, 2012: People visit Zara store on November 5, 2012 in Barcelona, Spain. Zara has 1,763 stores and had more than 7 billion EUR revenue in 2009.

مشاهیر ایتالیا – خلاقیت و استراتژی عامل رشد و محبوبیت برند زارا (ZARA)

برند “زارا” یکی از موفق‌ترین برندهای پوشاک دنیاست. برندی خلاق و محبوب که دارای فروشگاه‌های متعددی در کشورهای مختلف جهان می‌باشد.
شرکت پوشاک (زنانه، مردانه و کودکانه) زارا با شهرت بین‌المللی زیرمجموعه شرکت ایندیتکس (Inditex) می‌باشد. ایندیتکس مجموعه بزرگ نساجی و طراحی اسپانیایی و بزرگترین گروه مد جهان است. این شرکت در کنار زارا، مالک برندهای موفق دیگری همچون ماسیمو دوتی، اویشو، استرادیواریوس، پول‌اند‌بر، برشکا و اوترکه نیز می‌باشد.
در سال ۱۹۷۵ آمانسیو اورتگا (بنیانگذار شرکت ایندیتکس) و همسرش رزالیا مرا، برند زارا را به عنوان یک کسب‌و‌کار خانوادگی در گالیسیا، در بخش شمالی اسپانیا راه‌اندازی کردند.
نام زارا در ابتدا زوربا(Zorba) (رمان پر آوازه نویسنده یونانی نیکوس کازانتزاکیس و فیلم یونانی به همین نام) بود که صاحبان فروشگاه، اسم آن را به دلیل وجود کافه‌ای به نام مشابه در آن خیابان، به زارا(ZARA) تغییر دادند.
شرکت زارا در مدت ۸ سال فعالیت در زمینه پوشاک و بعدها لوازم لوکس، کفش، محصولات زیبایی و عطر، تولیدات خود را کاملا با ذائقه اسپانیایی‌ها هماهنگ کرده و به شهرت خوبی دست یافته بود و این شهرت باعث راه‌اندازی ۹ فروشگاه جدید دیگر در بزرگترین شهرهای اسپانیا شد.
در سال ۱۹۸۵، شرکت ایندیتکس تبدیل به یک هلدینگ توزیع پوشاک با سرعت بسیار بالا شد. در واقع اورتگا فرایند جدید طراحی، تولید و توزیعی ایجاد کرد که می‌توانست به سرعت به تمایلات مردم در مدل‌های جدید واکنش نشان دهد. او نام این فرایند را «مد مقطعی -Instant Fashion یا Fast Fashion- » گذاشت. برای رسیدن به این فرایند او سرمایه‌گذاری‌های عظیمی در فناوری اطلاعات و بکار‌گیری گروه‌های طراحی به جای استخدام چند طراح انجام داد.
در دهه بعد، زارا توسعه خود را تا بازارهای جهانی ادامه داد و در کشورهای پرتقال، آمریکا (نیویورک)، فرانسه (پاریس)، مکزیک، پونان، بلژیک، سوئد، مالتا، قبرس و نروژ فروشگاه‌های خود را افتتاح کرد. امروزه به‌سختی می‌توان کشوری در دنیا یافت که فاقد فروشگاهی از زارا باشد. زارا اکنون دارای ۲۲۶۴ فروشگاه در شهرهای مهم ۹۶ کشور جهان می‌باشد.
با استراتژی جدید، برند زارا برای تبلیغات محصولات خود هزینه کمی اختصاص داده و در‌عوض، فروشگاه‌های جدید در مکان‌های مناسب افتتاح می‌کند.
زارا که کار خود را از یک فروشگاه کوچک در اسپانیا شروع کرد در‌حال‌حاضر به یکی از فروشگاه‌های خرده‌فروش «مدهای مقطعی» و برگزیده هلدینگ ایندیتکس تبدیل شده‌است. در حال حاضر بر اساس گزارش مجله فوربس، آمانسیو اورتگا، بنیانگذار این برند ششمین مرد ثروتمند جهان است.
امروزه ایندیتکس با بیش از ۱۷۴هزار کارمند و بالغ بر۷۴۰۰ فروشگاه در ۲۰۲ بازار جهان و در ۴۹ بازار آنلاین فعالیت می‌کند.

استراتژی زارا چیست؟
زارا در سال ۲۰۱۹ با اختصاص جایگاه 29 به خود در فهرست بهترین برند‌های جهانی اینتربرند (interbrand) قرار‌گرفت. (اینتربرند هر سال فهرستی از ۱۰۰ برند برتر جهان را ارائه می‌دهد.) برند زارا بر اساس چهار ویژگی زیبایی، وضوح، کاربردی و پایداری محصولاتش توانست به این رتبه دست‌یابد.
راز موفقیت زارا تا حد زیادی به توانایی‌اش به واکنش سریع در برابر تغییرات مد بازار و نمایش مجموعه‌های پوشاک خود با کمترین تاخیر است. زارا مطابق با جدیدترین مدهای بازار پیش می‌رود و مجموعه‌های لباس خود را با کیفیت بالا و در عین حال قیمت بسیار مناسب در اختیار مردم قرار می‌دهد.
این شرکت با دقت و وسواس بسیار، تغییرات مد و تکامل آن در سراسر دنیا را بررسی کرده و بر اساس جدید‌ترین سبک‌های به‌روز، لباس‌های خود را با طراحی‌های جدید در مدت یک یا دو هفته به بازار می‌رساند. سایر برندها در مقایسه با این شرکت حداقل ۶ ماه برای ورود طرح‌ها و مجموعه‌های جدید خود به بازار وقت می‌گذارند. به همین دلیل زارا براحتی توانسته رقبای خود را شکست داده و به‌سرعت به یکی از برندهای معروف و محبوب دنیا تبدیل شود.
گفته میشود: آمانسیو اورتگا همواره لباس را یک کالای کم‌عمر می‌دانست و می‌ گفت، «مردم باید لباس بخرند و مدتی کوتاه از آن استفاده کنند و پس از آن لباس را مانند غذاهای دارای تاریخ انقضا دور بیندازند، نه اینکه آنها را در کمدهای خود جمع کنند» به همین دلیل محصولات برند زارا بسیار جدید و متنوع بوده و بیشتر از یک یا دو ماه در فروشگاه‌‌ها باقی نمی‌مانند.

زارا برای اینکه بتواند مدهای خود را کاملا «تازه و نو» نگاه‌دارد روی سه بخش تمرکز دارد:

۱. کوتاه کردن زمان انتظار
این روش به زارا این امکان را می‌دهد تا فروشگاه‌های خود را پر از پوشاکی کند که مشتریان در آن زمان خاص نیاز دارند. مثلا، مجموعه‌های لباس بهار/تابستان یا پاییز/زمستان یا مدهای جدیدی که مردم به دنبال آن هستند یا لباس‌هایی که توسط یک سلبریتی ناگهان محبوب می‌شوند را به‌سرعت به فروشگاه‌های خود می‌رساند.
زمانی‌که خرده‌فروش‌های دیگر پیش‌بینی می‌کنند که ماه‌های آینده ممکن است مشتریان به دنبال چه لباسی باشند، زارا دست‌به‌کار شده و به‌سرعت لباس‌های محبوب مردم را در اختیارشان قرار می‌دهد.

۲. کاهش تولید(کمیاب کردن کالا)
زارا برخی از سبک‌های لباس خود و همچنین برخی از اجناس لوکس را در حجم محدودی تولید می‌کند. این کار نه‌تنها از صرف هزینه بالا فقط برای یک نوع کالا کم می‌کند، بلکه با ایجاد کمبود مصنوعی مردم را به خرید بیشتر تشویق می‌کند. تجربه بازار ثابت کرده، هر وقت کالایی کمتر در دسترس باشد، خواهان بیشتری خواهد‌داشت. فایده دیگر تولید کمتر و با برنامه کالاها، این است که اگر یک سبک خاص از لباس در بازار موفقیتی کسب نکرد، سریعا از گردونه تولید خارج شده و مانع زیان شرکت نمی‌شود.

 ۳. تولید مدل‌های متنوع

زارا به جای تولید یک مدل لباس در حجم بالا، چند مدل در حجم‌های پایین تولید می‌کند. به همین دلیل این شرکت معمولا طی سال، ۱۲‌هزار مدل پوشاک روانه بازار می‌کند. که حتی اگر یک مدل به‌سرعت فروخته شود، مدل‌های دیگر جای آن را پر می‌کنند. این روش، قدرت انتخاب بالایی جهت خرید در اختیار مشتری قرار‌می‌دهد.
لباس‌های زارا معمولا فقط سه تا چهار هفته در فروشگاه باقی می‌مانند. طی این مدت، مشتریان، خرید خود را انجام می‌دهند و برای خرید مدل‌های به روز و جدید مرتبا به فروشگاه‌های زارا مراجعه می‌کنند.

مهمترین دلایل موفقیت زارا ؟

• مشتریان بعنوان طراحان اصلی زارا
توجه به نظرات مشتری یکی از مهم‌ترین راز‌های موفقیت برند زاراست. طراح‌های واقعی مدهای لباس زارا مشتریان آن هستند. زارا بی‌وقفه روی خواست و سلیقه مشتریان خود متمرکز بوده و به محض اینکه متوجه بالا رفتن تقاضای کالایی شود، آن را تولید و در اختیار مشتریان می‌گذارد. برای مثال در سال ۲۰۱۵، خانمی در ژاپن از یکی فروشگاه‌های زارا درخواست روسری صورتی کرده‌بود که در فروشگاه‌ موجود نبوده و بطور‌همزمان این تقاضا در تورنتو، سا‌‌ن‌فرانسیسکو و فرانکفورت هم مطرح شده و نشانگر تمایل خانم‌ها به استفاده از روسری صورتی بود. شرکت زارا یک هفته بعد، بیش از ۵۰۰ هزار روسری صورتی تولید و آنها را در بیش از ۲۰۰۰ فروشگاه خود در مدت زمان فقط ۳ روز به فروش رساند.
این برند با تکیه بر دو اصل «آنچه را که مشتری می‌خواهد به او بدهید» و «این کار را سریع‌تر از هر برند دیگر انجام دهید» توانست موفقیت بسیاری کسب کند.


• آموزش کارکنان
یکی دیگر از رموز موفقیت زارا آموزش کارکنانش است. کارکنان و مدیران فروشگاه‌های زارا روش برخورد با مشتریان و ثبت عقاید و نظرات آنها را آموزش می‌بینند. نظر مشتریان درباره نوع دوخت لباس یا پارچه‌های مورد استفاده و رنگ‌بندی آنها برای زارا مهم است.
در واقع تیم طراحی زارا بنابر بازخورد مشتریان خود دائما طرح‌های خود را تغییر داده و به‌روز‌رسانی می‌کند همچنین تیم طراحی این شرکت ارتباط مستقیمی با دانشگاه‌ها و جامعه جوانان دارند تا همیشه در جریان سلیقه جوانان اهل مد باشند.
در ضمن زارا سیستم قوی ارتباطی بین فروشگاه‌های خود برقرار‌کرده که کارکنان خود را قادر می‌سازد اطلاعات مورد‌نیاز را در مدت زمان بسیار کمی به تمام فروشگاه‌ها و دفتر مرکزی ارسال کنند. این روش موجب می‌گردد آنها بتوانند با سرعت بالا به تقاضاهای مشتریان خود واکنش نشان‌دهند.

• زنجیره تامین کالای زارا
زارا ۲۴ ساعت ۳۶۵ روز سال فعال و در حال ارسال مجموعه لباس‌های خود به نقاط مختلف جهان است. این شرکت، هفته‌ای دو بار به تمام فروشگاه‌های خود کالا ارسال می‌کند. محصولات، پس از تولید، ۱۰ تا ۱۵ روز فرصت دارند تا در فروشگاه‌ها قرار بگیرند.
در حقیقت شرکت زارا یک مجموعه مجهز به ادغام عمومی است. در اقتصاد خرد و مدیریت، ادغام عمومی فرایندی است که در آن « یک بنگاه اقتصادی، شرکت‌های توزیع و پخش محصولات خود را تحت تملک خود درمی‌آورد و بدین ترتیب پس از تولید کالا‌ها، توزیع و پخش آنها را هم خود کنترل می‌کند. »
تمام محصولات ابتدا در مرکز توزیع اسپانیا بررسی و مارک‌گذاری و سپس در مدت زمان 48 ساعت به تمام فروشگاه‌های زارا ارسال می‌شوند. در واقع زارا هر سال بیش از ۴۵۰ میلیون پوشاک تولید می‌کند. و باید مجهز به سیستم توزیع و زنجیره تامین باکفایت باشد که بتواند لباس‌ها را به موقع در دسترس مشتریان خود قرار‌دهد. مدیریت عالی زارا در زنجیره تامین محصولات توانسته با موفقیت از پس مشکلات سیستم توزیع برآید.

• پایداری محصولات زارا و مسئولیت‌پذیری این برند
هدف از تولید محصولات پایدار، حذف کامل اثرات زیست‌محیطی از طریق طراحی ماهرانه و دقیق محصول است. تولیدکنندگان، برای رسیدن به این منظور باید از انرژی‌های تجدیدپذیر و در عین حال مواد اولیه دوستدار محیط‌زیست که تاثیر منفی کمتری بر محیط زیست دارند استفاده‌کنند.
موضوع پایداری در شرکت زارا بنابه‌گفته مدیران آن از حساسیت بالایی برخوردار بوده‌است. آنها همیشه خواسته‌اند با داشتن احساس مسئولیت در قبال مردم و محیط‌زیست، اعتماد و وفاداری مشتریان خود را در سراسر جهان حفظ کنند.

• تعهد به مردم
زارا تعهدات و مسئولیت اجتماعی خود را به مردم با روش‌های زیر انجام می‌دهد:
– به مردم این اطمینان را می‌دهد که کارکنانش هنگام تولید محصولات به پایداری اجناس توجه کافی دارند و لباس‌هایی با‌کیفیت و بسیار متنوع تولید کنند.
– سالانه بیش از ۵۰ میلیون دلار صرف برنامه‌های اجتماعی و کمک به جامعه می‌کند. بطور‌مثال در یکی از برنامه‌های حمایتی خود که از سال ۲۰۰۲ آن را شروع کرده ، به کمک افراد دارای معلولیت‌های فیزیکی و ذهنی رفته‌است.
– برای حمایت از بازار کار، فرصت‌های شغلی در بیش از ۲۰۰۰ فروشگاه خود ایجاد کرده‌است.
– با قرار دادن جعبه‌های بزرگی در فروشگاه‌های خود، از مشتریان می‌خواهد لباس‌هایی را که دیگر استفاده نمی‌کنند به نیازمندان اهداء‌کنند.

• تعهد به محیط‌‌زیست
ایندیتکس سالیان پیش با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل هماهنگ‌شده و برای تولید محصولات خود از منابع طبیعی استفاده می‌کند. این شرکت متعهد گردیده که تا سال ۲۰۲۵ صرفا محصولات پایدار بفروشد. و بدین‌ترتیب کلیه محصولات آن، از پنبه و کتان گرفته تا پلی‌استر، باید ارگانیک، پایدار یا بازیافت‌پذیر باشند.
برند زارا همچنین اهداف زیست‌محیطی دیگری از جمله کاهش انتشار کربن تا حد صفر و حذف مواد شیمیایی در تولیدات خود، ذخیره انرژی و به حداقل رساندن مواد زائد را هم دارد.

• فرهنگ حاکم بر زارا: « غیرممکن وجود ندارد »
زارا ویژگی کارآفرینی بالایی دارد و معمولا جوانان مستعد را استخدام و به آنها کمک می‌کند تا پلکان ترقی را به‌سرعت طی کنند. این برند از اینکه کارهای خود را به جوانان بسپرد ابایی نداشته و حتی مدیران آن کارکنان را به ریسک‌پذیری (البته در کنار یادگیری) تشویق می‌کنند. آنها همیشه به طراحان و کارکنان خود یادآور می‌شوند که با تلاش می‌توانند هر کاری انجام دهند و غیرممکن وجود ندارد. زارا نیز همانند بسیاری از بنگاه‌های اقتصاد با مشکلات خاص خود روبرو است اما وجود پوشاک متنوع این برند، مردم را به خرید از فروشگاه‌های زارا تشویق می‌کند. و این دستاورد، تحمل هرگونه سختی را آسان و انگیزه برای تحقق و دستیابی به موفقیت‌های بیشتر را افزایش می‌دهد. اگر به دنبال لباسی مناسب هستید، مسلما می‌توانید از میان لباس‌های زارا، آن را بیابید.

main pic

مشاهیر ایتالیا – مجسمه داوود نماد فلورانس و تولدی دوباره پس از کرونا

مجسمه داوود اولین و شاخص‌ترین نماد در ستایش پدیدارشناختی انسان در آغاز عصر افول اسطوره‌ها، قدیسین و قهرمانان افسانه‌ای است. این اثر عظیم به ارتفاع ۵.۱۷ متر، سه برابر قد طبیعی انسان، به‌تنهایی نماد تحول ژرفی است که در عصر رنسانس تحقق یافت و در پی آن، پیکربندی انسانی با تاکید بر جزئیات و تناسب بدن، جایگزین مجسمه‌های اساطیری و تمثال‌های مذهبی در دنیای آفرینش‌های هنری شد.
این تندیس زیبا، اینک صاحب برادر دوقلویی شده که خالق آن نه میکل آنژ بلکه دستگاه چاپگر سه بعدی است که این “برادر دوقلو” را در قلب اکسپو 2022 به نمایش گذاشت. تمامی جزئیات شاهکار میکل‌آنژ را که از سنگ مرمر ساخته شده مانند تمامی لکه‌ها، شکستگی‌ها، خوردگی‌های سنگ را می‌توان یک به یک در کار یکساله این کپی، بازیافت. خالقان این اثر می‌گویند با بازتاب تمامی جزییات شاهکار اصلی در کپی، می‌خواسته‌اند که به این برادر دوقلو، روح بخشند.
تنها تفاوت این کپی با اصل این است که تندیس داوود کپی وزنش ده بار کمتر از مجسمه اصلی در فلورانس ایتالیاست. مدیر گالری آکادمی فلورانس که تندیس اصلی داوود از سال ۱۸۷۳ در آن نگهداری می‌شود، این تندیس را نماد استقلال، زیبایی و قدرت می‌داند و در مصاحبه‌ای در مورد ارسال این مجسمه اعلام کرد: چه چیزی بهتر از این مجسمه را می‌توان جهت نشان دادن تولد دوباره ایتالیا و حتی جهان پس از پاندمی کووید ۱۹ یافت؟
ایتالیا به دلیل بازتولید مجسمه «داوود» اثر میکل آنژ و نمایش تحسین برانگیز آن در اکسپو 2020 دبی، مقام سوم را در بخش “بهترین تفسیر موضوع” در میان 72 پاویون منتخب از 192 کشور از آن خود کرد.

مجسمه داوود، نماد قدرت و زیبایی

براساس روایت مشهوری در کتاب مقدس، حضرت داوود، از پیامبران بنی‌اسرائیل، در نبردی نابرابر، بدون سلاح و تنها با قلاب‌سنگ، جالوت شرور و غول‌پیکر را از پای درآورده و با شمشیر خود او سرش را از بدن جدا می‌کند. این روایت انجیلی انگیزه ای برای ”میکل‌آنژ” جوان شد، که مجسمه ”داوود” را در مقیاسی بزرگ، لیکن در هیبتی کاملاً انسانی، خلق کرده و این اسطوره کتب مقدس ادیان آسمانی را به اثر جاودانه‌ای در تاریخ هنر مبدل سازد. داوود گرچه الگوی کاملی از شجاعت بی‌نظیر، قدرت غیرمنتظره و استقامت شگفت‌انگیز بود، اما اثر میکل‌آنژ بیش از آن‌که تندیسی در ستایش این شخصیت باشد، به نمادی از جمهوری فلورانس به‌عنوان یک دولت شهر مستقل تبدیل شد.
تاریخ، از تلاش “مایکل آنجلو” بین سالهای ۱۵۰۱ تا ۱۵۰۴ برای ساخت این مجسمه حکایت دارد. پیش از میکل آنژ مسئولان اداره امور کلیسای فلورانس که بیشتر شامل افراد انجمن صاحب نفوذ لباس‌پوشان پشمی (Woolen Cloth Guild) بودند، طرحی مبنی برساختن ۱۲ مجسمه بزرگ از روایات عهد قدیم بر روی دیوارهای کلیسای سانتا را داشتند که فقط دو مجسمه از دوازده مجسمه توسط “دوناتلو” و دستیارش “آگوستینو” ساخته شد. بعدها در پی اشتیاق به ادامه این پرو‍ژه در سال ۱۴۶۴ مجدداً قراردادی مبنی بر ساخت مجسمه داوود با “آگوستینو” بسته شد اما وی موفق شد تنها شمایل ابتدایی پاها، مچ و قسمتی از لباس و فضای بین دو پای مجسمه را بسازد و در سال ۱۴۶۶ پس از مرگ استادش “دوناتلو” به دلایل نامعلومی دست از کار کشید، و درپی آن قراردادی با “آنتونیو روسلو” مبنی بر ادامه پروژه بسته شد که بلافاصله فسخ گردید.
متاسفانه سنگ مرمری که از معدنی در “کاررا” در شهری واقع در منطقه اپوان آلپ در شمال توسکانی بدست آمده بود، بصورت مجسمه نیمه ساخته، به مدت ۲۵ سال در حیاط کلیسا بدون حفاظ رها شده بود که در سال ۱۵۰۰، در فهرست دارایی‌های کارگاهی نیمه‌کاره رها شده کلیسا این تکه سنگ را شمایلی از “داوود” نامیدند یک سال بعد، اسناد بدست آمده حکایت از آن دارد که پس از یکسال تلاش بمنظور یافتن هنرمندی دیگر که بتواند این تکه سنگ بزرگ مرمری را تبدیل به اثری هنری کند. آنها دستور دادند تا استادی که در زمینه مجسمه‌سازی بر روی این گونه سنگ‌های بزرگ که نام «غولی که بر روی دوپا سوار است» مهارت دارد این پروژه را بررسی کرده و نظر نهایی خود را اعلام کند. گرچه لئوناردو داوینچی و بسیاری دیگر مورد مشاوره قرارگرفتند اما این “میکل آنژ” جوان بود که با وجود دارا بودن 26 سال سن توانست اپرای را متقاعد کند که پروژه را به وی بسپارند و به دنبال آن در ۱۶ آگوست ۱۵۰۱ میکل آنژ به‌طور رسمی قراردادی مبنی بر ساخت مجسمه داوود با کلیسا منعقد کرد. او از شامگاه دوشنبه ۱۳ سپتامبر، یک ماه بعد از انعقاد قرارداد کار بر روی مجسمه را آغاز کرد، کاری که ۳ سال به طول انجامید. به تعبیر میکل‌آنژ ”هر سنگی مجسمه‌ای در درون خود دارد و وظیفه مجسمه‌ساز است که آن‌را آزاد کند!” او وضعیت ایستادن داوود را با الهام از ژست هرکول؛ قهرمانی که پیوند عمیقی با شهر فلورانس دارد، طراحی کرد و لذا مجسمه با استقبال وسیع مردمی مواجه شد.
این مجسمه همچنین نمونه‌ای ازسبک “کنتراپوستو”(Contrapposto ) شمایل انسان است. در اوج رنسانس سبک کنتراپوستو برداشتی از ویژگی‌های مشخص ازمجسمه‌های آنتیک بود. همانطور که در مجسمه داوود میکل‌آنژ مشخص است: شمایل انسانی که تمام وزن بدن را روی یک پا انداخته و پای دیگر در حالت تعادل می‌باشد که این حالت موجب می‌شود رانها و شانه‌های مجسمه در زاویه متضاد هم قرار بگیرند، و یک حالت S مانند به کل بالاتنه بدهند. بعلاوه صورت مجسمه به سمت چپ می‌باشد درحالی که دست چپ به سمت شانه چپ تکیه کرده و”اسلینگ” (Sling، نوعی سلاح برای پرتاب سنگ) از پشتش رو به پایین آویزان است. مجسمه داوود “میکل‌آنژ” معروفترین اثرمجسمه سازی دوران رنسانس و سمبل قدرت و زیبایی جوانی بدن انسان تبدیل شده ‌است. تناسب در این مجسمه بطور کامل رعایت نشده: سر و بالاتنه مقداری بزرگتر از پایین تنه ساخته شده‌، دستها نیز نسبتاً بزرگتر از حد معمول می‌باشند. بعضی معتقدند که این عدم تناسب به علت پیروی از سبک مانریست «Mannerist» می‌باشد درحالی که عده‌ای دیگر بر این باورند که چون از ابتدا قصد بر قرار گرفتن مجسمه بر روی دیوار بلند کلیسا بوده، این تناسب از زاویه پایین تر و دورتر درست جلوه می‌کند.
مجسمه داوود در جریان شورش سال ۱۵۷۱ آسیب دید، از این روی به گالری آکادمی هنرهای فلورانس انتقال یافت و تاکنون در آن مکان نگهداری می‌شود.

https://www.isna.ir/news

https://www.dw.com

https://fa.wikipedia.org/wiki

https://rezvanstone.ir/bl/statue-of-david

فصلنامه46-سالواتوره فراگامو

مشاهیر ایتالیا-سالواتوره فراگامو Salvatore Ferragamo

کفاش ستاره‌ها و برند محبوب سلبریتی‌ها

سالواتوره فراگامو در سال ۱۸۹۸ در بونیتو (Bonito)، منطقه‌ای نزدیک به آولینو (Avellino)، در ایتالیا به دنیا آمد. او یازدهمین بچه در میان ۱۴ برادر و خواهر خود بود.وی برای اولین بار در سن ۹ سالگی یک جفت کفش برای خواهرش جهت حضور در یک مراسم طراحی کرد و این شروع زمانی بود که سالواتوره‌ جوان تصمیم گرفت تا این شغل را به عنوان پیشه خود برگزیند چرا که او همیشه احساسات و علاقه خاصی به طراحی و تولید کفش داشت. فراگامو پس از اتمام یک دوره یک ساله  دوخت کفش، در شهر ناپل کار در مغازه کوچکی را در خانه پدری خود آغازکرد. در سال 1914 به ایالات متحده نقل مکان و در یک کارخانه چکمه سازی در بوستون  درکنار برادرش، مشغول به کار شد و پس از طی یک دوره کوتاه کار در این کارخانه، فراگامو برادرش را متقاعد کرد تا به کالیفرنیا نقل مکان کنند و آنها در ابتدا به سانتا باربارا و سپس‌هالیوود رفتند که وی درآنجا یک فروشگاه کوچک تعمیرات کفش گشود و علم آناتومی را به منظور شناخت بهتر پا (بدن انسان) و طراحی مناسب تر و دقیق تر کفش‌ها در دانشگاهی در جنوب کالیفرنیا آموخت. وی در سال 1927 مجدداً به ایتالیا بازگشت و فروشگاه بزرگی در فلورانس افتتاح و از همین همین فروشگاه کفش‌های صادراتی زیادی را تولید و روانه آمریکا کرد.

فصلنامه46-سالواتور فراگامو
فصلنامه46-سالواتور فراگامو
برندی بی بدیل در تولید کفش‌های زیبا

در دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ سالواتوره فراگامو به برندی بی بدیل در تولید کفش‌های زیبا تبدیل شده بود. در سال ۱۹۳۸ و زمانی که این برند رو به رشد برای فیلم‌های حماسی سیسیل دومیل صندل‌های رومی طراحی کرد نام سالواتوره فراگامو بیش از پیش برسر زبان‌ها افتاد. یکی ازمهمترین نوآوری‌های این برند معرفی کفش‌های لژدار به دنیای مد بود که با استقبال بی نظیری مواجه شد.

سال ۱۹47 سال ورود صندل‌های نامریی این کمپانی به بازار بود. این صندل‌ها که از نایلون‌های بی رنگ ساخته شده بودند باعث شدند که این کمپانی موفق شود به عنوان اولین کمپانی طراحی کفش، جایزه نیمان مارکوس را از اسکار مد دریافت کند.

در سال 1950 میلادی فروشگاه‌های متعددی در ایالات متحده آمریکا و ایتالیا تاسیس کرد و نیروی ماهر کار انسانی خود را به حدود 700 کارگر افزایش داد. در سال ۱۹۵۱ این برند موفق، صندل چند کاره‌ای با عنوان کیمو (Kimo) را معرفی کرد که از کفش تابی   (tabi) ژاپنی الهام گرفته شده بود. بدنبال آن، در سال ۱۹۵۶ و پس از بازگشت از استرالیا،  سالواتوره صندلی از جنس طلای هجده عیار را ساخت که بسیار مورد توجه واقع شد.

سالواتوره فراگامو طی سالیان پربار فعالیت خود هرگز رابطه خود را با دنیای سینما و ستارگان جذاب آن قطع نکرد. احتمالا مریلین مونرو در این  جمله معروفش “من نمیدانم چه کسی کفش‌های پاشنه بلند را اختراع کرد اما زنها واقعا به او مدیون هستند” به این برند اشاره داشت چرا که سالواتوره فراگامو خالق کفش‌های پاشنه بلند با پاشنه‌های بسیار باریک بود که با فلز ساخته می‌شدند.

تمرکز این نوآوری جذاب و محبوب بر ستارگان سینما بود. سالوارتوره با الهام از آدری هپبورن کفش عروسکی را تولید کرد که به یکی از زیباترین نمادهای این بازیگر مشهور بدل شد. تعداد ستارگانی که کفش‌های این برند را می پوشیدند بیشمارند و برخی از آنها همچون گرتا گاربو، آوا گاردنر، سوفیا لورن و لورن باکال باعث شهرت هر چه بیشتر این برند شدند.

فصلنامه46-سالواتور فراگامو

«راحتی و زیبایی با هم در تناقض نیستند»

فصلنامه46-سالواتور فراگامو

یکی از ویژگی‌های منحصربفرد این برند تلفیق راحتی کفش‌ها در کنار زیبایی آن‌ها بود. سالواتوره به این منظور تحقیق وسیعی درباره آناتومی و مچ پا انجام داد و به این نتیجه رسید که “راحتی و زیبایی با هم در تناقض نیستند”. این کمپانی علیرغم محدودیت‌های دوران جنگ با تکیه بر خلاقیت و بکارگیری مواد موجود، در تلاش بود بهترین محصول ممکن را در اختیار مشتریان خود قرار دهد.

در سال ۱۹۶۰ و با مرگ سالواتوره ، همسر و فرزندان او اداره امور این کمپانی قدرتمند را در دست گرفتند و در سال ۱۹۶۵ خط تولید کیف‌های این برند را راه‌اندازی نمودند و موفق شدند چهار سال بعد اولین مجموعه اکسسوری این کمپانی با عنوان Gancino به بازار عرضه نمایند.

فصلنامه46-سالواتور فراگامو

کیف‌های دستی این مجموعه به سرعت شهرت یافتند و بسیار پرفروش شدند. در این زمان کمپانی سعی کرد با استفاده از مواد جدیدی همچون پلکسی گلاس مسیر نوآوری‌هایش را پی بگیرد. این کمپانی کفش‌هایی با نام وارا (Vara) را تولید کرد که بسیار معروف شدند و بر پای بسیاری از سلبریتی‌ها درخشیدند.

در دهه‌های اخیر کمپانی سالواتوره فراگامو یک خط تولید پوشاک با لباس‌های ساده و شیک و همچنین خط‌های تولید محصولات چرمی، اکسسوری و جواهرات خود را راه‌اندازی کرده تا رویای سالواتوره درباره تولید کامل لباس‌های زنانه محقق شود.

در سال ۱۹۹۸ خط تولید عینک این برند با آغاز شراکت با کمپانی لوکساتیکا شکل گرفت و در سال ۲۰۰۱ با خط تولید عطر آن همراه شد. در حال حاضر این کمپانی عظیم بیش از ۵۰۰ فروشگاه بزرگ در سراسر جهان دارد که درآمدی برابر با ۶۰۰ میلیون یورو را هر ساله برای این برند معروف به همراه دارد. دامنه فعالیت‌های این شرکت بسیار گسترده است و علاوه بر کشورهای اروپایی و آمریکایی، شامل کشورهای آسیایی و آفریقایی نیز می‌شود.

  • https://www.atrsara.com/
  • bperfume.ir
  • https://fa.wikipedia.org/
  • https://luxtehran.com/
فصلنامه46-سالواتور فراگامو
فصلنامه45-خودرو فیات و خانواده آنیلی

مشاهیر ایتالیا-خودرو فیات و خانواده آنیلی

فیات، به ایتالیایی: Fiat سرنام فابریکا ایتالیانا اتومبیلی تورینو شرکت خودروسازی ایتالیایی است، که در زمینه تولید انواع خودرو، موتورهای خودرو و وسایل نقلیه تجاری فعالیت می‌کند. این شرکت همچنین ارائه‌دهنده خدمات مالی و صنعتی است، که دفتر مرکزی آن، در شهر تورین، در شمال ایتالیا قرار دارد.

 

شرکت فیات در سال ۱۸۹۹ توسط جووانی آنیلی تأسیس شد.

این شرکت که در گذشته تانک، لوکوموتیو، تراکتور، هواپیما و بالگرد نیز تولید کرده، در سال ۲۰۰۹ به‌عنوان بزرگ‌ترین خودروساز ایتالیا و ششمین خودروساز بزرگ جهان، معرفی شده‌است.

 

دارایی‌های گروه خودروسازی فیات غالباً در بیرون از خاک ایتالیا قرار دارند، که بخش اعظم آن، در کشور برزیل مستقر می‌باشد. کمپانی فیات همچنین در کشورهای آرژانتین و لهستان نیز دارای کارخانجات تولیدی است. شرکت فیات سابقه طولانی در واگذاری حق امتیاز به دولت‌ها و سایر کمپانی‌ها، بدون در نظر گرفتن سیاست محلی در کشور آنها، دارد. این شرکت ایتالیایی همچنین، در شرکت‌های خودروسازی مستقر در فرانسه، ترکیه، مصر٫ آفریقای جنوبی٫ هند، صربستان، پاکستان و چین، سرمایه‌گذاری‌های مشترک دارد.

فصلنامه45-خودرو فیات و خانواده آنیلی

گروه صنعتی فیات در طول بیش از یک قرن فعالیت، موفق به خریداری شرکت‌های زیادی شده‌است. فیات در سال ۱۹۶۸ لانچیا را بدست آورد، در ۱۹۶۹ فراری و در ۱۹۸۶ شرکت آلفا رومئو را از دولت ایتالیا خریداری نمود، در ۱۹۹۳ خودروسازی مازراتی را تصاحب کرد، در سال ۲۰۱۱ نیز به‌ترتیب کرایسلر، دوج و جیپ را بدست آورد. این شرکت، از طریق شرکت تابعه صنایع فیات نیز مالک ۸۹٫۹٪ درصد از سهام شرکت صنایع سنگین اویکو می‌باشد.[۲] از تاریخ ۲۷ ژانویه ۲۰۱۴ در پی تأسیس گروه فیات کرایسلر اتومبیلز، شرکت فیات و کرایسلر، به‌همراه کلیه شرکت‌های تابعه، زیرمجموعه و فرعی آنها، زیر چتر این گروه خودروسازی، که توسط فیات مدیریت می‌شود، قرار گرفتند.

 

شرکت فیات در سال ۱۸۹۹ به وجود آمد. در آن زمان جووانی آنیلی به همراه چند سرمایه‌گذار دیگر، شرکتی را تأسیس کردند و آن را فابریکا ایتالیانا اتومبیلی تورینو نام نهادند. در سال ۱۹۰۶ نام شرکت به فیات حروف ابتدایی نام اصلی تغییر پیدا کرد، که مختصر شده نام نخست کمپانی بود. شرکت فیات با مدیریت آنیلی کار خود را شروع کرد و پس از تأسیس اولین کارخانه خود در ایتالیا، شروع به تولید کرد و هشت نمونه از اولین خودروهای خود که از یک مدل اتومبیل بنز، الهام گرفته شده بود را ساخت.

اولین کامیون فیات در سال ۱۹۰۳ عرضه شد. در سال ۱۹۰۸ اولین خودروی فیات به ایالات متحده آمریکا صادر شد، که آغازی برای گسترش فعالیت‌های شرکت بود. همچنین در همان زمان، اولین موتور هواپیمای این شرکت نیز ساخته شد، در طول سال‌های بعد، تاکسی‌های فیات در اروپا به راه افتادند.

 

در اواخر دهه ۱۹۱۰ جووانی آنیلی، با هنری فورد ملاقات نمود و در پی آن، از کارخانه فورد در ایالات متحده آمریکا بازدید کرد و بسیار تحت تأثیر قرار گرفت. او تصمیم گرفت تولید انبوه به سبک آمریکایی را در شرکت خود استفاده کند، سپس کارخانه لینگوتو را راه‌اندازی کرد، که در آن زمان بزرگترین کارخانه در اروپا بود. این کارخانه سریعاً به نماد صنعت ایتالیا تبدیل شد. تولید به سرعت افزایش یافت و به ساخت دومین کارخانه در تورین منجر شد. قبل از آغاز جنگ جهانی دوم، فیات ۵۰٫۰۰۰ کارمند را در استخدام داشت و به عنوان انگیزه‌ای در اقتصاد کشور ایتالیا محسوب می‌شد.

 

در سال ۱۹۱۰ کارخانه فیات در نیویورک تأسیس شد، که تولید آن با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۷ متوقف شد. در سال ۱۹۲۸ مدل فیات ۵۰۹ تولید گردید. در ۱۹۳۰ فیات دو خودرو کم‌مصرف را عرضه کرد، که با استقبال خوبی مواجه شدند. با شروع جنگ جهانی دوم، شرکت فیات دچار رکود شد و جووانی آنیلی نیز در سال ۱۹۴۵ درگذشت. در همین زمان، شرکت مجبور به تولید خودروهای نظامی برای ارتش ایتالیا شد و حتی هواپیمای نظامی سی‌آر.۴۲ را نیز عرضه کرد.

فصلنامه45-خودرو فیات و خانواده آنیلی

پس از آنیلی، ریاست فیات به ویتوریو والتا رسید. نخستین خودروی تولید شده پس از ریاست وی، فیات ۴ اچ‌پی بود. ین مدل نیز از خودروهای طراحی شده توسط کارل بنز، ساخته شد.پس از پایان جنگ، فیات با مدیریت ویتوریو والتا کار خود را ادامه داد و همچنین شروع به تحقیق برای استراتژی‌های جدید نمود. در سال‌های بعد نیز با تولیدات جدید خود بسیار مشهور گردید و به قطب صنعتی و اقتصادی در ایتالیا تبدیل شد.

 

شرکت فیات در دهه ۱۹۶۰ به دنبال موفقیت‌های مکرر، مدل‌های فیات ۱۳۰۰، فیات ۱۵۰۰ و فیات ۱۸۰۰ را نیز عرضه کرد و با صادرات محصولاتش، به بازارهای جهانی راه یافت.

 

از آنجا که شرکت فیات از ابتدا به صورت خانوادگی اداره می‌شد، در سال ۱۹۶۶ جیانی آنیلی نوه جووانی به ریاست شرکت برگزیده شد و راه پدربزرگش را ادامه داد. این شرکت طی چند سال یک مجموعه از اتومبیل‌های اقتصادی موفق مانند نوا ۵۰۰ و ۶۰۰ عرضه کرد. در طول یک دهه موفق، بین سال‌های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۹، تولید این کمپانی از ۴۲۵٫۰۰۰ دستگاه، به ۱٫۷۵۱٫۴۰۰ اتومبیل افزایش یافت. در سال ۱۹۷۲ نیز با تولید خودرو مدل فیات ۱۲۷ به شهرت زیادی رسید.

 

در دهه ۱۹۷۰ فیات به دلیل اعتصاب و چند طراحی ناموفق ضربه خورد. بحران نفتی سال ۱۹۷۳ می‌توانست به این شرکت که دارای تخصص در تولید خودروهای کم‌مصرف بود، کمک کند، اما پیش از آن فیات مجموعه محصولات خود را در جهت اتومبیل‌های بزرگ همچون فیات ۱۳۰ و فیات دینو، با موتور فراری توسعه داده بود. علاوه بر این اعتبار شرکت به دلیل استفاده از استیل زنگ زده روسیه و مسائل مربوط به کنترل کیفیت، خدشه دار شد. نه تنها فروش شرکت آسیب دید، بلکه مجبور شد از بازار آمریکای شمالی نیز عقب نشینی کند.

 

این شرکت در سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۰ پروژه‌های گوناگونی را اجرا و خودروهای متنوعی را عرضه کرد. فیات، لانچیا را در سال ۱۹۷۸ جذب کرد و کنترل کامل آلفا رومئو را در سال ۱۹۸۶ در دست گرفت. زودتر از این در سال ۱۹۶۹ با انزو فراری بر سر خرید ۵۰٪ از سهامش در فراری به توافق رسید تا این امکان برای انزو فراهم شود تا بدون نگرانی در خصوص موضوع مالی، بر مسابقات اتومبیلرانی متمرکز شود. در سال ۱۹۹۳ دی توماسو ۵۰٪ از سهام مازراتی را به فیات فروخت. سهام باقی‌مانده در سال ۱۹۹۷ هنگامی که فیات از فراری درخواست کرد تا مازراتی را از طرف خودش بخرد و کنترل کند، حفظ شد.

در دهه ۱۹۸۰ مدیرعامل جدید سزار رومیتی با معرفی خط‌های تولید اتوماتیک و استاندارد کردن اجزا (موتورهای گرمایی و جایگاه‌های نوع چهار)، باعث رونق فیات شد. این رونق در مقام مؤثرترین تولیدکننده اتومبیل، باعث اعتبار این شرکت شد. فیات با کمک مدل‌های پاندا و یونو (که هر دو توسط جورجتو جیجیارو طراحی شدند) خیلی زود به دوران شکوفایی خود بازگشت.

 

خودرو فیات پاندا که در فیات طراحی شده بود، توانست جایزه خودرو سال ۲۰۰۴ اروپا را از آن خود کند. پس از آن فیات به تولید خودروهای تمام الکتریکی پرداخت. این شرکت در جریان بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ با مشکلات زیادی مواجه و آسیب زیادی به عملکرد اقتصادی آن وارد شد. رئیس شرکت فیات از دولت این کشور خواست تا طرحی مشابه طرح حمایت ایالات متحده آمریکا از صنعت خودروسازی در نظر بگیرد، تا از این طریق شرکت فیات نیز همچون دیگر شرکت‌های خودروسازی جهان تحت پوشش حمایت‌های مالی دولت قرار گیرد. در پی این بحران، جان الکان نوه دختری جیانی آنیلی که هم‌اکنون رییس هیئت مدیره و مالک انتخابی فیات می‌باشد، در آن روزها، در منصب رئیس شرکت خودروسازی فیات ایتالیا گفت: شرکت‌های خودروسازی در جهان برای غلبه بر پیامدهای بحران اقتصادی جهانی مجبور به ادغام شدن در یکدیگر خواهند شد. به‌طوری‌که همه این شرکت‌ها تحت پوشش شش شرکت بزرگ خودروسازی قرار خواهند گرفت. سرجیو مارکیونه، مدیر عامل اجرایی شرکت نیز معتقد است؛ فقط شرکت‌هایی در بخش خودروسازی قادر به ادامه حیات خواهند بود که بتوانند هر سال بیش از ۵٫۵ میلیون دستگاه خودرو تولید کنند.

 

سرجیو مارکیونه، مدیرعامل شرکت فیات در سال ۲۰۰۹ اعلام کرد این شرکت تمایل دارد بخش اروپایی جنرال موتورز، سومین غول خودروسازی جهان را خریداری کند. فیات که چندی قبل هم شرکت ورشکسته کرایسلر را تصاحب کرده بود، با این خرید قصد داشت یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های خودروسازی را ایجاد کند. در صورت تشکیل چنین شرکتی، میزان فروش آن به بیش از ۶ میلیون خودرو و درآمد آن نیز به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار در سال می‌رسید. در اوایل سال ۲۰۱۱ میلادی شرکت خودروسازی فیات اعلام کرد بیش از ۵۰۰ هزار دستگاه از خودروهای این شرکت را به علت نقص فنی از بازار اروپا جمع‌آوری خواهد کرد. این ۵۰۰ هزار دستگاه خودرو معیوب شامل مدل‌های فیات گراند پونتو و گراند پونتو آبراس بود که قرار شد از بازار ایتالیا و سایر کشورهای اروپایی جمع‌آوری شود.

 

شرکت خودروسازی فیات که در ایتالیا متولد شده و خودروهای معروفی را نیز به جهان عرضه کرده‌است، امروزه از بهترین خودروسازان جهان می‌باشد و با داشتن حدود ۲۱۴ هزار کارمند در سراسر جهان، درآمدی بالغ بر ۸۳ میلیارد یورو را در سال ۲۰۱۲ میلادی به دست آورده‌است

فصلنامه45-خودرو فیات و خانواده آنیلی

زندگی شخصی جووانی آنیلی

جووانی آنیلی در سال ۱۸۶۶ در شهر کوچکی بنام ویلمار پروسا، در نزدیکی شهر پیمونت زاده شد. پدر او، ادواردو آنیلی شهردار ویلمار پروسا بود، ولی در سن ۴۰ سالگی درگذشت. جووانی در زمان مرگ پدرش تنها پنج سال داشت.

 

جووانی پس از تکمیل تحصیلات متوسطه، به شهر تورین نقل مکان کرد و در کالج سن جوزپه مشغول به‌تحصیل شد. سپس در ۱۸۹۵ بار دیگر به شهر محل زادگاهش بازگشت و او نیز راه پدرش را ادامه داد و به‌عنوان شهردار این شهر منصوب شد.

 

زندگی حرفه‌ای

آنیلی در سال ۱۸۹۸ در شهر تورین با بریکساریو دی کاچرانو ملاقات نمود، که در این دیدار وی طرح ساخت اتومبیل خود را با آنیلی مطرح کرد و از او خواست که به‌عنوان سرمایه‌گذار در این طرح مشارکت نماید.

 

در تاریخ ۱۱ ژوئیه ۱۸۹۹ آنیلی یکی از اعضای مؤسس شرکت فابریکانا ایتالیانا دی اتومبیلی تورینو که بعدها به‌اختصار فیات نام گرفت، بود. سرمایه نخستین وی در آغاز مبلغ ۴۰۰ دلار بود. یک سال بعد آنیلی به مدیرعاملی شرکت برگزیده شد و از سال ۱۹۲۰ نیز به‌عنوان رییس هیئت مدیره فیات منصوب گردید.

 

شرکت فیات در نخستین سال فعالیتش تنها ۲۴ دستگاه خودرو تولید نمود. در سال ۱۹۰۳ این کمپانی اولین سود خود را تجربه کرد و در این سال ۱۳۵ دستگاه تولید کرد، که این رقم در ۱۹۰۶ به ۱٫۱۴۹ دستگاه افزایش پیدا کرد.

 

در پی تبدیل شدن فیات به یک شرکت عمومی، سهام آن در بازار بورس ایتالیا عرضه شد و آنیلی اقدام به خریداری کلیه سهام این شرکت نمود و به این ترتیب، فیات کاملأ در اختیار خانواده آنیلی قرار گرفت. این شرکت امروزه کماکان در اختیار خانواده آنیلی و نوادگان جووانی آنیلی قرار دارد.

 

آنیلی در طول سال‌های جنگ جهانی اول و سپس جنگ جهانی دوم شرکت فیات را مدیریت نمود و در سال ۱۹۴۵ اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم در سن ۷۹ سالگی درگذشت.